فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

آثار مثبت عمل - جلسه دهم (2) - (متن کامل + عناوین)

 

ضمانت اجر محسنين

خداوند چه ضمانت هايى براى ما كرده است؟ بار معنوى اين مسائل خيلى سنگين است. خدا مى فرمايد: اگر الفاظ قرآن را به كوه ها نازل مى كردم، ويران مى شد:

«لَوْ أَنزَلْنَا هذَا الْقُرْءَانَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خشِعًا مُّتَصَدّعًا مّنْ خَشْيَةِ اللَّهِ» «1»

الفاظ قرآن كوه ها را ويران مى كند، چه برسد به مفاهيم آن، كه براى اين جنس دو پاى خاكى، اين فرش نشين، به خاطر يك مقدار ايمان و عملِ درست، چه چيزهايى را به عهده گرفته است؛ «إِنَّا لَانُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا» «2» من پاداش كسى كه فعاليت نيكو داشته است را ضايع نكنم. ضايع كردن پاداش، ظلم فاحش است.

 

حق الناس در قيامت

در باب حقوق مردم رواياتى وارد شده است كه به عنوان باب «حبس الحقوق» است. در قيامت، كاسب را مى آورند، مى گويند: شما اين فرد را براى كار استخدام

______________________________
(1)- حشر (59): 21؛ اگر اين قرآن را بر كوهى نازل مى كرديم، قطعاً آن را از ترس خدا فروتن و از هم پاشيده مى ديدى. و اين مثل ها را براى مردم مى زنيم تا بينديشند.

(2)- كهف (18): 30؛ زيرا ما پاداش كسانى را كه كار نيكو كرده اند، تباه نمى كنيم.

 

كردى، كار كرده است، اما مزد او را ندادى. در محشر بمان تا مزد او را بدهى.

امام رضا عليه السلام مى فرمايد:

كسى كه براى شما كار مى كند، هنوز عرق پيشانى اش خشك نشده است، مزد او را بدهيد. مگر اين كه خودش بخواهد پول او پيش شما امانت بماند. اگر كسى مزد كارگرش را ندهد، روز قيامت او را در دادگاه نگه مى دارند، مى گويند: مزد او را بده. كار فرما نمى تواند به خدا بگويد: ما كه نداريم، تو مزد او را بده. خدا مى گويد: مگر او براى من كار كرده است كه من مزد او را بدهم؟ كار مادى بوده، كه براى تو كرده است. «1» خدا از حبس حق كارگر متنفر است، آن وقت خودش حق شما خوبان را ضايع كند؟

آيه مى فرمايد: «إِنَّا لَانُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا» كار خوب را بايد به من تحويل دهيد، تا ضايع نشود.

 

قدرشناسى خداوند

ابولهب دشمن خطرناكى براى پيغمبر صلى الله عليه و آله بود و مورد نفرين خدا در قرآن است.

و با وضع بسيار بدى از دنيا رفت. طبق آيات قرآن، او در عذاب الهى است. ولى در روايات آمده است كه «2» خدا در قيامت عذاب ابولهب را ذره اى تخفيف مى دهد. نه به خاطر اين كه عموى پيغمبر صلى الله عليه و آله است، بلكه به اين علت كه وقتى پيغمبر صلى الله عليه و آله شيرخواره بود، دايه او شير نداشت كه به بچه بدهد. ابولهب يك كنيزى داشت كه بچه دار شده بود و شير داشت، گفت: برادرزاده ام گرسنه است، برو و به او شير بده. به خاطر همين كار خوب او در حق پيغمبر صلى الله عليه و آله، خداوند در قيامت يك ذرّه عذاب او را تخفيف مى دهد.

______________________________
(1)- كافى: 5/ 288، حديث 1، بَابُ كَرَاهَةِ اسْتِعْمَالِ الْأَجِيرِ قَبْلَ مُقَاطَعَتِهِ عَلَى أُجْرَتِهِ وَ تَأْخِيرِ إِعْطَائِهِ بَعْدَ الْعَمَلِ، حديث 1؛ «سُلَيْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ كُنْتُ مَعَ الرِّضَا عليه السلام فِي بَعْضِ الْحَاجَةِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَنْصَرِفَ إِلَى مَنْزِلِي فَقَالَ لِيَ انْصَرِفْ مَعِي فَبِتْ عِنْدِيَ اللَّيْلَةَ فَانْطَلَقْتُ مَعَهُ فَدَخَلَ إِلَى دَارِهِ مَعَ الْمُعَتِّبِ فَنَظَرَ إِلَى غِلْمَانِهِ يَعْمَلُونَ بِالطِّينِ أَوَارِيَ الدَّوَابِّ وَ غَيْرَ ذَلِكَ وَ إِذاً مَعَهُمْ أَسْوَدُ لَيْسَ مِنْهُمْ فَقَالَ مَا هَذَا الرَّجُلُ مَعَكُمْ فَقَالُوا يُعَاوِنُنَا وَ نُعْطِيهِ شَيْئاً قَالَ قَاطَعْتُمُوهُ عَلَى أُجْرَتِهِ فَقَالُوا لَاهُوَ يَرْضَى مِنَّا بِمَا نُعْطِيهِ فَأَقْبَلَ عَلَيْهِمْ يَضْرِبُهُمْ بِالسَّوْطِ وَ غَضِبَ لِذَلِكَ غَضَباً شَدِيداً فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لِمَ تُدْخِلُ عَلَى نَفْسِكَ فَقَالَ إِنِّي قَدْ نَهَيْتُهُمْ عَنْ مِثْلِ هَذَا غَيْرَ مَرَّةٍ أَنْ يَعْمَلَ مَعَهُمْ أَحَدٌ حَتَّى يُقَاطِعُوهُ أُجْرَتَهُ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ مَا مِنْ أَحَدٍ يَعْمَلُ لَكَ شَيْئاً بِغَيْرِ مُقَاطَعَةٍ ثُمَّ زِدْتَهُ لِذَلِكَ الشَّيْ ءِ ثَلَاثَةَ أَضْعَافٍ عَلَى أُجْرَتِهِ إِلَّا ظَنَّ أَنَّكَ قَدْ نَقَصْتَهُ أُجْرَتَهُ وَ إِذَا قَاطَعْتَهُ ثُمَّ أَعْطَيْتَهُ أُجْرَتَهُ حَمِدَكَ عَلَى الْوَفَاءِفَإِنْ زِدْتَهُ حَبَّةً عَرَفَ ذَلِكَ لَكَ وَ رَأَى أَنَّكَ قَدْ زِدْتَهُ».

وسائل الشيعة: 18/ 332، باب 7، حديث 23788؛ «أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ مَنْ حَبَسَ حَقَّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى أَنْ يُعْطِيَهُ إِيَّاهُ مَخَافَةَ أَنَّهُ إِنْ خَرَجَ ذَلِكَ الْحَقُّ مِنْ يَدِهِ أَنْ يَفْتَقِرَ كَانَ اللَّهُ عز و جل أَقْدَرَ عَلَى أَنْ يُفْقِرَهُ مِنْهُ عَلَى أَنْ يُغْنِيَ نَفْسَهُ بِحَبْسِ ذَلِكَ الْحَقِّ».

(2)- اشاره به سوره مسد «تَبَّتْ يَدا أَبي لَهَبٍ وَ تَبَّ ...»

بحار الأنوار: 35/ 405، باب 20، حديث 27؛ «تفسير القمي؛ أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ قَالَ نَزَلَتْ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام.

بيان: قَالَ الْبَيْضَاوِيُّ وَ غَيْرُهُ إِنَّهَا نَزَلَتْ فِي عَلِيٍّ وَ حَمْزَةَ عليه السلام وَ تَتِمَّةُ الآْيَةِ فِي أَبِي لَهَبٍ وَ وُلْدِهِ».

بحار الأنوار: 15/ 280، باب 3، حديث 25؛ «أُمُّهُ آمِنَةُ بِنْتُ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ زُهْرَةَ بْنِ كِلَابِ بْنِ مُرَّةَ بْنِ كَعْبِ بْنِ لُوَيِّ بْنِ غَالِبٍ وَ أَرْضَعَتْهُ حَتَّى شَبَّ حَلِيمَةُ بِنْتُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ شِجْنَةَ السَّعْدِيَّةُ مِنْ بَنِي سَعْدِ بْنِ بَكْرِ بْنِ هَوَازِنَ وَ كَانَتْ ثُوَيْبَةُ مَوْلَاةُ أَبِي لَهَبِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَرْضَعَتْهُ أَيْضاً بِلَبَنِ ابْنِهَا مَسْرُوحٍ وَ ذَلِكَ قَبْلَ أَنْ تَقْدِمَ حَلِيمَةُ وَ تُوُفِّيَتْ ثُوَيْبَةُ مُسْلِمَةً سَنَةَ سَبْعٍ مِنَ الْهِجْرَةِ وَ مَاتَ ابْنُهَا قَبْلَهَا وَ كَانَتْ قَدْ أَرْضَعَتْ ثُوَيْبَةُقَبْلُ حَمْزَةَ بْنَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ عَمَّهُ فَلِذَلِكَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله لِابْنَةِ حَمْزَةَ إِنَّهَا ابْنَةُ أَخِي مِنَ الرَّضَاعَةِ وَ كَانَ حَمْزَةُ أَسَنَّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ بِأَرْبَعِ سِنِين».

 

پايه هاى اسلام

پنج حقيقت در هر كس باشد، مؤمن است:

حضرت باقر عليه السلام مى فرمايد: «بُنِى الإسْلامُ عَلى خَمْسٍ؛ عَلَى الصّلاةِ وَ الصُّومِ وَ الزَّكاةِ وَ الحَجِّ وَ الوِلايَةِ» «1» كسى كه نماز، روزه رمضان را به جاى آورد، حقوق مالى سر سال را بدهد، با استطاعت به حج برود و ولايت، امامت اهل بيت عليهم السلام را قبول نمايد، مؤمن است.

«وَأَنَّ اللَّهَ لَايُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ». شاد باشيد و اميد صد در صد داشته باشيد.

كه خدا در دنيا، برزخ و بعد از مرگ، پاداش شما را ضايع نمى كند.

 

اميرالمؤمنين عليه السلام فخر فرشتگان

اما آيه چهارم در مورد صالحان اصلاح گر است، كه خداوند در مورد آنان مى فرمايد:

«إِنَّا لَانُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ»

ما پاداش مردم شايسته، صالح و اصلاح گر را تباه نمى كنيم.

نوشته اند: بنده اى از بندگان خدا را كه هفتاد سال عبادت داشت با هفتاد سال عبادت، به فرشتگان ارائه كردند، فرمود: گاهى اين برنامه ها را داشته است،

«انْظُرُوا الَى الأرْضِ»

مثل ليلة المبيت كه اميرالمؤمنين عليه السلام در سن بيست سالگى در جاى پيغمبر صلى الله عليه و آله خوابيد. او آن هم از پيغمبر صلى الله عليه و آله پرسيد: اگر من جاى شما بخوابم، شما سالم به مدينه مى رسيد؟ فرمود: بله. گفت: جان من فداى شما باد. آن وقت خدا به فرشتگان فرمود: زمين را بنگريد. به اميرالمؤمنين عليه السلام اشاره كرد كه در

______________________________
(1)- كافى: 2/ 18، بَابُ دَعَائِمِ الْإِسْلَامِ، حديث 1؛ «أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْ ءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ». كافى: 2/ 18، باب دعائم الاسلام، حديث 1

 

رختخواب پيغمبر صلى الله عليه و آله خوابيده بود:

خداوند در حق او مى فرمايد:

«وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ» «1»

اى ملائكه! على عليه السلام جاى پيغمبر صلى الله عليه و آله خوابيده است، نمى خواهد كه قهرمان خود كند، نمى خواهد فردا در شهر مكه بگويد: من ديشب مى دانستم كه چهل مرد شجاع مى خواهند به پيغمبر صلى الله عليه و آله حمله كنند، من در سن بيست سالگى، از چهل پهلوان نترسيدم. يا نمى خواهد تا آخر عمرش به پيغمبر صلى الله عليه و آله حتى بگويد: من بودم كه يك شب در جاى شما خوابيدم و شما به سلامت عبور كرديد.

بلكه «ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ» بوده است.

 

امام حسين عليه السلام مايه افتخار حق

عارفان مى گويند: زمان خلقت آدم عليه السلام ملائكه به پروردگار گفتند:

«أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا و يَسْفِكُ الدّمَآءَ» «2»

بعد خدا هم آنها را آرام كرد، فرمود: اعتراضى به اين آفرينش نداشته باشيد.

«إِنّى أَعْلَمُ مَا لَاتَعْلَمُونَ» من چيزى مى دانم، كه شما نمى دانيد. بعد هم ملائكه در فكر فرو رفتند؛ خدا چه مى داند كه ما نمى دانيم؟ اين دانايى او چيست؟

امام حسين عليه السلام تا زمانى كه كنار هفتاد و يك بدن قطعه قطعه و گريه هشتاد و چهار زن و بچه، صورتش را روى خاك گذاشت و گفت:

«الهى رِضاً بِرِضاكَ»

آنگاه به ملائكه گفت: «إِنّى أَعْلَمُ مَا لَاتَعْلَمُونَ» منظورم از خلقت انسان مانند حسين عليه السلام بود.

______________________________
(1)- بقره (2): 207؛ و از مردم كسى است كه جانش را براى خشنودى خدا مى فروشد [مانند اميرالمؤمنين 7] و خدا به بندگان مهربان است.

(2)- بقره (2): 30؛ گفتند: آيا موجودى را در زمين قرار مى دهى كه در آن به فساد و تباهى برخيزد و به ناحق خون ريزى كند.

 

عبادت خالص براى عبوديت

خداوند متعال به يكى از فرشتگان فرمود:

او هفتاد سال تمام عبادت كرده است، به صورت يك انسان كنار او برو، به او بگو: در اين هفتاد سال عبادت، به خاطر عبادتت لياقت اين را پيدا نكردى كه خدا در قيامت تو را به بهشت ببرد.

يعنى از خدا چه طلبى دارى؟ هر عبادتى كه كردى، مايه اش از من بود و تو در هيچ عبادتى، هيچ مايه نگذاشتى. زمين و آسمانى را كه در آن عبادت كردى، انرژى بدنى كه در عبادت آوردى، نفسى كه در عبادت كشيدى، همگى از من بود، پس هيچ شايستگى بهشت رفتن را ندارى.

فرشته آمد و با او صحبت كرد. به فرشته گفت: روزى كه خدا ما را آفريد «خَلَقَنا لِلعِبادَةِ» ما را براى بندگى آفريد. من به خاطر اطاعت از او، او را فرمان بردارى كرده ام. من بندگى ام براى او است. فرشته برگشت، گفت: خدايا! مى دانى كه چه گفت؟ خطاب رسيد: او ذاتش و روحش بنده است، ذات من هم كريم است، مى خواهم با كرامت خودم با او معامله كنم.

تو بندگى چو گدايان به شرط مزد مكن

 

كه خواجه خود روش بنده پرورى داند

     

 

چه كار مى كند؟ اين است معناى «إِنَّا لَانُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ»* «إِنَّا لَانُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا»* «إِنَّا لَانُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ».

باش تا صبح دولتت بدمد

 

كاين هنوز از نتايج سحر است

     

***

چه خوش است يك شب بكشى «هوا» را

 

به خلوص خوانى ز خدا، خدا را

     

به حضور خوانى ورقى ز قرآن

 

فكنى در آتش كتب ريا را

     

طلبم رفيقى كه دهد بشارت

 

به وصال يارى دل مبتلا را

مگر آشنايى ز ره عنايت

 

بخرد به خارى گل باغ ما را

شود آن كه گاهى بدهند راهى

 

به حضور شاهى چون من گدا را «1»

     

 

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

______________________________
(1)- الهى.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تهران مسجد حضرت رسول- دهه اول فاطمیه 94 سخنرانی اول
خاطره‌اي در لذت ياد خدا
اجابت دعوت بندگان معصيت‏كار
پاداش دنیوی و اخروی پروردگار برای مؤمنین
عناوين مسايل مربوط به اصلاح نفس‏
آیه‌ای عجیب درباره شیطان
اندیشه در اسلام - جلسه هفتم
اهميت ارتباط عقل اول و دوم‏
تهران هیئت محبان‌الزهرا دههٔ اوّل جمادی‌الاوّل ...
مقربین چه کسانی هستند؟

بیشترین بازدید این مجموعه

اندیشه در اسلام - جلسه هفتم
ريشه‏هاى فساد دانه عمل‏
اهميت ارتباط عقل اول و دوم‏
درخواست همسر از خدا روش بزرگان است‏
تفاوت نظر و رؤيت
قدرت مردان خدا
در تحقق برنامه نكاح سخت‏گيرى نكنيد
رمز موفقيت ابن ‏سينا
مقربین چه کسانی هستند؟
داستان میرفندرسکی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^