فارسی
شنبه 01 ارديبهشت 1403 - السبت 10 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

خطاب تشريفى

 

 

 

منابع مقاله:

کتاب   : تفسير حكيم جلد چهارم

نوشته : حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

 

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ.

اى مؤمنان (هنگام سخن گفتن پيامبر) مگوئيد راعنا [يعنى در ارائه احكام و قوانين اميال و هوس هاى ما را رعايت كن ] بگوئيد انظرنا يعنى مصلحت دنيا و آخرت ما را در ارائه احكام لحاظ كن، و [فرمان هاى خدا و پيامبرش را براى بكار گرفتن ] بشنويد و براى كافران [كه روى گردان از دستورات و احكام و حلال و حرام خدا هستند] عذابى دردناك است.

 

اين اولين آيه اى است كه با خطاب يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آراسته شده و حدود هشتاد و هفت آيه ديگر با چنين خطابى در كتاب خدا كه در حقيقت تكريم و احترام به اهل ايمان در اين امت است جلوه گرى مى كند.

امت هاى پيش از امت پيامبر تحت عنوان قوم ياد شده و يا بگفته ابن عباس در آيات تورات با خطاب يا ايها المساكين مخاطب گشته اند. «1»

امت محمد را چون ندا داد به نداى شرف و مدحت ندا داد و گفت: اى مؤمنان، اى گرويدگان، اى باور دارندگان و اين گونه خطاب از نظر لعنت و شرع مدح و تمجيد است، و يهود را در عصر موسى خطاب به مسكنت كرده و در عهد رسول اسلام با تازيانه مسكنت ادب نمود:

وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ «2»

 

ذلت و مسكنت، پادشاهى و مكنت

در حكايات الصالحين آمده: مردى بود بنام عيسى بن زادان، مجلس وعظ و نصيحت و موعظه و ارشاد داشت، و پيره زنى بود بنام مسكينة الطفاوّيه كه پيوسته ملازم مجلس او بود، و شركت در آن را رها نمى كرد، يك دو نوبت از حضور پيره زن خبرى نشد، واعظ گفت: آن پيره زن كجاست؟ گفتند: بيمار است، چون از كرسى وعظ به زير آمد گفت: به عيادتش برويم، با جماعتى به عيادت او حاضر شد، چون ببالينش نشست او را در حال جان كندن ديد، به حالش گريست در حالى كه پيره زن لب مى جنبانيد و چيزى مى گفت، گوش به نزديك لبش برد، شنيد مى گويد: كار كردم عمر به سر آمد، رنج بردم به ميوه نشست، دوست جستم خبر آمد واعظ گفت پيره زن آگاه است و مى داند كه كجا مى رود آنگاه نفسى چند برآورد و جان بداد، عيسى بن زادان به كارش قيام كرد و او را دفن نمود.

چون شب درآمد و بخفت او را در عالم رؤيا ديد كه تاج كرامت بر سر نهاده و حلّه هاى بهشت پوشيده تبختر كنان به او گفت: اى مسكينه اين توئى؟ گفت: آرى ولى دقت كن تا مرا از اين پس مسكينه نخوانى كه:

«ذهبت المسكنة و جاءت الممكلة:»

درويشى و مسكنت به پايان رسيد و از خيمه حياتم رخت بر بست و پادشاهى و سرافرازى آمد. «3»

ابونعيم اصفهانى از علماى اهل سنت در كتاب حلية الاولياء از ابن عباس روايت مى كند كه پيامبر خدا فرمود:

«ما انزل الله آية فيها يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا* الا و على رأسها و اميرها:» «4»

هيچ آيه اى را خدا در قرآن نازل نكرد كه در آن يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا* باشد مگر اين كه على در رأس و امير آن است.

 

راعنا

مفسرين و اهل لغت در رابطه با راعنا مسائلى را به اين صورت مطرح كرده اند.

2-     ابن عباس مى گويد: در ابتداى ظهور اسلام هنگامى كه پيامبر بزرگوار به سخن گفتن در باب معارف وحقايق و تلاوت و بيان آيات و توضيح احكام مى پرداخت، بعضى از او درخواست مى كردند با كندى و تأنى و شمرده شمرده سخن بگويد تا بتوانند مسائل را به راحتى بفهمند، و مطالب را آنگونه كه بايد درك كنند، و زمينه طرح سئوالات و خواسته هاى خود را داشته باشند، براى اين درخواست جمله راعِنا را كه در ريشه لغوى به معناى مهلت دادن است استعمال مى كردند.

ولى يهود اين كلمه را كه در عبرى سبّ و ناسزا است با دستاويز قرار دادن قول مسلمانان با پيامبر به گفتگو برمى خواستند ولى در باطنشان اين جمله را به قصد اهانت و ناسزاى به آن حضرت به كار مى گرفتند.

با نزول اين آيه شريفه مؤمنان از گفتن اين جمله كه مورد سوء استفاده يهود بود منع شدند و از آنان خواسته شد به جاى آن از انظرنا استفاده كنند.

2- راعِنا در مرحله ديگر به اين معنا است كه: اى پيامبرتو به سخنان و خواسته هاى ما گوش فرا ده، تا ما هم به سخنان و خواسته هاى تو گوش دهيم. در حقيقت مى خواستند برنامه ها و خواسته هاى خود را بر پيامبر تحميل كنند و در صورت تحقق قبول خواسته هايشان از طرف پيامبر، خواسته هاى او را بپذيرند، در حالى كه مسئوليت پيامبر رسانيدن پيام هاى خداى مهربان به مردم است، و مسئول پذيرش سخنان و خواسته هاى مردم كه اكثر آنها ناشى از جهل و كم ظرفيتى مردم است نيست، اين مردم هستند كه صلاح دنيا و آخرتشان در اطاعت از پيامبر است، و بر آنان واجب است كه در همه امورشان به حضرت اقتدا كنند و مأموم بودن خود را در هر شرايطى نسبت به پيامبر حفظ كنند نه اين كه پيامبر از طرفى امامشان و از طرف ديگر مأمومشان باشد، و چه خواسته غير منطقى و غير معقولى است كه مردم از پيامبر بزرگ كه عقل كل و هادى سبل و اعلم از ثقلين است بخواهد كه به خواسته ها و سخنانشان گردن نهد و از آنان اطاعت نمايد تا آنان هم از او اطاعت كنند و در حقيقت معامله اى پاياپاى انجام گيرد!!

3- راعنا به اين معناست كه در ارائه احكام و مسائل و قوانين و دستورات خواسته ها و اميال ما را رعايت كن نه آنچه خود صلاح مى بينى، زيرا ما نمى خواهيم در تنگناى قوانين و دستورات تو بدون اين كه خواسته ها و اميال ما رعايت شود قرار بگيريم، ما دينى و آئينى مطابق و هماهنگ با اميال و شهوات خود مى خواهيم كه قبول و پذيرشش و اجرا و عملش بر ما بسيار بسيار آسان باشد، در اينجا به چنين مردمى بايد گفت چنين دينى در حقيقت دين شماست نه دين خدا كه بر اساس خير دنيا و آخرت شما نظام داده شده، بسيارى از احكام و قوانين دين خدا بر خلاف خواسته ها و اميال مردم است، زيرا بسيارى از خواسته ها و اميال حيوانى و شيطانى و مادى صرف است و تحققش جز زيان و خسارت براى دنيا و آخرت مردم ندارد، چنانچه دين بر اساس خواسته ها و اميال مردم تنظيم شود حلال ها حرام و حرام ها حلال خواهد شد، و دين از اصل و بنيان در معرض خطر و نابودى قرار خواهد گرفت.

 

انظرنا

مفسرين و بزرگان از اهل عقل و درايت و دانش و بينش در رابطه با انظرنا چنين مى گويند:

1- با تأنى و كندى آيات را بر ما بخوان، و مسائل و احكام را براى ما بيان كن و نهايتاً به ما مهلت بده كه به درك آيات و مسائل الهى موفق شويم و نيز زمينه پرسش و بيان مطالب خود را براى يافتن حق داشته باشيم.

2- مصلحت همه امور ما و صلاح دنيا و آخرتمان را منظور نظر داشته باش كه آنچه با توجه به پيامبرى و رسالت تو براى ما مهم است تأمين خير دنيا و آخرت ما و اصلاح همه برنامه هاى زندگى ما اعم از مادى و معنوى است.

راستى بر همه مؤمنان و مردان و زنان امت لازم است كه با رهبر آسمانى و معلم واقعى، و هدايت گر حقيقى خود خاتم پيامبران چنين برخورد منطقى و معقولى داشته باشند و از حضرتش جز رعايت مصلحت دنيا و آخرتشان را نخواهند، در اين صورت است كه عنوان امت بر آنان صادق، و راه نجات و سعادت در دنيا و آخرت به رويشان باز خواهد بود، و با چنين خصوصيتى مى توانند رضايت حضرت حق را جلب، و بهشت عنبر سرشت را براى خود فراهم آورند.

 

لزوم شنيدن حق

قوانين و فرمان ها و احكام و حلال و حرام خدا ريشه در علم و حكمت و عدالت حق دارد، و بر پايه محبت خدا به بندگانش و خير و سعادت همه جانبه آنان پايه ريزى شده است، و هماهنگ با فطرت و عقل سالم و بر اساس ايجاد رشد و تكامل در انسان نظام گرفته و به صورتى است كه حجت حق را بر همه انسان ها تمام كرده و راه عذر و بهانه اى براى فرار از عمل به آنها باز نگذاشته است، روى اين حساب، آيه مورد بحث به همه مردان و زنان امر واجب مى كند كه فرمان هاى خدا و پيامبرش را براى عملى كردن بشنويد و پى گيرى كنيد، و بدانيد براى انكار كنندگان حقايق و آنان كه ادب شنيدن را در برابر خدا و پيامبر رعايت نكنند عذاب درناكى است.

 

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- الميزان ج 1، ص 370، ابوالفتوح رازى ج 1، ص 92.

(2)- بقره 61.

(3)- ابوالفتوح رازى ج 1، ص 93.

(4)- الدرالمنثور ج 1، ص 254.

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

شاه بیت غزل بندگی در بیان حضرت زهرا (علیهاالسلام)
نقش حضرت علی (ع) در جنگ های پیامبر (ص) در برابر ...
نقش امام رضا علیه السلام در وحدت ملی و انسجام ...
شهادت امام حسن عسگری(ع)
تکیه گاه شما در زندگی چه کسی است؟
برکات امام حج نرفته!
اشاره به برخی از فواید نماز شب
پاداش صبر
خدا؛ خریدار خون شهدا
یار درباریِ امام جواد علیه السلام!

بیشترین بازدید این مجموعه

موانع نماز
ولادت حضرت امام علی النقی الهادی (ع )
چشم چرانی و خیانت چشمها
از منظر قرآن و روایات چگونه تفریح کنیم؟
اسم اعظمی که خضر نبی به علی(ع) آموخت
شهادت امام حسن عسگری(ع)
اسوه‌ی برادری
چرا خدا به شیطان مهلت داد؟
نقش امام رضا علیه السلام در وحدت ملی و انسجام ...
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^