اللَّهُ اللَّهُ رَبِّي لا أُشْرِكُ بِهِ شَيْئا وَ لا أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ وَلِيّا
خدايا خدايا،پروردگارا چيزى را شريك او نسازم،و جز او سرپرستى نگيردم
سپس هر دعايى كه مى خواهد بخواند.
سيّد اين نماز را به اين صورت از امام صادق عليه السّلام روايت كرده،ولى شيخ در كتاب«مصباح»فرموده:كه داود بن سرحان از امام صادق عليه السّلام روايت كرده:
در شب نيمه رجب دوازده ركعت نماز به جا مى آورى،در هر ركعت بعد از سوره«حمد»يك سوره خوانده،و هنگامى كه از نماز فراغت يافتى،هر يك از سوره هاى«حمد»، «قل اعوذ بربّ الفلق» و «قل اعوذ بربّ النّاس» و «قل هو اللّه احد» و«اية الكرسى» را چهار مرتبه قرائت مى كنى،و پس از آن چهار مرتبه مى گويى:
سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ
منزّه است خدا و سپاس خاص اوست و معبودى جز او نيست و او بزرگتر از هر وصفى است
پس می خوانی:
اللَّهُ اللَّهُ رَبِّي لا أُشْرِكُ بِهِ شَيْئا وَ مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ.
خدايا خدايا پروردگارا چيزى را شريك او نسازم،و هرچه او خواهد شود نيرويى نيست جز خداى برتر و بزرگ.
و همچنين در شب بيست وهفتم مثل اين عمل را به جا مى آورى. روز نيمه رجب:روز مباركى است،و در آن چند عمل مستحب است: اوّل:غسل كردن،دوّم:زيارت حضرت سيّد الشهداء عليه السّلام،زيرا از ابن ابى نصر نقل شده كه گفت:از حضرت رضا عليه السّلام پرسيدم،امام حسين عليه السّلام،را در كدام ماه زيارت كنيم؟فرمود:در نيمه رجب و تمام ماه شعبان.سوّم: نماز سلمان به كيفيتى كه در اعمال روز اوّل گذشت.چهارم:چهار ركعت نماز بخواند،و پس از سلام دست به دعا بردارد و بگويد:
اللَّهُمَّ يَا مُذِلَّ كُلِّ جَبَّارٍ وَ يَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِينَ أَنْتَ كَهْفِي حِينَ تُعْيِينِي الْمَذَاهِبُ وَ أَنْتَ بَارِئُ خَلْقِي رَحْمَةً بِي وَ قَدْ كُنْتَ عَنْ خَلْقِي غَنِيّا وَ لَوْ لا رَحْمَتُكَ لَكُنْتُ مِنَ الْهَالِكِينَ وَ أَنْتَ مُؤَيِّدِي بِالنَّصْرِ عَلَى أَعْدَائِي وَ لَوْ لا نَصْرُكَ إِيَّايَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحِينَ يَا مُرْسِلَ الرَّحْمَةِ مِنْ مَعَادِنِهَا وَ مُنْشِئَ الْبَرَكَةِ مِنْ مَوَاضِعِهَا يَا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالشُّمُوخِ وَ الرِّفْعَةِ فَأَوْلِيَاؤُهُ بِعِزِّهِ يَتَعَزَّزُونَ وَ يَا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوكُ نِيرَ الْمَذَلَّةِ عَلَى أَعْنَاقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَوَاتِهِ خَائِفُونَ أَسْأَلُكَ بِكَيْنُونِيَّتِكَ الَّتِي اشْتَقَقْتَهَا مِنْ كِبْرِيَائِكَ وَ أَسْأَلُكَ بِكِبْرِيَائِكَ الَّتِي اشْتَقَقْتَهَا مِنْ عِزَّتِكَ وَ أَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ الَّتِي اسْتَوَيْتَ بِهَا عَلَى عَرْشِكَ فَخَلَقْتَ بِهَا جَمِيعَ خَلْقِكَ فَهُمْ لَكَ مُذْعِنُونَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ.
اى خواركننده هر ستمگر سركش،از عزّت بخش مؤمنان،تويى پناهگاه من آن هنگام كه ديدگاه ها و روشها مرا عاجز سازند و تويى پديدآورنده جسم و جانم از روى مهر و رحمت،درحالى كه از آفريدن من بى نياز بودى،و اگر رحمت تو نبود هرآينه از هلاك شدگان بودم،و تويى تأييد كننده من در پيروزى بر دشمنانم،و اگر يارى تو نبود،هرآينه از رسواشدگان بودم،اى فرستنده رحمت از سرچشمه هايش،و پديد آورنده بركت از جاهايش،اى آن كه هستى اش را به نهايت بزرگى و بلندى خاص ساخته،س دوستانش به عزت او عزيز مى شوند،اى آن كه پادشاهان در برابرش يوغ خوارى بر گردن نهاده اند در نتيجه از حملات انتقام جويانه اش در هراسند،از تو مى خواهم به حق وجودت كه آن را از كبريايت برون ساختى،و از تو مى خواهم به حق كبريايت كه آن را از عزّتت برگرفتى و از تو مى خواهم به حق عزّتت كه با آن بر حكومت هستى چيره گشتى و با آن همه آفريدگانت را آفريدى،در نتيجه همه آنان بر هستى ات اعتراف دارند،كه بر محمّد و اهل بيتش درود فرستى.
منابع:
کتاب: ترجمه مفاتیح الجنان
نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان
منبع : پایگاه عرفان