فارسی
شنبه 01 ارديبهشت 1403 - السبت 10 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

دشوارى‏هاى تبليغ دين‏


منابع مقاله
:

کتاب : تفسير و شرح صحيفه سجاديه جلد سوم

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

امام در فراز «وَأَدْأَبَ نَفْسَهُ فِي تَبْلِيغِ رِسَالَتِكَ» به مشكلات تبليغ دين اشاره مى فرمايد:

انسان براى رسيدن به كمالات و پيدا كردن اخلاق نيكو، نيازمند راه و روش و پرسش است. تا به مراتب بالاتر اوج بگيرد. دين راهى براى رسيدن به هدف هاى بلند است كه با راهنمايى يا آموزش يا رفتار به هدايت بشر مى پردازد.

فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» «1»

پس [با توجه به بى پايه بودن شرك ] حق گرايانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوى اين دين [توحيدى ] روى آور، [پاى بند و استوار بر] سرشت خدا كه مردم را بر آن سرشته است باش براى آفرينش خدا هيچگونه تغيير و تبديلى نيست؛ اين است دين درست و استوار؛ ولى بيشتر مردم معرفت و دانش [به اين حقيقت اصيل ] ندارند.

مرحوم علّامه طباطبائى درباره قيّم مى نويسد:

«قيّم به معناى كسى است كه عهده دار كارى باشد و در تدبير و اداره آن نيرومند باشد يا كسى كه بدون تزلزل و سستى روى پاى خود بايستد.

معناى آيه اين است كه: تنها دين توحيد بر اداره جامعه و رساندن آن به سرمنزل سعادت تواناست.

و دين استوار و تزلزل ناپذيرى كه بشر را هدايت مى كند و هرگز به كجراهه نمى برد و حق است و هيچ باطلى در آن راه ندارد همان دين توحيد است، اما بيشتر مردم به سبب خو گرفتن با عالم حس و غرق شدن در زرق و برق دنياى فانى از داشتن دل پاك و عقل درست انديش محروم گشته اند. و مردم اين مطالب را نمى دانند بلكه ظاهر زندگى دنيا را مى بينند و از آخرت غافل و روى گردانند.» «2» اگر هدف از زندگى رسيدن به بهشت هم باشد باز به هدايت انبيا نياز است؛ زيرا هيچ كس بدون هدايت انبياى بزرگ و اولياى الهى و حجّت حق به بهشت نمى رود.

پس داشتن راه و روش و سرمايه فطرى، ريشه دين شناسى است كه انسان به كمك آنها مى تواند راه درست را انتخاب كند.

 

تحمّل شكنجه هاى روحى و بدنى

 

آنگاه كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به دعوت عمومى پرداخت، سران قريش براى ساكت كردن آن حضرت، هر وسيله اى را كه امكان داشت به كار بردند نخست مبارزه روانى را با وعده مقام و مال و امكانات رفاهى آغاز كردند، چون تأثير نداشت به سراغ تهمت هاى ناجوانمردانه و تمسخر رفتند و ايشان را آماج كلماتى چون مجنون، شاعر، كاهن، كذّاب قرار دادند؛ سپس به مبارزه جسمى پرداختند و با انواع آزارها و شكنجه هاى بدنى از پرتاب سنگ و زباله و پاره كردن لباس و حصر غذايى و معاملات و ارتباطات با قبايل عرب، جنگ هاى بسيارى را بر حضرت تحميل كردند و در نهايت حضرت و يارانش را مجبور به هجرت از مكه به سوى مدينه و حبشه نمودند.

فصل تازه اى در رسالت پيامبر آغاز گرديد و خداوند وى را به ايستادگى دعوت نمود:

فَلِذلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ» «3»

پس آنان را [به سوى همان آيينى كه به تو وحى شده ] دعوت كن، و همان گونه كه مأمورى [بر اين دعوت ] استقامت كن، و از هواهاى نفسانى آنان پيروى مكن.

و پس از تهديدات دشمنان، فضايل اخلاقى فراموش گرديد و سلاح كينه و قومى گرى و تعصّب به ميدان آمد تا از گسترش اسلام جلوگيرى كند البته علّت اصلى مقاومت مردم آن زمان، كمبود رشد فكرى و مقابله دعوت پيامبر با منافع قومى از بت پرستى تا رباخوارى از مستضعفان بود كه با تشكيل كادر رهبرى مخالفان قريش، حركت دين اسلام دچار ركود مى شد. ولى باز خداوند حضرت را به شكيبايى فرا خواند و فرمود:

فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ» «4»

پس در برابر حكم و قضاى پروردگارت [كه هلاك كردن تدريجى اين طاغيان است ] شكيبا باش و مانند صاحب ماهى [يونس ] مباش [كه شتاب در آمدن عذاب را براى قومش خواست و به اين علّت در شكم ماهى محبوس شد].

حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله پس از عبور از مرحله صبر و استقامت در برابر همه مقاومت ها به سوى نهادينه كردن دين در برنامه زندگى مردم تلاش بسيار نمود. و مال و اهل بيت خويش را فداى دين كرد.

پيامبر عزيز اسلام صلى الله عليه و آله در اين زمينه مى فرمايد:

إنْ عَرَضَ لَكَ بَلاءٌ فَاجْعَلْ مالَكَ دُونَ دَمِكَ فَإنْ تَجاوَزْكَ البَلاءُ فَاجْعَلْ مالَكَ وَدَمَكَ دُوْنَ دينِكَ، فَإنَّ المَسْلُوبَ مَنْ سَلَبَ دينُهُ وَالمَخْروُبَ مَنْ خَرِبَ دينُه. «5»

اگر بلايى برايت پيش آمده مالت را فداى جانت كن و اگر بلا از تو گذشت؛ مال و جانت را فداى دينت كن؛ زيرا غارت شده كسى است كه دينش به غارت رفته است و خانه خراب كسى است كه دينش ويران گشته باشد.

پس بر اين اساس حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله تمام اذّيت ها و فشارها را در راه خدا تحمّل كرد تا رضايت حق تعالى را كسب كند.

طارق محاربى مى گويد:

«پيامبر را ديدم كه در ميان مردم با صداى بلند مى فرمود:

«يا ايُّهَا الناسُ قُولُوا لا إلهَ إلّااللَّهُ تُفْلِحُوا»

مردم را به اسلام و يگانه پرستى دعوت نمود و ابولهب قدم به قدم به دنبال او مى رفت و به سوى حضرت سنگ مى انداخت به حدى كه پاى ايشان خونين مى شد و پيامبر همچنان مردم را ارشاد مى فرمود و ابولهب فرياد مى زد:

مردم! اين مرد دروغگوست به حرف هاى او گوش ندهيد. «6» «بونس ويلى به» مى نويسد:

«محمد صلى الله عليه و آله دينى تهذيب يافته به سوى همه جهانيان آورد، او نماينده عنايات پروردگار بود، خداى آگاه او را برانگيخت تا مسيحيان گمراه شده را آگاه سازد.

آيين محمدى صلى الله عليه و آله چنان خردمندانه است كه در تبليغ آن هيچ نيازى به كاربرد شمشير و زور نيست. كافى است كه اصول آن را درست به مردم بفهمانند تا همه با جان به آن بگروند.» «7»

 

گذر از لذّت ها و راحتى هاى نفس در راه دين

حضرت سجاد عليه السلام در فراز «وَأَتْعَبَهَا بِالدُّعَاءِ إِلَى مِلَّتِكَ» به دشوارى هاى خاص تبليغ دين اسلام كه بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وارد شده است؛ اشاره مى فرمايد:

تأسيس يك شريعت و آيين براى مردم همراه با روى گردانى از راحتى ها و خوشى هاى دنياست و تحمّل مشكلات آن بسيار دشوار است.

پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مانند طبيب دردشناس به سراغ بيماران روحى و روانى مى رود تا جان خفته و امراض نفسانيه و زنگار قلوب را علاج كند، پس مى بايست جان و جسم خود را به مشقّت بيندازد تا ديگران را بيدار و آگاه سازد. پس به خاطر علاقه وافر به درمان نفوس و فشار دشمنان به ناچارى از وطن خود به ديار غربت هجرت كرد تا در دوردست به هدايت سرگردانان بپردازد. و او در اين امر بسيار دلسوز و كوشا بود.

همان طور كه خداوند مى فرمايد:

لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَاعَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ» «8»

يقيناً پيامبرى از جنس خودتان به سويتان آمد كه به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتياق شديدى به [هدايتِ ] شما دارد، و نسبت به مؤمنان رؤوف و مهربان است.

تحمّل همه ناملايمات به اين منظور بود كه دين خدا را عزّت ببخشد و بر كسانى كه بر خدا كفر ورزند پيروز شود و او با امدادهاى غيبى و معجزات توانست به نجات بشريّت بشتابد. حضرت به قدرى به پيشرفت دين اميدوار و علاقمند بود كه حتى سلامتى خويش را به خطر مى انداخت تا گمراهى را هدايت كند.

خداوند بارى تعالى در اين باره مى فرمايد:

أَفَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ» «9»

پس آيا كسى كه كردار زشتش براى او زينت داده شده و [به اين سبب ] آن را خوب ديده [مانند كسى است كه در پرتو ايمان، خوب و بد را تشخيص داده است؟] همانا خدا هر كه را بخواهد [به كيفر تكبّرش در برابر حق ] گمراه مى كند و هر كه را بخواهد هدايت مى نمايد. پس مبادا جانت به سبب حسرت هايى كه بر آنان مى خورى از بين برود؛ بى ترديد خدا به آنچه انجام مى دهند داناست.

 

پيامبر و رنج عبادت

 

دلدارى خداوند به پيامبرش او را تسكين و آرامش مى بخشيد. حتى رسول اللَّه صلى الله عليه و آله در عبادت هم نفس خود را به رنج مى انداخت تا آمادگى خويش را براى مبارزه با نفس حفظ كند.

حضرت على عليه السلام در اين باره مى فرمايد:

رسول اللَّه صلى الله عليه و آله به مدت ده سال بر روى انگشتان خود ايستاد و نماز شب مى خواند، رنگش زرد مى شد و بر اين حال نماز شب مى خواند و خود را به مشقّت مى انداخت تا خداوند به او فرمود:

طه* مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى » «10»

طه* ما قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به مشقّت و زحمت افتى. «11» مرحوم علامه طباطبايى در تفسير آيه فوق مى گويد:

«كه حضرت على عليه السلام فرمود:

يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ* قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا» «12»

اى جامه بر خود پيچيده!* شب را جز اندكى [كه ويژه استراحت است، براى عبادت ] برخيز.

بر نبى اكرم صلى الله عليه و آله نازل شد. آن حضرت تمام شب را به عبادت مى پرداخت تا جايى كه پاهايش ورم كرد به طورى كه هنگام نماز يك پايش را بلند مى كرد و يكى را روى زمين مى گذاشت. پس جبرئيل بر آن حضرت فرود آمد و گفت: «طه» يعنى هر دو پايت را به زمين بگذار، اى محمّد! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه به رنج افتى. «13»

 

مشكلات پيامبر در راه تبليغ دين

 

مشكلاتى كه پيامبر صلى الله عليه و آله به خاطر دين تحمّل مى فرمود عبارت است از:

1- بروز جنگ ها و درگيرى با اقوام قبيله خود و كفار مكّه كه تا حد ايمان آوردن آنان مى كوشيد.

حضرت على عليه السلام در نهج البلاغه چنين گواهى مى دهد:

وَنَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، خاضَ إلى رِضْوانِ اللَّهِ كُلَّ غَمْرَةٍ وَتَجَرَّعَ فيهِ كُلَّ غُصَّةٍ وَقَدْ تَلَوَّنَ لَهُ الْادْنَوْنَ وَتَأَلَّبَ عَلَيْهِ الْأَقْصَوْنَ. «14»

و شهادت مى دهم كه محمد بنده و فرستاده اوست، آن وجود مباركى كه در راه خشنودى او در هر بلا و سختى فرو رفت، و از هر شربت بلايى جامى نوشيد، در حالى كه نزديكانش از او روى گرداندند، و بيگانگان بر دشمنيش اتفاق داشتند.

2- تفهيم مطالب به عقل ناقص مردم، تا حدى كه نفس خود را به هلاكت نزديك مى ساخت. كه قرآن مى فرمايد:

فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَى آثَارِهِم إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً» «15» شايد تو مى خواهى اگر [اين معاندان لجوج ] به اين سخن [كه قرآن كريم است ] ايمان نياورند، خود را از شدت اندوه هلاك كنى!!

رهبران دينى بيش از آنچه تصور شود از گمراهى مردم رنج مى برند و به ايمان آنان عشق مى ورزند. از اين كه ببينند تشنه كامان حقيقت در كنار چشمه زلال توحيد نشسته اند و از تشنگى فرياد مى كشند، ناراحت هستند، پس شب و روز دعا مى كردند و در نهان و آشكار به تبليغ مى پرداختند تا مردم در راه روشن قدم گذارند.

پس از هر آسايشى دريغ نموده تا حد به خطر انداختن جان خود و خانواده شان پيش مى رفتند.

شخصى از امام صادق عليه السلام پرسيد: راه آسايش چيست؟ فرمود: در مخالفت كردن با هواى نفس. عرض كرد: بنده چه وقت مزه آسايش را مى چشد؟ فرمود: در نخستين روز ورود به بهشت. «16» 3- گفتگوى رو در رو و مناسب با حال مردم كه به دنبال آن علاج بيمارى هاى نفسانى و روحى هر شخص بود.

همان طور كه حضرت رسول اللَّه صلى الله عليه و آله فرمود:

إنّا مَعَاشِرَ الأَنْبياءِ أُمِرْنا انْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلى قَدْرِ عُقُولِهِمْ. «17»

ما گروه پيامبران با مردم به اندازه خردشان سخن مى گوييم.

چون اين كار سختى خاص دارد پس در آن نسبت دادن به دروغگويى و تهمت و فراموشكارى و نادانى هم وجود دارد.

4- توجه به امور دنيوى و اندك شدن ارتباط معنوى كه در اثر ارتباط پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به دعوت مردم به سوى حق و توجه به امور دنياى مردم و پايين آمدن از منزلت قاب قوسين به مراتب پايين بشرى و حيوانى، آن تقرب الهى خاص كم مى شود. و اين براى پيامبر بسيار فشار روحى و قلبى دارد كه به درجه استغفار به درگاه خدا نزديك مى شود و مى فرمايد:

إنَّهُ لَيُغانُ عَلى قَلْبِى وَإنّى لَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فى اليَوْمِ سَبْعِينَ مَرَّةٍ. «18»

گاه قلبم را غبارى مى گيرد و من روزى هفتاد بار از خدا آمرزش مى طلبم.

يعنى حضرت با توجه به حقيقت درك فيض ربانى، حضورش در امور دنيا را، نوعى قطع ارتباط مستمر مى دانست و استغفار مى كرد.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- روم (30): 30.

(2)- تفسير الميزان: 11/ 178.

(3)- شورى (42): 15.

(4)- قلم (68): 48.

(5)- كنز العمال: 15/ 933، حديث 43601؛ تاريخ مدينة دمشق: 36/ 417.

(6)- بحار الأنوار: 18/ 202، باب 1؛ المناقب، ابن شهر آشوب: 1/ 56.

(7)- زندگانى محمد صلى الله عليه و آله: 177.

(8)- توبه (9): 128.

(9)- فاطر (35): 8.

(01)- طه (20): 1- 2.

(11)- بحار الأنوار: 68/ 26، باب 61، ذيل حديث 3؛ تفسير القمى: 2/ 57، ذيل آيه 2 سوره طه.

(12)- مزّمّل (73): 1- 2.

(13)- تفسير الميزان 4/ 126؛ الدرّ المنثور: 4/ 288.

(14)- نهج البلاغه: خطبه 185؛ بحار الأنوار: 18/ 224، باب 12، حديث 62.

(15)- كهف (18): 6.

(16)- بحار الأنوار: 75/ 254، باب 23؛ تحف العقول: 370.

(17)- الكافى: 1/ 23، حديث 15؛ بحار الأنوار: 16/ 280، باب 9، حديث 122.

(18)- مستدرك الوسائل 5/ 320، باب 22، حديث 5987.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

در شب ليلة الرغائب چگونه آرزو کنیم؟!
برهان هماهنگی و وحدت بر اثبات خدا
درگذشتگان را دریابیم!
آیا پیامبر اکرم بر خاک کربلا سجده کرده است؟
پیمانه صبر علی علیه السلام لبریز شد!
شجاع ترین افراد را بشناسید!!
بهترین ذخیره انسان برای بعد از مرگ!
فضایل و مناقب امام موسی بن جعفر (ع)
مردم، برادران حاکم هستند!!
زمان و کیفیت نزول کتب آسمانی

بیشترین بازدید این مجموعه

مناقب اهل بيت (عليهم السلام) به روايت عارفان
حيات حيوانات دريايى‏
پاداش صبر
شهادت امام حسن عسگری(ع)
ساعتی از ساعات بهشت!!
تکیه گاه شما در زندگی چه کسی است؟
فرهنگ نماز در سیره امام رضا(ع)
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
امام حسین(ع) وارث انبیای الهی
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^