فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

تـا خجالت بکشد، سرخ شود چهره آب ازسید حمید رضا برقعی

مـشک بـرداشت که سیـراب کـند دریـا را
رفـت تـا تـشنـگی‌اش آب کـند دریـا را

آب روشن شد و عکـس قـمر افتاد در آب
مـاه می‌خواست که مهتاب کند دریا را

تـشنه می‌خواست ببیند لـب او را دریا
پس ننوشید که سیراب کند دریا را

کوفه شد علقمه، شق القمری دیگر دید
ماه افتاد که محراب کند دریا را

تـا خجالت بکشد، سرخ شود چهره آب
زخم می‌خورد که خوناب کند دریا را

نـاگهان موج برآمد که رسید اقیانوس
تـا در آغوش خودش خواب کند دریا را

آبی مهـریه گل بـود والا خـورشید
در توان داشت که مرداب کند دریـا را

روی دست تو ندیده است کسی دریا را
چون خدا خواست که نایاب کند دریا را


منبع : سید حمید رضا برقعی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

شكايت دل از علي ناظمي
هر چند که مضمون غریبت تنهاست
گهواره های درد از حسنا محمد زاده
شد تابان رخ خورشید از او
قول و قصیده از قادر طراوت پور
قنداقه اش را بست، حالا اصغرآماده است اززهرا بشری ...
کاروان کربلا
دردم، زکودکی است که با روی همچو ماه از وصال ...
کوچه کوچه می روم از احسان محسنی فر
زان فتنه خونین که به بار آمده بود از حسین اسرافیلی

بیشترین بازدید این مجموعه

کاروان کربلا
مـلاّ مـحـمـّد رفـیـع (واعظ) قزوینی
شعر عاشورایی بلند شادروان امیری فیروزکوهی
شد تابان رخ خورشید از او
گهواره های درد از حسنا محمد زاده
حضرت رقیه (س) از محمدمهدی عبدالهی
شكايت دل از علي ناظمي
هر چند که مضمون غریبت تنهاست
زان فتنه خونین که به بار آمده بود از حسین اسرافیلی
اشک از مهدی رحیمی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^