فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

چگونه دل به يوسف بدل مى‏شود؟


پاسخ اين سوال را بايد از زبان خود يوسف شنيد. قرآن مجيد مى فرمايد:

«قالوا أئنك لانت يوسف قال أنا يوسف و هذا أخى قد من اللّه علينا إنه من يتق و يصبر فإن اللّه لا يضيع أجر المحسنين».

گفت: من يوسفم و اين برادر من است، همانا خدا بر ما منت نهاده است؛ بى ترديد هركس پرهيزكارى كند و شكيبايى ورزد پاداش شايسته مى يابد؛ زيرا خدا پاداش نيكوكاران را تباه نمى كند.

در حقيقت، براساس اين آيه، يوسف به دو دليل يوسف شد: «يتق و يصبر». يعنى در تمام عمر دامن به گناه آلوده نكرد و از زير بار تكاليف الهى نيز شانه خالى نكرد. به همين دو دليل شد يوسف. البته، نبايد گمان كرد كه يوسف تنها به خودش سود رساند، زيرا همان گونه كه در مقال نخست آوردم او به همگان سود رساند. يعنى يوسف شدن نتيجه اش اين است كه انسان منبع خيروبركت براى ديگران و اسباب نجات عده زيادى از هلاكت و بدبختى مى شود. از جمله سودهاى بزرگى كه يوسف به مردم خود رساند و از كارهاى بسيار مهمى كه كرد درايتى بود كه در جريان قحطى و خشكسالى هفت ساله سرزمين مصر از خود نشان داد. او ابتدا اعلام كرد كه ملت مصر پس از هفت سال آبادنى به هفت سال قحطى بسيار سنگين دچار مى شوند. سپس، زمام امور امور را به دست گرفت و اين هفت سال قحطى را به طور كامل كنترل كرد.

يكى از نكات عجيب اين آيات تاكيد بر عدد هفت است و چنان كه قرآن مجيد مى گويد يوسف اين هفت سال قحطى را بسيار عالى معالجه كرد و نگذاشت خطر قحطى به يك نفر برد يا كسى با شكم گرسنه سر بر بالين بگذارد.

جالب اين است كه بدانيم ما هفت عضو رئيسه در بدنما داريم:

چشم، گوش، زبان، دست، شكم، شهوت، قدم.  و مسأله اين است كه اين هفت عضو مهم در حال حاضر گرفتار قحطى است: قحطى عمل صالح، قحطى عمل خالصانه، و قحطى عمل عاشقانه.

نگوييم ما نماز مى خوانيم و روزه مى گيريم و كار خير انجام مى دهيم و .... زيرا خودمان مى دانيم كه اين كارها را از سر رفع تكليف و چه بسا به زور و از ترس عذاب انجام مى دهيم. بياييد از خودمان بپرسيم كدام نماز ما عاشقانه و نماز اتصالى بوده؛ يعنى تنها بدنما رو به كعبه نبوده، روح و جان و نفسمان هم رو به كعبه بوده است؟ زلف كدام نماز ما به خم ابروى يار گره خورده و به قول حافظ چنين نمازى بوده است:

در نمازم خم ابروى تو در ياد آمد

 

حالتى رفت كه محراب به فرياد آمد

از من اكنون طمع صبر و دل و هوش مدار

 

كان تحمل كه تو ديدى همه بر باد آمد

     

در كدام نماز دل ما آن گونه نزد خدا بوده كه از خود بى خبر شده ايم و دل از غير او برداشته ايم؟

هرگز حديث غايب و حاضر شنيده اى

 

من در ميان جمع و دلم جاى ديگر است

     

 ما به راستى دچار قحطى هستيم و در درون خودمان نيازمند يوسفى هستيم كه ما را از اين قحطى نجات دهد. چشم ما در حسرت مشاهده جمال ازل و ابد است، گوش در اشتياق شنيدن صداى ملكوت است، زبان مترصد گفتن حق به طور خالصانه است، دست در آرزوى كار خير است، شهوت چشم انتظار پاكى است، شكم گرسنه لقمه حلال است. قدم آرزومند حركت به سوى خداست. خدايا، با ما قحطى زدگان بى يوسف چه مى خواهى بكنى؟

گر مى پذيرى خسته ما سخت خسته ايم

 

ور مى پذيرى شكسته ما دلشكسته ايم.

     

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

شکیبایی در برابر مشکلات - جلسه هفدهم - (متن کامل + ...
دلیل وجود داشتن و استجابت دعا و نفرین
دهه اول محرم 94 هیئت صاحب الزمان سخنرانی دهم
هدايت تكوينى و تشريعى - جلسه چهاردهم (2) – (متن ...
گناه گريزى يوسف‏وار
كاشت در زمين وجود
گلپایگان/ مسجد آقامسیح/ دههٔ اول ربیع‌الثانی/ ...
تهران/ حسینیهٔ هدایت/ دههٔ اول محرّم/ ...
انبیا الگوی ایثار و مقاومت
ارزش مبلّغ دين اسلام‏

بیشترین بازدید این مجموعه

عقل کلید گنج سعادت - جلسه دوم - درباره تقابل عقل و ...
ارزش مبلّغ دين اسلام‏
آمادگى براى عبور از حجاب‏ها
نكته‌‏اى درباره آيه 90 سوره نحل‏ | عمل به همین یک ...
رفتار
دين باخته، غارت شده واقعى
توحید (1) - جلسه سی و چهارم – (متن کامل + عناوین)
دهه اول محرم 94 حسینیه آیت الله علوی تهرانی ...
کورشدن بر اثر اصرار در گناه
گرفتاری‌های دنیایی و حلّ مشکلات مردم

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^