زمان رضاخان كه مى گويند : در ايران مردم حتى در پستوخانه هاى روستاها از اسم رضاخان وحشت مى كردند ، روزى رضاخان به مجلس آمد ، جلوى درب مجلس مدرس را ديد ، پيرمردى با دست لرزان و يك عصا ، او نيز اعلى حضرت ، سر مدرس داد كشيد : سيد ! از من چه مى خواهى كه در مجلس عليه من حرف مى زنى ؟ گفت : من از تو يك چيز بيشتر نمى خواهم ، آن هم اين كه زودتر بميرى .
او حافظ منافع اين مملكت بود . قراردادهاى استعمارى را نگذاشت كه امضا شود . به اين مملكت و روحيه مردم خيلى خدمت كرد . شما يقين بدانيد كه تا كنون مجلس مانند مدرس را نداشته است . او شخصيت عظيم الهى ، باتقوا ، زاهد و بسيار آزاده بود .
منبع : پایگاه عرفان