فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را از کاظم رستمی

اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را
سنگ گرفته از دلم روی ریا و رنگ را

می‌جهد از گدازه دل، آتشی از هبوط گل
صخره دوباره می‌کشد گردن پالهنگ را

صالح مصلح از یمین، می‌چکد از عرق جبین
می‌زند از صفوف طف نغمه صور جنگ را

می‌رمد از رامش دف زخم سه تار رف به رف
پیر به شعله می‌کشد، تمام رود گنگ را

تار، ز نای حنجری، زخمه صدای خنجری
می‌کشد و می‌شنود صوت حزین چنگ را

چنگ خمیده شد قدش، آه ز سردی دمش
می‌چکد از دیده خون، شور دم شرنگ را

لال شود غزل اگر دم بزند ز سلسله
قصه سربسته بگو ناحیه خوان، خدنگ را


منبع : کاظم رستمی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

شكايت دل از علي ناظمي
هر چند که مضمون غریبت تنهاست
گهواره های درد از حسنا محمد زاده
شد تابان رخ خورشید از او
قول و قصیده از قادر طراوت پور
قنداقه اش را بست، حالا اصغرآماده است اززهرا بشری ...
کاروان کربلا
دردم، زکودکی است که با روی همچو ماه از وصال ...
کوچه کوچه می روم از احسان محسنی فر
زان فتنه خونین که به بار آمده بود از حسین اسرافیلی

بیشترین بازدید این مجموعه

کاروان کربلا
شد تابان رخ خورشید از او
قنداقه اش را بست، حالا اصغرآماده است اززهرا بشری ...
کوچه کوچه می روم از احسان محسنی فر
دردم، زکودکی است که با روی همچو ماه از وصال ...
قول و قصیده از قادر طراوت پور
گهواره های درد از حسنا محمد زاده
شكايت دل از علي ناظمي
هر چند که مضمون غریبت تنهاست

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^