فارسی
شنبه 01 ارديبهشت 1403 - السبت 10 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

تاريكى‏اى كه متعلق به مادر بود


نقل كرده اند كه يكى از اولياى خدا روزى نزد مادرش آمد و گفت: من خيلى موظب زندگى مى كنم و خيلى مراقب رفتارم هستم. عباداتم نيز توأم با نور است، اما گاهى در عباداتم يكى خط تاريك مى بينم!

البته، اين سخن تازه اى نيست، زيرا خيلى از اصحاب درباره حال و وضعشان از ائمه سؤال مى كردند. براى مثال، كسى به امام زين العابدين، عليه السلام، عرض كرد: من براى نماز شب بيدار مى شوم، اما نمى توانم از جايم بلند شوم. مريض هم نيستم، دلم هم مى خواهد بروم وضو بگيرم و اين يازده ركعت را بخوانم، اما نمى دانم چرا نمى توانم خود را از رختخواب جدا كنم؟ [10] آيا فرداشب مى توانم به بركت نفس شما نماز شب بخوانم؟

امام در پاسخ فرمودند: اگر علاقه دارى نماز شب بخوانى، كمتر گناه كن.

گناه كردن انسان را از انجام اعمال نيكو محروم مى كند و او را زمين گير مى سازد. مگر در دعاى كميل امير المؤمنين نمى خوانيم:

«قعدت بى اغلالى».

يعنى بار سنگين گناهان مرا زمين گير كرده. ازاين روست كه نمى توانيم عبادت كنم نه اين كه نخواهيم. اين دو مساله جدا از هم است. يكى نمى خواهد عبادت كند، ولى يكى مى خواهد و نمى تواند. سبب نيز بار سنگين گناه است، بايد براى پرواز اين بار را سبك كرد.

گر قدمت هست چو مردان برو

 

ور علمت نيست چو سعدى بمان.

     

به مادرش گفت: من علت اين رگه تاريكى را در خودم پيدا نمى كنم.

گفتم از شما بپرسم بلكه بدانيد چيست؟

مادر گفت: پسرم مرا ببخش. آن تاريكى از من است. زمانى كه بادرار بودم، پدرت يكى دو ماهى در مسافرت بود. روزى، براى پهن كردن لباس به پشت بام خانه رفته بودم. همين همسايه كنارى، مقدارى زردآلو در آفتاب پهن كرده بود تا خشك شود. من هم به زردآلو خيلى علاقه داشتم. توان اين كه بروم و از ميوه فروشى زردآلو بخرم هم نداشتم. اين بود كه از روى پارچه خانه همسايه زردآلويى برداشتم و خوردم. بعد هم يادم رفت از صاحبش رضايت بگيرم. پسر گفت: سبب آن تاريكى را بعد از چهل سال پيدا كردم. خلاصه، رفت و ماجرا را گفت و از صاحبش خواست بهاى آن زردآلو را قبول كند، ولى پيرمرد گفت: حلال خودت و مادرت باشد. چندروز بعد، دوباره نزد مادرش آمد و گفت: ديگر از آن رگه تاريكى خبرى نيست.

حاله وجه اين كه ائمه اصرار دارند شيعه واقعى را بايد از اجتنابش از لقمه حرام شناخت معلوم مى شود. نمى گويند با نماز و ورزه شيعه را بشناسيد، مى فرمايند با پول و ثرورت بشناسيد. اگر حلال خور باشد شيعه است وگرنه شيعه بودنش به فكرتان هم خطور نكند. على و شيعه حرام خور، على و شيعه مال مردم خور؟ اين ها با هم نمى سازند.

تا اين جا معلوم شد كه يك بخش وقت مومن بايد صرف معاش شود.

امير المؤمنين مى فرمايند هشت ساعت هم براى استراحت و خواب و هم نشينى با دوستان و تفريح و لذت بردن از امور حلال بايد صرف شود. مى مان هشت ساعت ديگر به فرموده حضرت بايد به پروردگار اختصاص يابد. عبادت، آموختن علم، هم نشينى با صاحب نفسان، مطالعه، گريه نيمه شب، نماز جماعت، عيادت مريض، ديدن پدرومادر و ساير ارحام و ... از مشغوليت هاى مؤمن در اين هشت ساعت است و مومن واقعى اين فرصت را از دست نمى دهد.

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

آثار ایمان- جلسۀ سوم
تجارت معنوی - جلسه اول
زنان اهل بهشت‏
قرارداد همسر عمران با خداوند
انواع هدايت الهي
تبيين ظالم و درجات ظلم
گرفتار شدن لنين در دست هگل
ارزشها و لغزشهای نفس - جلسه هیجدهم
پیوند با ابی‌عبدالله(ع)، تنها راه پیروزی در سلوک ...
هدايت تكوينى و تشريعى - جلسه پنجم (2) – (متن کامل + ...

بیشترین بازدید این مجموعه

عناوين مسايل مربوط به اصلاح نفس‏
تبيين ظالم و درجات ظلم
اجابت دعوت بندگان معصيت‏كار
هدايت تكوينى و تشريعى - جلسه پنجم (2) – (متن کامل + ...
تقدير خدا بر روزى موجودات
توبه جوان گناهکار
انواع هدايت الهي
تهران هیئت محبان‌الزهرا دههٔ اوّل جمادی‌الاوّل ...
پیوند با ابی‌عبدالله(ع)، تنها راه پیروزی در سلوک ...
قرارداد همسر عمران با خداوند

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^