فارسی
چهارشنبه 05 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 14 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

کنارِ کلمة فُرات از ضیا الدین خالقی

من دستهایی دارم از جنسِ قلم که گاهی قلمِ شعری را در من قلم می‌کند، و دستم را قلم می‌کند، تا از خود ننویسم، تا خواسته‌های خود را قلمی نکنم.

من دستهایی دارم همچون دستهای یکی از سربازانِ گمنامِ حضرتِ عباس(ع)، که هر دو دستم را می‌دهم برای آب، حتی برای کلمة آب. و دستهای قلم شده‌ام را کنارِ فُرات، حتی کنارِ کلمة فُرات می‌کارم،‌ تا روزی شعری دِرو کنم؛ شعری برای تشنگانِ جهان، برای تشنگانِ جوانمردی.

دیروز با همین دستهای قلم‌شده نانی پختم از خمیرِ عشق، از خمیر‌مایة شیدایی، برای عاشقان، برای عاشقانِ جهان، تا خیالشان گرسنه نمانَد؛ تا غمِ نان، خیالشان را به سمتِ خیکهاشان هدایت نکند!

آه، چه دنیایِ خوبی داریم، چه دنیایِ قشنگی! دنیایی که عشق دارد، قلم دارد، مادر دارد، حضرت عباس(ع) دارد، امام حسین(ع) دارد، شعر دارد، نانِ گندم دارد، آب دارد، و خیلی چیز‌های خوبِ دیگر؛ اگرچه دیروز، وقتی از قلم می‌گفتی، دوستی آمد ـ نه ببخشید! ـ کسی آمد و سرت را ـ نه ببخشید! ـ هر دو دستت را با پنبه بُرید!


منبع : ضیا الدین خالقی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

زان فتنه خونین که به بار آمده بود از حسین اسرافیلی
حضرت رقیه (س) از محمدمهدی عبدالهی
ساربان غریب از قاسم صرافان
اشک از مهدی رحیمی
شعر عاشورایی بلند شادروان امیری فیروزکوهی
مـلاّ مـحـمـّد رفـیـع (واعظ) قزوینی
دست خدا ازسعید سلیمان پور ارومی
قافله ازسعید بیابانکی
صلابت ازمهدی تقی نژاد
شب تا سحر یکریز صحرا گریه می کرد ازسید مهدی ...

بیشترین بازدید این مجموعه

مـلاّ مـحـمـّد رفـیـع (واعظ) قزوینی
شعر عاشورایی بلند شادروان امیری فیروزکوهی
مشک
آمد آن ماه ...ازقاسم رسا
شب تا سحر یکریز صحرا گریه می کرد ازسید مهدی ...
صلابت ازمهدی تقی نژاد
قافله ازسعید بیابانکی
دست خدا ازسعید سلیمان پور ارومی
ساربان غریب از قاسم صرافان
زینب که بود عالم غم را خدای صبر از اسماعیل علیان

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^