فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

چشم سیرابی ندیدم بر سراب افتاده باشد ازاصغر عظیمی مهر

چشم سیرابی ندیدم بر سراب افتاده باشد
روی خاک تیره جسم آفتاب افتاده باشد

ذوالفقاری در نیام زنگ بر دیوار!؟ هرگز!
نام توفان چیست وقتی از عتاب افتاده باشد

از تبلور می‌درخشد مثل خورشیدی معلق
هر غباری از عبای بوتراب افتاده باشد

دیده‌ای آیا رگان بازوان جنگجویی
ناگهان هنگام جنگ از التهاب افتاده باشد

کس نمی‌فهمد غرور سربزیر زخم‌ها را
جز علمداری که ناگاه از رکاب افتاده باشد

پیش چشمان تو تا شد آن سپهسالار در خود
آنچنان گویی که در آیینه تاب افتاده باشد

بهت (هل من ناصر ینصرنی) آیا دیده‌ای که
یک سوال ساده اینسان بی‌جواب افتاده باشد

روی دستان تو اصغر با گلویی عین مرمر
آه حق دارد دهان تیر آب افتاده باشد

سر میان تشت خون تصویر زیبایی ست‌ مثل
عکس مهتابی که در جام شراب افتاده باشد

یک نفر در گوشه ویرانه است انگار مستی
گوشه میخانه با حال خراب افتاده باشد

از تنی بی‌سر که بین سم اسب و خاک صحرا
مثل گلبرگی که در لای کتاب افتاده باشد

می‌توان حس کرد گاهی بین بوی خون و آتش
عطر سیبی را که در حوض گلاب افتاده باشد

فاتحان و شرمساری! کشتگان و سربلندی!
دیده‌ای جنگی بدین سان بی‌حساب افتاده باشد

«حدنگه دار» برای روضه‌خوانان کار سختی‌ست
روی آل بی‌عبا چون بی‌نقاب افتاده باشد

شد عرق از شرم بر پیشانی دریا ,بیابان
شرم آب است اینکه گاه از آسیاب افتاده باشد


منبع : اصغر عظیمی مهر
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

با آسمان قسمت بکن بال وپرت را ازمریم حقیقت
نگاهش کهکشان را تاب می داد از احمد سوسرایی
ظهرعاشورا حسین بن علی یاور نداشت
سلامم بر این پیکر بی کفن از سید حبیب حبیب پور
در مرثیت شهدای کربلا از جمال الدین سلمان ساوجی
یک خیابان کرده مجنونم تو می دانی کجاست از سید حسن ...
بازتاب حماسه عاشورا در شعر بعضي از شعراي عرب زبان ...
بند چهارم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام ...
علمدار کربلا از نورالله امینی نوش‏آبادی
محمد بهرامی اصل «عاصی» شراب عطش

بیشترین بازدید این مجموعه

در مرثیت شهدای کربلا از جمال الدین سلمان ساوجی
علی موسوی گرمارودی‏ ابوالفضائل‏
ظهرعاشورا حسین بن علی یاور نداشت
بازتاب حماسه عاشورا در شعر بعضي از شعراي عرب زبان ...
با آسمان قسمت بکن بال وپرت را ازمریم حقیقت
سلامم بر این پیکر بی کفن از سید حبیب حبیب پور
یک خیابان کرده مجنونم تو می دانی کجاست از سید حسن ...
داد زد ها ... سر از این خاک کجا بردارد از مریم ...
نگاهش کهکشان را تاب می داد از احمد سوسرایی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^