فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

آيت الله حسن‏زاده آملى و برخورد با خانواده


ايشان بى واسطه و با واسطه با پشت پرده در ارتباط است، پشت پرده اى ها هم شنيديد كه به ايشان نظر دارند.

ايشان فرمود: آمل آمدم بخوابم، بچه ها بازى مى كردند، بلند شدم و يك نهيب به بچه ها زدم، يك نهيب هم به مادرشان زدم، بعد هم پشيمان شدم كه چرا با همسر و بچه هايم دعوا كردم. آنها الان وقت بازيشان است، من مسجد يا يك جاى ديگر بروم بخوابم، من چرا مزاحم اين ها شدم؟

حالت قبض براى من پيش آمد. لباسم را پوشيدم و به همسرم گفتم: خداحافظ،

در سال 1323 شمسى به حوزه علميه عزيمت نمودند. دروس ابتدائى را در آمل از محضر حجج اسلام: محمد آقا غروى و آقا عزيزاللّه طبرسى و آقا شيخ احمد اعتمادى و آقا عبداللّه اشراقى و آقا ابوالقاسم رجائى و... فرا گرفتند و نيز اصول خط و خوشنويسى را از محضر آيت اللّه طبرسى فرا گرفتند تا اينكه در آمل چند كتاب مقدماتى را تدريس مى كردند.

در سال 1329 شمسى به تهران آمدند و چند سالى در مدرسه حاج ابوالفتح رحمه الله در محضر مرحوم آقا سيد احمد لواسانى درس خواندند و سپس در مدرسه مروى در علوم منقول و معقول و عرفان و قرائت و تجويد و رياضى و نجوم و طبّ و حديث و روايت از محضر آيت اللّه حاج ميرزا ابوالحسن رفيعى قزوينى رحمه الله و آيت اللّه حكيم الهى قمشه اى رحمه الله مستفيض شدند. در مدت سيزده سال اقامت در تهران همراه با اشتغال به تحصيل علوم به تدريس در مدارس حوزه علميه نيز اشتغال داشتند.

در سال 1342 شمسى به قم عزيمت نموده و تدريس معارف الهى و فنون رياضى را شروع كردند. در فنون علوم غريبه از محضر حاج سيد محمد حسن الهى طباطبائى تبريزى برادر علامه سيد محمد حسين طباطبائى بهره مند گرديدند.

 

بليط گرفتم رفتم تهران، و بعد به تبريز رفتم، خدمت علامه طباطبائى، معروف به استاد الهى.

گفت: در زدم و ايشان در را باز كردند و فرمودند: بفرماييد، به داخل رفتم، ولى چهره او غمناك بود.

گفتم: آقا جان! چرا نگران هستيد؟ فرمود: آن طرف از دست شما ناراحت هستند، شما چرا با زن و بچه ات تلخى كردى؟

من هنوز اصلاً ننشستم، هنوز حرف نزدم، هنوز نگفتم از آمل براى چه آمده ام؟

استاد گفتند: آقاى حسن زاده! آن طرف از شما نگران و ناراحت هستند.

چه كسى ناراحت است؟ فرمودند: پيغمبر، ائمه و ملائكه اى كه نامه شما را مى نوشتند.

تو خوابت مى آيد، بچه وقت بازيش است، بايد مى رفتى جاى ديگرى مى خوابيدى، حالا هم تا رضايت آنها را جلب نكنى، آن طرفى ها راضى نمى شوند. تو بايد بروى و از آنها عذرخواهى كنى. حالا چرا مانده اى؟

گفتم: چشم، بلند شدم، بليط گرفتم و دوباره به تهران برگشتم، بعد بليط گرفتم، به آمل رفتم، داخل قنادى آمدم، شيرينى خيلى عالى اى گرفتم، بعد به درب خانه رفتم. در زدم، به همسرم گفتم: من را ببخشيد، اشتباه كردم. بچه ها را صدا زدم، بوسيدم و دست به سر و صورتشان كشيدم و گفتم: پدرتان را ببخشيد، پيغمبر و على از من ناراحت هستند.

اگر قلب اشتباه كار كند، عصبانى بشويد، بى تربيتى كنيد، آن طرف منعكس مى شود، حالا ما كسى را نداريم كه به ما بگويد، ايشان داشت، رفت و پرسيد تا حالت قبض از او برطرف شد.

ايشان در كتاب «هزار و يك نكته»اش نوشته اند:

حالت مكاشفه براى من ايجاد شد ـ مكاشفه يك حالتى است بين خواب و بيدارى كه در آن هم اين طرفى ها را مى بيند، و هم آن طرفى ها را، حد وسط است. كشف يعنى پرده كنار برود.

رسول خدا صلى الله عليه و آله را ديدم، سلام كردم، جوابم را دادند، عرض كردم: يا رسول الله! يك نصيحتى به من بكنيد كه من در قيامت گير نباشم.

پيغمبر صلى الله عليه و آله اصلاً حرف نزد، فقط دست مباركش را روى دو لبش گذاشت؛ كه اگر در قيامت نجات مى خواهى، اينجا ـ زبان ـ را مواظب باش. غيبت ها، تهمت ها، حرفهاى بى ربط، فرياد كشيدن سر زن و بچه، سر مردم، سر همسايه، سر راننده، سوزاندن دل مردم، همه اش منعكس مى شود.

اين مطلب را هم نوشته اند: كه من يك روز يك كلمه نبايد مى گفتم؛ آن هم نه غيبت بود و نه تهمت، نه فحش. اصلاً يك كلمه بى خودى بود، كه گناه هم نداشت، ولى بى فايده بود.

شب در خواب ديدم كه با جوال دوز دارند لبم را مى دوزند، از درد فرو كردن جوال دوز به لبهايم بيدار شدم؛ كه شيخ، تو در اين دوازده ساعت بيدارى امروزت، چرا يك كلمه بى معنى گفته اى؟

 صمت و جوع و سحر و عزلت و ذكر به دوام

 ناتمامان جهان را كند اين پنج تمام

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تهران/ حسینیهٔ بنی‌الزهرا/ دههٔ سوم صفر/ پاییز ...
توحيد امام زين العابدين (علیه السلام)
آيات قرآن در تفاوت بين دو گروه‏
تهران حسینیهٔ همدانی‌ها - رمضان 1396 – سخنرانی ...
فضل و رحمت الهی - جلسه چهاردهم (1) - (متن کامل + ...
گناه و سبب آن - جلسه سیزدهم – (متن کامل + عناوین)
4 پرهيز از آزار شوهر و تندخوئى و بدزبانى‏
اهل بهشت همراه خويشان خود
تفکر در وجود پیامبراکرم (ص)
كرامات اخلاقى مرحوم حاج آقا رحيم ارباب

بیشترین بازدید این مجموعه

حكايت قصاب بت‏پرست هندى‏
متن سخنرانی استاد انصاریان در مورد توبه
مفهوم «لا ينفع مال»
زكريا بن آدم، وكيل امام رضا عليه السلام
رفتار
حفظ آبرو با كنترل غضب
گناه جابجايى مقام و منصب
ده صفت قول احسن
تهران حسینیهٔ همدانی‌ها - رمضان 1396 – سخنرانی ...
گرفتاری‌های دنیایی و حلّ مشکلات مردم

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^