فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

تشهّد، با معرفت به حق‏

مگر اقرار حقيقى به وحدانيت او و نفى شريك از جناب او و شهادت به اين كه حضرتش مستجمع جميع صفات كمال است و خلاصه مگر تحقق تشهّد حقيقى بدون قلب سليم و دل پاك و جان آراسته و نفس پيراسته ممكن است؟

اى رفيقان! اى همسفران! اى عزيزان! اى دردمندان! اى مستمندان! اى فقيران! اى بيچارگان! اى آوارگان! بياييد به دور هم حلقه زده و مدتى با چشم سر و دل، بر حقارت و ذلت و مسكنت و آن همه بار گناه درونى و برونى خود اشك بريزيم و دامن آلوده جان و قلب و نفس و عقل و فطرت را با اين حزن درون و اشك برون پاك كنيم و با درخواست توفيق از او قدم از ميدان گناه بيرون نهيم و از اين منجلاب خطرناك محدوديت و ماديت و عصيان خود را نجات داده، به كوى او روى آوريم و پس از بهره گيرى از درياى معارف الهى به تشهّد بنشينيم، باشد كه تشهّد ما با دعا و گفتار ما يكى شود و تا اندازه اى از اين راه رضاى محبوب و خشنودى معشوق را جلب كنيم.

اى اميد دل نا اميدان! اى داروى دردمندان! اى جليس ذاكران! اى مونس خسته دلان! ما را از غرقاب گناه و ظلمت عصيان نجات داده، و جان و دل ما را به نور عشقت روشن كن و سر ما را بر خاك آستانت فرود آر و خود با آن عنايت و كرم و لطف و محبت، تشهّد را از عمق وجود ما، با زبان ما بگو كه ما را براى تحقق تشهّد حقيقى و ثناى واقعى تو غير از اين راهى نيست.

تشهّد انسان با معرفت و هماهنگ با خواسته هاى حق و راضى به قضا و قدر الهى قيمت دارد و آن تشهّد چه در نماز چه با زبان حال و چه در هر موقعيت ديگر ثنا و سپاس الهى است.

شب عاشورا را در نظر بياوريد، گرگان درنده صحراى ضلالت و سگان وادى ظلمت و وحشيان بيابان پستى و دنائت، گروه گروه براى كشتن بهترين فرزند آدم وارد كربلا مى شوند، در خيام عاشقان الهى و تربيت يافتگان مكتب ربوبى قحط آب است، صدايى جز صداى اسلحه ها و عربده هاى دشمن و مناجات و گريه هاى دوستان حق و ناله زن و فرزند پيامبر شنيده نمى شود، بر حسين عزيز اين عارف عاشق و محب صادق و سرحلقه شهيدان و يارانش مسلم است كه از طلوع آفتاب فردا تا بعد از ظهر قطعه قطعه خواهند شد و بدن عريان آنان در تَفْ آفتاب خواهد ماند و زن و بچه آنان كه عيال و ناموس خداى جهان آفرين اند به اسارات برده خواهند شد، در وسط چنين درياى پر موج و بيابان پر حادثه اى، در كمال انبساط و نشاط و عشق و محبت و رضايت و خشنودى از مولا و محبوب خود و ياران و زن و فرزندش تا صبح به نماز ايستادند و حتى نماز شب خود را پس از اين كه شب از نيمه گذشت به بهترين وجه ادا كردند و اين پاكان و هماهنگان با حق و عاشقان جان بركف، در تشهّد تمام ركعات به عالى ترين وجه ممكن به اين معنى شهادت دادند كه معبودى به حقيقت جز وجود مقدس خداى عالم آفرين وجود ندارد و وحدانيت و بى شريكى مخصوص ذات اقدس اوست و به فرموده حضرت صادق عليه السلام: در اين ورطه هولناك با تمام وجود و از سر عشق و محبت و سوز و ساز ثناى خدا گفتند و معرفت والا و عمل خالص و اقرار به وحدانيت حق را نثار پيشگاه معشوق كرده و با نماز اول شب تا سحرشان رضايت و خشنودى خود را نسبت به آن همه ابتلا و مصيبت كه عامل رشد و كمال آنان و بيدارى جهانيان تا قيامت بود اعلام نمودند.

آيا ما در تمام مدت عمر خود با اين هزاران ركعت نماز واجب و مستحبى كه خوانده ايم، يك بار اتفاق افتاد كه بدين گونه تشهّد گفته و ثناى حق را بنحو حقيقت از خود بروز داده و سپاس آن جناب را تحقق واقعى بخشيده باشيم.

امام حسين عليه السلام در شب عاشورا، آن شب پر از حادثه و آبستن به تمام حوادث، در دريايى از اسلحه هاى دشمن و كينه هاى گرگان آدم خوار، با كمال رضايت و خشنودى از حق و با روحى پاك و قلبى مملو از عشق و زبانى پر از نور و وجودى پر از صدق، در برابر اصحاب گراميش، آن اصحابى كه در اولين و آخرين نمونه نداشتند، موجوديت خود و يارانش را در پيشگاه خداوند عزيز اين گونه نشان داد.

اثْنى عَلَى اللّهِ أحْسَنَ الثَّناءِ وَأحْمَدُهُ عَلَى السَّرَّاءِ والضَّرَّاءِ أحْمَدُكَ اللَّهُمَّ عَلى أنْ أكْرَمْتَنا بِالنُّبُوَّةِ وَعَلَّمْتَنَا الْقُرْانَ وَفَقَّهْتَنا فى الدينِ وَجَعَلتَ لَنا أسْماعاً وَأبْصاراً وَأفئِدَةً فَاجْعَلْنا مِنَ الشَّاكِرينَ .

خدا را ثنا و سپاس مى گويم به نيكوترين و كامل ترين سپاس بر تمام خوشى ها و هر چه رنج و مصيبت و مشكل در راه رسيدن به لقاى اوست، با تمام وجودم حضرت حق را شكر مى گزارم.

بار الها! حمد و ثنا مخصوص به وجود مقدس توست كه ما را به نور نبوت و آشنايى با پيامبر و عمل به دستور او و آگاهى به قرآن و فهم دين گرامى داشتى و براى ما گوش ها و چشم ها و قلب ها براى درك حقايق قراردادى و توفيق عنايت كردى كه تا امشب كه شب پايان زندگى محدود دنيايى ماست از تمام اين وسايل در راه بندگى تو بهره مند شويم، پس اى محبوب و معشوق من! همه ما را از گروه بندگان شاكرت به حساب آور.

راستى مست معرفت و شيداى عمل براى محبوب و عاشق وارسته و عارف جان باخته و عالم عامل و آگاه بصير و داناى خبير و پروانه شمع وجود حق، با جان و مال و زن و فرزند و زبان و بيان و فكر در راه معشوق و براى محبوب چه مى كند؟

آيا چنين انسانى جز محبوب مى بيند و غير معشوق مى شناسد و چيزى غير او مى طلبد و غير او مى گويد و جز راه او مى پويد، به حقيقت معشوق قسم است نه، عاشق با همه وجود، همه وجود معشوق را مى بيند و مى خواهد و بس و جز او از كسى دم نمى زند و هر چه را در دنيا مى بيند تجلى او مى بيند و هر چه را مى خواهد براى او، به عشق او و در راه او مى خواهد و مرام مقدس و عقيده پاك او، همان است كه سر حلقه عارفان، امام عاشقان، پيشواى واصلان، امير مؤمنان، مظهر العجائب و مظهر الغرائب، غالب كل غالب حضرت على بن ابى طالب عليه السلام بيان داشت، بيانى به وسعت همه عالم و به وسعت همه وجود و هويت و موجوديت بى نهايتش.

مأ رَأيْتُ شَيْئاً إلّاوَرَأيْتُ اللّهَ قَبْلَهُ وَمَعَهُ وَبَعْدَهُ .

چيزى را در عالم نديدم مگر اين كه خدا را قبل از او و با او و بعد از او ديدم!

بياييد در اين زمينه اشعار عارف شيدا، فخرالدين عراقى را با هم زمزمه كنيم و با دلى پر از سوز و چشمى پر از اشك و جانى پر از آه به درگاهش بناليم و از حضرتش كه عطابخش به تمام موجودات است و هيچ بخلى در ذاتش وجود ندارد بخواهيم كه ما را از اين محدوديت و ظلمت طبيعت رها كرده به مسلك آن عاشقان عارف ملحق كند.

عشق از سر كوى خود سفر كرد

 

بر مرتبه ها همه گذر كرد

صحراى وجود گشت در حال

 

هر كتم عدم كه پى سپر كرد

مى جست نشان صورت خود

 

چون در دل تنگ ما نظر كرد

وا يافت امانت خود آنجا

 

آنگه چو نظر به بام و در كرد

خود آن سر كوى بود كه اول

 

زآنجا به همه جهان سفر كرد

جان را به امانت خود آنجا

 

وا داشت لباس خود بدر كرد

در جان پوشيد و باز خود را

 

آن بار لباس مختصر كرد

     

و آن گاه چو آفتاب تابان

 

سر از سر هر سراى در كرد

اول كه بخود نمود خود را

 

انسان شد و نام خود بشر كرد

فى الجمله به چشم بند اغيار

 

ظاهر شد و نام خود دگر كرد

تغيير صور كجا تواند

 

در نعت كمال او اثر كرد

تقليب و ظهور او در احوال

 

اظهار كمال بيشتر كرد

اى ديده تو نيز ديده بگشاى

 

ما را چو زخويشتن خبر كرد

مى بين رخ جان فزاى ساقى

 

در جام جهان نماى باقى

     

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

نفخه محرکه
عبرت آموز: مجموعه‏اي از نکته‏ها و داستانها
تفسیر حکیم (جلد6) قسمت دوم
سلامتى دين در عزلت‏
توبه ى دو برادر در آخرین ساعات عاشورا
استقبال علاقمندان از ترجمه قرآن کریم استاد حسین ...
سفر زیارتی استاد حسین انصاریان به عتبات عالیات + ...
اسلام و مالکیت
استاد حسین انصاریان : بر خی از افراد جامعه نسبت به ...
حکمت هاى عملى

بیشترین بازدید این مجموعه

چهل حدیث
نفخه محرکه
توبه ى دو برادر در آخرین ساعات عاشورا
استاد حسین انصاریان : بر خی از افراد جامعه نسبت به ...
قوّه هاضمه
تفسیر حکیم (جلد6) قسمت دوم
عبرت آموز: مجموعه‏اي از نکته‏ها و داستانها
استقبال علاقمندان از ترجمه قرآن کریم استاد حسین ...
سفر زیارتی استاد حسین انصاریان به عتبات عالیات + ...
سلامتى دين در عزلت‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^