خلاصه سخنرانی حضرت استاد انصاریان در دهه اول محرم سال 1389/ مسجد سید عزیز الله/ مجلس
«بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم»
«اَلحَمدُِللهِ رَبِّ العالَمِین اَلصَّلاةُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبِیاءِ وَالمُرسَلِین حَبِیبِ اِلهِنا وَ طَبِیبِ نُفُوسِنا اَبِالقاسِمِ مُحَمَد (صلوات) صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ عَلی اَهلِ بَیتِهِ الطَّیِبِینَّ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُّکَرَمِین.»
مطالب امروز توضیح لطائف و اشارات کلام دیروز است. چهار نور است که در حقیقت یک نور محسوب ميشود، ولی خداوند مهربان، این حقیقت را در چهار مرتبه و در چهار تجلی بیان فرموده. اگر اين نور در زندگی آدمی بتابد و باطن، اخلاق و اعمال انسان از این چهار نور شکل بگیرد، خودش هم عاقبت تبدیل به نور میشود.
به خواست خدا، هم اصل چهار نور را، و هم تبدیل شدن به نور را از قرآن برایتان میگویم تا کسی فکر نکند این مباحث، مباحث عرفانی خارج از حدود اسلام ناب الهی است.
اما نور اول؛ خداست که با همین تعبیر هم از وجود مقدس او در معارف الهیه یاد شده؛ مثل دعای کمیل که امير مؤمنان(ع) وقتی پروردگار را با همین تعبیر میخوانند: «یا نور یا قدوس»1. این نور اگر بتابد، در تابش آن، ارزشها ظهور خواهد کرد؛ هم ارزشهای عملی، هم اخلاقی و هم ایمانی.
«اَللهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنوُا یُخرِجُهُم مِنَّ الظُلُماتِ اِلَّی النُّور»2 یعنی این نور، شما را به جانب نور شدن سوق میدهد. هرچند اين نور فيزيكي نيست ولي در قيامت نمود پيدا خواهد كرد: «يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ بِأَيْمانِهِم»3
به فرمودهی پیغمبر(ص) وقتی کسی نور حق را در وجودش بتاباند «تَخَلُقِ بِاَخلاقِ الله»4 محقق ميشود؛ یعنی آدم متخلق به اخلاق حق میشود و هرگز در رفتار و کردار و در برخورد، نه تابع خشمش میشود و نه تابع هوای نفس، حتی با دشمن خود نيز خارج از محدودهی اخلاق الهی برخورد نمیکند.
اما نور دوم؛ قرآن کریم است؛ «اَنزَلنا إلَیکُم نُورَاً مُبِینا»5 این تعبیر پروردگار است از قرآن، قرآن نور است. اگر نور قرآن در زندگی نباشد حتماً آتش فرهنگهای دیگر در زندگی شعله میکشد. این قطعی است و دلیل قرآنی دارد؛ چون اگر فرهنگ قرآن – كه نور است – نباشد، فرهنگ ناری حاکم میشود. در سوره بقره است: «اُولئِکَ یَدعُونَ اِلَیَ النّارِ»6 فرهنگ غیرقرآن، شما را به آتش دعوت میکند.
و اما نور سوم، كه نور نبوت و رسالت وجود مبارک رسول خدا(ص) است؛ نور مباركي که تمام انبیاء و ارزشهایشان در او خلاصه شدهاند.
در این ره انبیاء چون سارباناند دلیل و رهنمای کارواناند
از ایشان سید ما گشت سالار همو اول همو آخر نمودار
احد در میم احمد گشت ظاهر در این دور اول آمد عین آخر7
زاحمد تا احد یک میم فرق است (میم مخلوق بودن همین است) همه عالم در این یک میم غرق است
یعنی او را ببین، همه چیز را دیدی؛ چنانكه فرمود: «مَن رَاءنِی فَقد رَأیَ الحَق»8 این حرف درستی است از پیغمبر(ص) که اگر من را ببینید خدا را دیدهاید؛ چون در قرآن ميفرمايد: «مَن یُطِعِ الرَّسُول فَقَد اَطاعَ الله»، «اِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ اِنَّما یُبایِعُونَ الله».9
خوب، اگر نور نبوت در زندگی انسان تجلی نکند، باید آتش استالین، لنین و هِگل در زندگیاش تجلی کند.
و نور چهارم، نور اهلبیت(ع) است «قَد خَلَّقَکُمُ الله اَنوارَاً»10 این یک متن دعایی است، اما از قرآن هم براي اثبات اين نور دليل داريم؛ خدا میفرماید: «فَالَّذِینَ آمَنُوا بِه»11 آنهایی که مومن به پیغمبر شوند «وَعَزَّرُوه» او را گرامی بدارند «وَ نَصَرُوه» و با مومن بودن و عمل صالح، او را یاری کنند «وَاتَّبَعُوا النُورَالذَّی اُنزِلَ مَعه» و از نور همراه او تبعيت ميكنند. نمیگوید «اُنزِلَ بِه» دربارهی قرآن که درآیات دیگر آمده، همه جا از ضمیر (بِه) و (بِالحَق) استفاده شده، اما اینجا میگوید: «وَاتَّبَعُ نُورَالذَّی اُنزِلَ مَعه» نوری که با آن معیت دارد. چیست این نور؟ رسول خدا(ص) پاسخ داده است: «أنَا وَ عَلِیٌ مِن نُورٍ واحِد»12 اين نوري كه معیّت دارد نور اهل بيت(ع) است که اگر آدم این نور را در وجود خود بتاباند ميشود حسینی مسلک، علوی مسلک؛ خودش، زنش، دخترش، بچهاش، حجابش، اخلاقش و تمام رفتار و کردارش.
زندگی با این چهار نور، آدم را تبدیل به نور میکند؛ اینهم آیه قرآن: «يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها»13
آنوقت كه این چهار نور تجلی کرد، نتيجه «ذلِکَ هُوَ الفُوزُ العَظِیم» است.
امام هشتم(ع) میفرماید: یک علامت بندگان خوب خدا، خوشحال شدنشان است. از چه؟ از آنچه که دارند خوشحال هستند میگویند: ما خدا داریم، قرآن داریم، علی داریم، پیغمبر داریم، زهرا داریم، حسین داریم. این کلام حضرت رضا(ع) از قرآن گرفته شده، «فَستَبشِرُوا بِبَیعِکُمُ الذّی بایَعتُم»14 بندگان من با این معاملهای که با من و قرآن و پیغمبر و حسین کردید، خوشحال باشید. لذا در روایات آمده كه اگر پرده را برایتان کنار بزنند و وضع خودتان را ببینید، آن وقت دیگر برای ما هم گریه نمیکنید همهاش خوشحالي است.
در مورد فردايتان نيز ميفرمايد: «فَیُنَّبِئُکُم بِما کُنتُم تَعمَلُون»15 و یا: «یَومَ تَجِدُ کُلُ نَفسٍ ما عَمِلَت مِن خَیرٍ مُحضَراً»16
با این چهار نور، شما در قیامت تمام این خوبیها را نزدِ چشم خودتان حاضر میبینید؛ یعنی بندگان من، در قیامت لازم نیست دنبال حسین(ع) بگردید، وارد كه ميشويد حسین(ع) حاضر است، پيغمبر و علی(ع) حاضرند، قرآن حاضر است، من حاضر هستم، خوشحال میشود.
1- دعای کمیل
2- بقره(2)- 257
3- حدید(57)- 12
4- بحارالانوار58/129(تتمیم)
5- نساء(4)- 174
6- بقره(2)- 221
7- شیخ محمود شبستری
8- بحارالانوار58/235- باب 45- کنزالاغمال: 15/382- حدیث 41475
9- فتح(48)- 10
10- بحارالانوار 99/129 باب 8: الفقیه:2/613(زیارت جامعه)
11- اعراف(7)- 157
12- بحارالانوار 34/35- باب 1- حدیث33
13- حدید(57)-12
14- توبه(9)-111
15- مائده(5)- 105
16- آل عمران(3)- 30
منبع : پايگاه عرفان