منابع مقاله:
کتاب : تفسير و شرح صحيفه سجاديه جلد دوم
نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان
پيامبر عظيم الشّأن اسلام براى تمام مردم تا روز قيامت در راه و روش زندگى، سر مشقى نيكو است.
همانطور كه خداوند متعال مى فرمايد:
لَقَدْ كانَ لَكُمْ فى رَسُولِ اللّهِ اسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ و الْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَاللَّهَ كَثيراً» «2»
يقيناً براى شما در [روش و رفتار] پيامبر خدا الگوى نيكويى است براى كسى كه همواره به خدا و روز قيامت اميد دارد؛ و خدا را بسيار ياد مى كند.
رسول با كرامت اسلام مى فرمودند:
مَنْ احْيى سُنَّتى فَقَدْ أَحَبَّنى وَمَنْ أَحَبَّنى كانَ مَعى فى الجنَّةَ. «3»
كسى كه زنده كند سنت مرا هر آينه مرا دوست دارد و هر كس مرا دوست بدارد با من در بهشت خواهد بود.
امام صادق عليه السلام فرمود:
من دوست ندارم مسلمانى از دنيا برود مگر اين كه تمام آداب و سنن و روش رسول خدا را ولو يك بار انجام دهد. «4» در حديث آمده:
خَيْرُ السُّنَنِ سُنَّةُ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله. «5»
بهترين روش ها روش محمّد صلى الله عليه و آله است.
چرا؟ چون پيامبر بزرگ، مستقيم و غير مستقيم تربيت شده حق بود و حق در مقام تربيت، اسما و صفاتش را در وجود مقدس آن حضرت در تمام شئون زندگى و حيات تجلّى داد، تا جايى كه آن جناب آيينه تمام نماى حق شناخته شد، چنانكه خود فرمود:
أدَّبَنى رَبّى فَأحْسَنَ تَأْديبى. «6»
پروردگارم مرا ادب نمود و نيكو ادب نمود.
اخلاق پيامبر در قرآن
قرآن مجيد در موارد زيادى از اخلاق و كردار و رفتار و معاشرت آن يكتا گوهر گنجينه خلقت ياد مى كند:
فَبَما رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ» «7»
[اى پيامبر!] پس به مهر و رحمتى از سوى خدا با آنان نرم خوى شدى و اگر درشت خوى و سخت دل بودى از پيرامونت پراكنده مى شدند.
وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ» «8»
و يقيناً تو بر بلنداى سجاياى اخلاقى عظيمى قرار دارى.
قُلْ إِن كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ» «9»
بگو: اگر خدا را دوست داريد، پس مرا پيروى كنيد تا خدا هم شما را دوست بدارد و گناهانتان را بيامرزد.
خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ» «10»
عفو و گذشت را پيشه كن و به كار پسنديده فرمان ده و از نادانان روى بگردان.
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» «11»
به راستى خدا به عدالت و احسان و بخشش به خويشاوندان فرمان مى دهد و از فحشا و منكر و ستم گرى نهى مى كند. شما را اندرز مى دهد تا متذكّر [اين حقيقت ] شويد [كه فرمان هاى الهى، ضامن سعادت دنيا و آخرت شماست.]
وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ» «12»
و شكيبايى كن و شكيبايى تو جز به توفيق خدا نيست.
وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ» «13»
و بر آنچه [از مشكلات و سختى ها] به تو مى رسد شكيبايى كن، كه اينها از امورى است كه ملازمت بر آن از واجبات است.
فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» «14»
پس [تا نزول حكم جهاد] از آنان درگذر و [از مجازاتشان ] روى گردان؛ زيرا خدا نيكوكاران را دوست دارد.
ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ» «15»
[بدى را] با بهترين شيوه دفع كن؛ [با اين برخورد متين و نيك ] ناگاه كسى كه ميان تو و او دشمنى است [چنان شود] كه گويى دوستى نزديك و صميمى است.
اخلاق پيامبر صلى الله عليه و آله در روايات
شيخ مفيد از امام باقر عليه السلام روايت مى كند كه رسول حق صلى الله عليه و آله هنگام وفات فرمود:
لانَبِىَّ بَعْدى و لا سُنَّةَ بَعْدَ سُنَّتى. «16»
پس از من پيامبرى نيست و سنّتى بعد از سنّت و روش من نمى باشد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
أكْرِمُوا أوْلادى وَحَسِّنُوا آدابى. «17»
فرزندانم را اكرام كنيد و راه و روشم را نيكو انجام دهيد.
امير المؤمنين عليه السلام فرمود:
فَاقْتَدُوا بِهَدْىِ رَسُولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَإنَّهُ أفْضَلُ الْهَدْىِ وَاسْتَنُّوا بِسُنَّتِهِ فَإنَّها أشْرَفٌ السُّنَنِ. «18»
از سيره رسول خدا صلى الله عليه و آله متابعت كنيد؛ زيرا بهترين سيره هاست و از راه و روشش پيروى نماييد كه شريف ترين راه و روش در تمام آفرينش است.
امام على عليه السلام در «نهج البلاغه» فرمود:
به پيامبر پاك و پاكيزه خود تأسّى كرده از وى پيروى نما؛ زيراكه آن انسان ملكوتى و آن موجود ربّانى سزاوار اقتدا و پيروى است براى كسى كه بخواهد پيروى كند، محبوب ترين مردم پيش خدا كسى است كه از روش پيامبر خود تبعيّت كند و قدم به جاى قدم آن جناب گذارد. «19» رسول خدا به درگاه حضرت حق زياد تضرّع و زارى مى نمود و هميشه از جناب احديّت مى خواست كه خَلق و خُلقش را نيكو گرداند و از زشتى ها حفظش كند:
اللّهُمَّ حَسِّنْ خَلْقى وَخُلْقى، اللّهُمَّ جَنِّبنْى مُنْكَراتِ الْأخْلاقِ. «20»
خداوندا! خَلق و خُلق مرا نيكو گردان، خداوندا! مرا از زشتى هاى اخلاق دور كن.
وجود مقدّس حق دعاى آن جناب را مستجاب كرد و ظاهر و باطن وى را به آيات قرآن مجيد بياراست.
سعيد بن هشام مى گويد: از همسر رسول خدا از اخلاق آن حضرت پرسيدم، گفت: آيا قرآن نمى خوانى؟ گفتم: چرا، گفت: «اخلاقش قرآن بود». آنچه را قرآن به او گفت از همه زودتر و سريعتر و بهتر و با اخلاص تر به عمل گذاشت. «21» قرآن از مشرق وجود او طلوع كرد و بر تمام جهانيان تابيد. اين مردم هستند كه عمل او به قرآن را بايد سرمشق خود قرار دهند تا به سعادت دنيا و آخرت برسند و از هلاكت و شقاوت برهند، كه در اين زمينه حجّت پروردگار بر همه عالميان و آدميان تمام است و كسى را در پيشگاه او عذرى نيست.
عفو و گذشت پيامبر از دختر حاتم
اميرالمؤمنين عليه السلام در باره كرامت و حسن خلق و آقايى و عفو و گذشت رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
زمانى كه اسيران طائفه طى را به مدينه آوردند، در بين آنان دخترى بود كه به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرضه داشت: يا محمّد! چه شود كه مرا آزاد نماييد تا من از شماتت و سرزنش قبايل عرب در امان بمانم؛ زيرا من دختر رئيس قبيله هستم و پدرم اشخاص بى پناه را پناه مى داد، اسير را آزاد مى كرد، به واردين غذا مى داد، افشاى سلام مى كرد و هيچ وقت حاجتمندى را بدون روا شدن حاجتش رد نمى كرد، من دختر حاتم طايى هستم.
پيامبر فرمود: اى دختر! آنچه بيان كردى اوصاف مردم مؤمن است، اگر پدرت اهل اسلام بود براى وى از خداوند طلب رحمت مى كردم. سپس فرمود: دختر را آزاد كنيد؛ زيرا پدرش اخلاق نيك را دوست مى داشت و خدا اخلاق نيك را دوست دارد.
ابو بردة بن دينار در آزادى دختر حاتم از جاى برخاست و عرضه داشت: اى رسول خدا! پروردگار اخلاق نيك را دوست دارد؟ حضرت فرمود: سوگند به خدايى كه جانم به دست اوست، وارد بهشت نمى شود مگر صاحب اخلاق پسنديده. «22»
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند اسلام را به اخلاق نيك و كردار پسنديده پيچيد، از جمله:
معاشرت نيكو، احسان و بخشش به مردم، ملايمت و خوشرفتارى، راه و رسم نيك را بين مردم پخش كردن، طعام خوراندن به خلق خدا، افشاى سلام، عيادت مريض- خواه مسلمانى نيكوكار، خواه معصيت كار باشد- تشييع جنازه مسلمان، خوشرفتارى با همسايه- خواه مسلمان باشد، خواه غير مسلمان- احترام به سالمندان، پذيرفتن دعوت مردم و دعوت از ديگران، عفو و اصلاح بين مردم، بزرگوارى و بخشش، از خود گذشتگى، ابتدا به سلام، فرو خوردن خشم و غضب و سپس عفو از بد كار.
و نيز اسلام صفات زير را ممنوع دانسته و آنها را جزء سيّئات به حساب آورده:
كار بيهوده و باطل، ساز و آواز و غنا از هر نوعش، خيانت و ظاهر سازى و انتقام بى جا، دروغ، غيبت، بخل، حرص، ستم، تجاوز، مكر و خدعه، سخن چينى، فتنه بهم زدن بين مردم، قطع رحم، بدخلقى، فخر و تكبّر، خود پسندى، ستايش بى جا، فحش، كينه، حسد، فال بدزدن، راهزنى و سركشى ....» «23»
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- احزاب (33): 45- 46.
(2)- احزاب (33): 21.
(3)- ضعفاء العقيلى: 2/ 3؛ ميزان الاعتدال: 1/ 627.
(4)- بحار الأنوار: 73/ 67، باب 1، حديث 2؛ وسائل الشيعة: 21/ 13، باب 2، حديث 26389.
(5)- بحار الأنوار: 74/ 135، باب 6، حديث 43؛ تفسير القمى: 1/ 290، خطبة النبى صلى الله عليه و آله.
(6)- بحار الأنوار: 68/ 382، باب 92، ذيل حديث 17؛ شرح نهج البلاغة ابن ابى الحديد: 11/ 233.
(7)- آل عمران (3): 159. (8)- قلم (68): 4.
(9)- آل عمران (3): 31.
(10)- اعراف (7): 199.
(11)- نحل (16): 90.
(12)- نحل (16): 127.
(13)- لقمان (31): 17. (14)- مائده (5): 13.
(15)- فصّلت (41): 34.
(16)- بحار الأنوار: 22/ 475، باب 1، حديث 24؛ مستدرك الوسائل: 18/ 172، باب 6، حديث 22416.
(17)- مستدرك الوسائل: 12/ 376، باب 17، ذيل حديث 14339؛ جامع الأخبار: 140.
(18)- تحف العقول: 149؛ خطبة المعروف بالديباج؛ بحار الأنوار: 74/ 292، باب 14، حديث 2.
(19)- نهج البلاغه: خطبه 159.
(20)- المحجة البيضاء: 4/ 119؛ فيض القدير: 2/ 110.
(21) مستدرك الوسائل: 11/ 193- 194، باب 6، حديث 12721؛ المحجة البيضاء 4/ 121.
(22) مستدرك الوسائل: 11/ 193- 194، باب 6، حديث 12721؛ المحجة البيضاء 4/ 121.
(23)- المحجة البيضاء: 4/ 122، اخلاق النبوة وآداب المعيشة.
منبع : پایگاه عرفان