محبت درست و سالم به فرزندان، عشق ورزى صحيح به اهل و عيال، توجه به امور اصلى خانواده، و دغدغه خاطر نسبت به قيامت نسل، اقتضا دارد كه سرپرست زن و فرزند محور وصيت و سفارش خود را حفظ دين و ديندارى در نسل قرار دهد، و اكيداً از آنان بخواهد كه صراط مستقيم و آئين حنيف، و اسلام واقعى و برگزيده خدا را بپذيرند و آن را تا لحظه آخر حيات در همه شئون زندگى به جريان بيندازند، و با در دست داشتن اين سرمايه عظيم و اين مايه خير دنيا و آخرت از دنيا بروند.
شايد جمله
وَ لَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
اشاره به اين حقيقت باشد كه اى فرزندان اگر هم چون پدران به شتاب و سرعت به مقام تسليم در برابر خواسته هاى حق نرسيديد و به نحو جامع از عقايد حقه، و اعمال صالحه و اخلاق حسنه بهره مند نشديد، سعى كنيد و بكوشيد و اهتمام جدى ورزيد كه در ايام پايان عمر، «جواذب و علاقه هاى مختلف شما از دنياست و بريده گردد، و مانند ميوه و بذر رسيده اى كه تسليم طبيعت و عوامل حيات مى شود و زندگى نوين و افزاينده اى را آغاز مى كند تسليم حق شويد.»
من لازم مى دانم گوشه اى از اين احساس مسئوليت عظيم معنوى پدران به معناى واقعى پدر را كه در وصاياى آنان تجلى دارد و سبب بروز حقايقى به صورت خواسته هاى به حق و سفارش به اولاد و به ديگران شده نقل كنم، شايد از اين رهگذر سودى ملكوتى و بهره اى روحى، و منفعتى معنوى نصيب اهلش شود.
منبع : پایگاه عرفان