«إِنَّ إِبْرَ هِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّ هٌ مُّنِيبٌ» لغت «اواه» يعنى ابراهيم عليه السلام نسبت به مردم، بسيار دل سوز و مهربان بود. تا آنجا كه وقتى فرشتگان مأمور تخريب منطقه قوم لوط را شناخت، گفت: چه مأموريتى داريد؟ گفتند: پروردگار به ما مأموريت داده است كه منطقه اى را كه قوم لوط زندگى مى كنند، به خاطر گناه كبيره اى كه دارند و توبه نكردند، ما زمين آنجا را زير و رو كنيم. اين مرد دل سوز و رحيم گفت: نمى شود اين مأموريت را انجام ندهيد؟ گفتند: اى ابراهيم! فرمان خدا بر اين مسأله قطعى شده است. و دل سوزى تو ديگر به حال آنها سودى ندارد.
«لَحَلِيمٌ أَوَّ هٌ مُّنِيبٌ» انسانى بود كه با قدم عبادتِ كامل، پيوسته به جانب پروردگار در حركت بود تا خداوند درباره او فرمود: «إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ» و «إِنَّهُ فِى الْأَخِرَةِ لَمِنَ الصلِحِينَ» شد. اين قدم هاى خالصانه براى او نورانيّت ايجاد كرد كه از طريق اسماعيل عليه السلام و بعد از طريق اسحاق، پدر تمام انبياى بعد از خود گرديد؛ يعقوب، يوسف، موسى، يونس، زكريّا، يحيى، عيسى عليهم السلام از طريق مريم عليها السلام و وجود مبارك رسول خدا صلى الله عليه و آله از طريق اسماعيل عليه السلام از نسل ابراهيم عليه السلام هستند. پدر ديگرى در عالم سراغ داريد كه چنين نسلى داشته باشد؟ اين يك نمونه از «منيب» در قرآن است.
منبع : پایگاه عرفان