فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

مسأله مهم بهداشت‏

 

 

من زمانى به بجنورد رفته بودم. شنيده بودم كه در آن جا در محلى بالاتر از آش خانه، جايى بيابانى به نام دهكده وجود دارد كه مريض هاى جذامى را به آن جا مى برند. رفيقى داشتيم به جذامى ها كمك مى كرد. به ما هم كه مى خواستيم به مشهد برويم، گفت: از آن جاده برويم تا سرى به آن بيچاره ها بزنيم. جذام «1» مرض ترسناكى است. اين بيمارى هم اعضا و جوارح را مى خورد، و فقط به شكم آسيبى نمى رساند با سر معيوبى كه هيچ چيزى داخل آن نيست. من هم با پيشنهاد او موافقت كردم و به آن جا رفتيم. وقتى وارد آن بيابان شديم، بنا شد دو شبانه روز آن جا بمانيم. خدا شاهد است، به قدرى براى طهارت و وضو بر من سخت گذشت كه من براى طهارت و وضوى خود، چنين سختى را در هيچ جايى ديگر نديدم، مگر در سفر به عربستان سعودى كه از كشورهاى ثروتمند است، آن هم در عرفات و منى، و در مكه و مدينه كه نمى دانم براى چه چنين مى كنند. دعا كنيم كه خداوند بيدارشان كند. دولت عربستان به بانكى در سوئيس نوشته بود: فردى در عربستان فوت كرده كه پول هايى را در بانك شما دارد و طبق ليستى كه ما اين جا داريم، اين ثروت به نود ميليون دلار مى رسد. مسئول بانك هم گفته بود، بايد وارث او بيايد و آن را تحويل بگيرد. اين در حالى بود كه آن فرد مسلمان زن و بچه هم نداشت و سرانجام اين ثروت نود ميليون دلارى اين مسلمان را كه از كسب و كار خود در مكه و مدينه به دست آورده بود و از ذخاير آن جا به شمار مى رفت، آن بانك سوئيسى تصاحب كرد.

جوان ها بايد بدانند كه اسلام يك چيز است، و ما مسلمان ها چيز ديگرى هستيم. آن ها اگر به ما نگاه كنند، از اسلام فرار مى كنند. من از آن ها مى خواهم كه به سراغ خود اسلام بروند.

ما در آن دو شبانه روزى كه در آن جا بوديم، براى وضو و نماز بيچاره بوديم. وقتى مى خواستيم طهارت بگيريم، بايد چهارصد متر دورتر برويم. اين در حالى بود كه دو فرانسوى و سه انگليسى كه از طرف جمعيت كمك به جذاميان فرانسه و انگلستان به آن جا آمده بودند، اول صبح كه آن جا آمدند، در منطقه اى كه در نظر داشتند، مكان كوچكى را براى خوابيدن قرار دادند، و بعد از درست كردن اين خانه كوچك، آن ها بلافاصله وسايل سرويس بهداشتى را براى خود مهيا كردند. اما ما شب ها در بيابان مى خوابيديم، و با اين كه مسلمان بوديم، از ابتدايى ترين وسايل هم محروم بوديم.

چند روز پيش، دوستم از من خداحافظى كرد و براى درمان دو بيمار به لندن رفت. او گفت: وقتى وارد فرودگاه لندن شدم، با اين كه شهر لندن يك شهر هفت و هشت ميليون جمعيتى است، به يك ايرانى گفتم كه ببخشيد من جايى را مى خواهم، مرا به آن جا راهنمايى كنيد. آن ايرانى گفت: براى چه مى خواهيد به آن جا برويد؟ گفتم: مى خواهم به آن جا بروم تا كفش هايم را واكس بزنم. گفت: تو كه الان از تهران رسيدى، با دستمال كفش هايت را پاك كن؛ چون كفش هايت هنوز واكس دارد. گفتم: آخر نمى خواهم جلوى خارجى ها آبروى ما ريخته شود و مى خواهم اين چند مدتى كه لندن هستم، كفش هايم تميز بمانند. گفت: شهر به قدرى تميز است كه تو در اين چند روزى كه اين جا هستى، كفش هايت احتياج به واكس پيدا نمى كنند، و قسم خورد كه هفده روزى كه در شهر لندن بود، كفش هايش را همان طورى كه در تهران واكس زده بود، همان طور به تهران برگردانده است. اين قدر كه زمين ها و كوچه هاى آن جا تميز بود؛ براى اين كه همه جا شستشو داده شده بود. در آن جا زمستان كه برف مى بارد، بلافاصله با آب گرم زمين ها را مى شويند. در جايى يخبندان وجود ندارد تا به خاطر يخبندان آن جا تصادف بشود. لباس هايشان خيلى تميز است.

من رساله اى براى درمانگاهى در شهر قم نوشتم و در مقدم آن آوردم: در اسلام قواعد طهارت سر به آسمان مى كشد. چهارده قرن قبل، در بيابان مكه و مدينه چهار هزار و سيصد و هفتاد و چند قانون فقط براى بهداشت صادر شده است. من به كليسا رفتم، من وقتى مى خواستم وارد آن بشوم، نمايند كليسا به من بسيار احترام كرد و گفت: شما كشيش مسلمان ها هستيد. من گفتم: بله. بعد مرا به مكان هاى مختلف كليسا راهنمايى كرد. به نمازخان كليسا كه رسيديم، آن جا تابلويى توجّه مرا به خود جلب كرد. بر روى آن تابلو نوشته بود:" از برادران نمازگزار مسيحى تقاضا مى شود براى ورود به نمازخانه قوطى سيگار و كبريت، و پالتو و كلاه خود را بيرون بگذارند، و بعد وارد مركزى شوند كه مى خواهند در آن جا با خدا راز و نياز كنند"؛ چون خارج از ادب است كه انسان بخواهد با خدا حرف بزند، در حالى كه در جيبش سيگار است. آن وقت وارد مسجدهاى ما مى شويد و مى خواهيد به سجده برويد، بوى بد، انسان را اذيت مى كند؛ لباس برخى از نمازگزاران مساجد را كه نگاه مى كنى، بايد به آن ها بگويى لباستان را عوض كنيد و سپس به مسجد بيايد؛ حداقل روزى يكبار به حمام برويد. متأسفانه بايد گفت، خيلى از مسلمان ها به نظافت نمى رسند. آن شخص خارجى جاروبرقى درست كرده و براى آن چند جور هم برنامه گذاشته است، مثل: گردگيرى لوستر و گردگيرى ديوار، يا ظرفشويى درست كرده كه خودش آب را جوش مى آورد و با آن ظرف را شستشو مى دهد؛ يعنى خودش ميكروب را مى كشد، و بعد ظرف را خشك مى كند. دستگاه لباسشويى درست كرده كه لباس را مى شويد. ديگى درست كرده كه در هنگام پختن غذا، يك ذره هم هوا به داخل آن نمى رود. خلاصه مى بينيم آن ها چقدر به بهداشت اهميت مى دهند. آن وقت چهارده قرن قبل، حضرت رضا عليه السلام مى فرمايد: پدرم، اميرمؤمنان عليه السلام براى وضو گرفتن و براى حمام رفتن حوله اى داشت كه كسى حق نداشت به اين حوله دست بزند، و مخصوص پاك كردن خودش بود.  در آن خانه مگر چه افرادى جز فاطمه، حسن و حسين زندگى مى كردند؟ امام هشتم عليه السلام مى فرمايد: اگر كسى حمام مى رود، كيسه ديگران را به تنش نزند و از سنگ پاى ديگران براى پايش استفاده نكند. هر روز صبح كه پيغمبر صلى الله عليه وآله مى خواست به بيرون برود، خود را در آينه نگاه مى كرد، و اگر آينه در دسترس نبود، خود را در آب صاف نگاه مى كرد؛  هر روز كه مى خواست به بيرون برود، به خود عطر مى زد؛  همين طور وقتى مى خواست به بيرون برود، سعى مى كرد دهانش بوى بد ندهد. پيغمبراكرم صلى الله عليه وآله هر شب تا آخر عمر، دندان هايش را مى شست و مسواك مى زد، جورى كه اصلًا كسى ذره اى تيرگى در دندان پيغمبر صلى الله عليه وآله نديد.  الان چهارده قرن گذشته است و بيش تر افراد از چهل به بالاى اين امت، هم دندان هاى خود را از بازار خريده اند؛ چون آن ها را تميز نكردند، و براى همين آن دندان ها بو و پيوره گرفته اند. بيش تر امراضى كه مردم دارند، وقتى براى درمان آن ها پيش دكترهاى حاذق مى روند، همان اول به آن ها مى گويند: برويد به يك دكتر دندان پزشك مراجعه كنيد تا آن دكتر دندان ها و لثه هاى تان را كاملًا معاينه كند و بعد پيش من بيايد. من در تهران رفيقى داشتم كه ناراحتى قلبى پيدا كرد و سيصد هزار تومان هم براى معالج آن هزينه كرد، ولى خوب نشد، براى درمان مجبور شد به انگلستان برود. دكتر متخصص قلب وقتى او را ديد، گفت: شما بايد به دكتر دندان مراجعه كنيد تا او تمام دندان هاى تان را بكشد. او هم تمام دندان هايش را كشيد، و الان مى گويد: ده سال است كه از آن مرض در من اثرى نمانده است.

خلاصه اين كه مؤمنان بايد بهداشت دهان و لباس، بهداشت خانه و شهر، بهداشت مسجد و منزل و بهداشت غذا را رعايت كنند؛ همان طور كه خدا مى فرمايد: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ ؛ يعنى خداوند تبارك و تعالى به مردم پاكيزه علاقه دارد.

 

اهميت اسلام به بهداشت ميت

زمانى كه مى خواهيم مرده ها را خاك كنيم، پيغمبر صلى الله عليه وآله مى فرمايد: يك مرتبه آن مرده را با آب سدر بشوييد؛ سدر ماده شيميايى است، و بعد مى گويد: آن ميت را با كافور بشوييد؛ يعنى با ماده اى شيميايى تر از سدر، و بعد مى گويد: او را با آب خالص شستشوى بدهيد در آخر هم مى گويد: در اعضايى كه با آن سجده مى كرده، لازم است كافور بريزيد، و اگر ما به كتاب هاى جديدى كه حاوى تحقيقات عميق اند، به ويژه كتاب «اولين دانشگاه و آخرين پيغمبر صلى الله عليه وآله» دكتر پاك نژاد، مراجعه بكنيم، مى ببينيم اين كه چهارده قرن قبل پيغمبر صلى الله عليه وآله گفته، كافور جاهاى سجده مرده اش بريزيد، وقتى آن ميت را در قبر مى گذارند، جسد باد مى كند و بعد هم پاره پاره مى شود، و اين كافور با آن بدن و آن خاك مخلوط مى شود و به وسيله خاك و كافور به عناصر اول طبيعى تجزيه مى شود كه ديگر بو و ميكروبى ايجاد نكند كه قبرستان، شهر را تهديد كند. آن وقت همين پيغمبر صلى الله عليه وآله به وصى و جانشين خود، اميرمؤمنان عليه السلام، مى گويد: على جان! در سه چيز با احدى در اين عالم شريك نباش: در مسواك، در شان سر و در كلاه؛ يعنى كلاه كسى را بر سرت نگذار.

عجيب اين است، الان كه قرن اتم است و مدينه و مكه هم در يك كشور مهم و پولدار جهان هستند، و مشكلى به عنوان كم آبى ندارند، چهارده قرن قبل نمى دانم چقدر دچار كم آبى بودند، با اين حال مى بينيم، پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه وآله و اهل بيت عليهم السلام اين قدر به مسأله طهارت سفارش كرده و اكنون يكى از مهم ترين ابواب فقهى ما، طهارت است، و خوشبختانه صفح اول كتب فقهى و علمى را كه طلاب مى خوانند، باز مى كنيم، مثل: جواهر الكلام، لمعه، شرح لمعه، تذكره علامه، نوشته هاى شيخ مرتضاى انصارى، نوشته هاى شيخ طوسى و نوشته هاى علامه حلى، با خط درشت نوشته: «كتاب الطهاره»؛ يعنى آغاز اين كتاب ها، با باب بهداشت جسم و روان شروع شده و اولين كتاب فقهى ما، كتاب طهارت است؛ هم چنان كه اولين كتاب علمى ما در باب تربيت، «العقل و الجهل» بوده و بعد از آن هم كتاب: «العلم» است.

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تهران مسجد حضرت رسول- دهه اول فاطمیه 94 سخنرانی اول
خاطره‌اي در لذت ياد خدا
اجابت دعوت بندگان معصيت‏كار
پاداش دنیوی و اخروی پروردگار برای مؤمنین
عناوين مسايل مربوط به اصلاح نفس‏
آیه‌ای عجیب درباره شیطان
اندیشه در اسلام - جلسه هفتم
اهميت ارتباط عقل اول و دوم‏
تهران هیئت محبان‌الزهرا دههٔ اوّل جمادی‌الاوّل ...
مقربین چه کسانی هستند؟

بیشترین بازدید این مجموعه

اندیشه در اسلام - جلسه هفتم
خواسته های پاکان- جلسه نهم
اهميت ارتباط عقل اول و دوم‏
درخواست همسر از خدا روش بزرگان است‏
لالايى جبرئيل براى امام حسين(ع)
قدرت مردان خدا
در تحقق برنامه نكاح سخت‏گيرى نكنيد
اخلاق فردى و اجتماعى در قرآن
داستان میرفندرسکی
آیه‌ای عجیب درباره شیطان

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^