فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

زينب (س ) در بالين على اكبر

زينب (س ) در بالين على اكبر

حسين (ع ) كه از شهادت على (ع ) باخبر شد، از خيمه بيرون آمده به بالين جوان قرار گرفت و همچنين كه مى گريست و اشك اندوه مى باريد، فرمود: جوان من ! خدا بكشد كشندگان تو را، چقدر اين بى حيا مردم بر خدا جرى شدند و چگونه پرده احترام رسول خدا را دريدند.
سپس اضافه كرد: پس از شهادت تو، خاك بر سر دنيا و زندگانى آن .
زينب (س ) كه از شهادت يادگار برادرش باخبر شد، به سرعت از خيمه بيرون آمده ، با ناله اندوهناكى برادر و برادرزاده را ندا مى داد و بالاخره بى تاب شده ، خود را بر اندام او افكند.
امام حسين (ع ) كه خواهر را سخت ناراحت ديد پيش آمده او را از روى نعش فرزند بزرگوارش برداشت و او را به خيمه ها روانه كرد و به جوانان دستور داد و فرمود: اينك بياييد نعش برادرتان را برداريد.
آنها حسب الامر آمده و نعش پاكيزه يادگار حيدر كرار را در پيش ‍ خيمه اى كه برابر آن كارزار مى كردند گذاردند.
(1)

حميد بن مسلم مى گويد: گويا من زنى كه مانند خورشيد طلوع كرده و آشكار شونده است را مى بينم كه براى كشته شدن على اكبر هيجده ساله ، يا بيست و پنج ساله ) با شتاب (از خيمه ) بيرون شده به هلاك و تباهى شدن فرياد مى زند و مى فرمايد:
اى حبيب و دوست من ، اى ميوه دلم ، اى روشنى چشمانم !
پس پرسيدم : آن زن كيست ؟
گفته شد: او زينب دختر على (ع ) است ، و آمد و بر روى (جسد و تن ) او (على اكبر) افتاد پس امام حسين (ع ) آمد و دستش را گرفته او را به خيمه و خرگاه باز گردانيد و به جوانان خود روى آورده فرمود: برادرتان را برداريد، پس آنان او را از جاى افتادنش به زمين برداشته آوردند تا نزد خيمه اى كه در جلو آن كارزار مى نمودند، نهادند
(2)

زينب (س ) زودتر از برادرش امام حسين (ع ) به بالين على اكبر رفت ، زيرا مى دانست كه امام علاقه بسيارى به على اكبر داد. اگر او را كشته ببيند، ممكن است روح از بدنش مفارقت نمايد، از اين رو زينب (س ) با اين كارش امام را نگذاشت ، بلكه او را به حضور ناموس متوجه ساخت ، با توجه به اينكه براى انسانهاى غيور، حفظ ناموس ، بسيار مهم است .(3)

امام حسين (ع ) با شتاب به بالين جوانش آمد و ايستاد و فرمود:
(قتل الله قوما قتلوك ، يا بنى ما اجراءهم على الرحمان و انتهاك حرمة الرسول ).
خداوند آن قوم را بكشد كه تو را كشتند. اى پسرم ! چه بسيار اين مردم بر خدا و دريدن حرمت رسول خدا، گستاخ و بى باك گشته اند؟
اشك از ديدگان امام سرازير شد، سپس فرمود: (على الدنيا بعدك العفا) بعد از تو خاك بر سر دنيا.
در اين حال ، زينب كبرى (س ) از خيمه بيرون دويده ، و فرياد مى زد: اى برادرم ، و اى برادرم ! با شتاب آمد و خود را به روى پيكر به خون تپيده آن جوان افكند.
حسين (ع ) سر خواهر را بلند كرد و او را به خيمه باز گردانيد.
(4)

در روايت ديگرى آمده : بانوان حرم كه حضرت زينب (س ) جلودار آنها بود، به استقبال جنازه على اكبر (ع ) شتافتند، زينب (س ) وقتى كه به جنازه رسيد، آن را در بغل گرفت و با شور و هيجان عجيب ، و قلب پر درد و با جان دل صدا مى زد: على جان ! على جان !(5)


نویسنده: عباس عزيزى

پی نوشت:

1-كتاب الارشاد، ص 459
2- الحوادث و الوقايع ، ج 3 ص 23.
3-معالى السبطين ج 1 ص 415
4- ترجمه ارشاد مفيد ج 2 ص 110.
5-سوگنامه آل محمد ص 280


منبع : 200 داستان از فضايل ، مصايب و كرامات حضرت زينب (ع)
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

قافله سالار عشق
محمّد بن ابى سعيد بن عقيل‏
حضرت زينب كبرى (سلام الله عليها)
خورشید در زنجیر(شهادت امام سجاد علیه‏السلام )
شباهت زينب (س ) به خديجه
کربلا در بقیع (شهادت امام سجاد علیه‏السلام)
امام سجاد ( عليه السلام ) و عبادت
احمد بن محمّد بن عقيل‏
به خواب ديدن حضرت زهرا(س)
نامه امام حسین علیه السلام به حبیب بن مظاهر

بیشترین بازدید این مجموعه

محمّد بن ابى سعيد بن عقيل‏
كردوس بن زهير تغلبى
عبداللَّه بن بُشْرِ خَثْعَمى‏
شبيب بن حارث
زینب (سلام الله علیها) آموزگار حیا و پاکدامنی
قافله سالار عشق
میلاد تجلی صبر
شباهت زينب (س ) به خديجه
سخنرانى فاطمه دختر ابى عبدالله
مصايب اسارت از كلام حبيب بن مظاهر

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^