فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

مشک

مشک

چه می شد ای خدا مشکم مرا حاجت روا می کرد

به حق هر دو دستانم همه دردم دوا می کرد

به یاد اصغر نالان که عطشان و پریشان است

کمی از آبِ باقی را برای او سوا می کرد

خدایا عاقبت دیدی شدم شرمنده ی اصغر

چه می شد این فراتِ غم مرا در خود فنا می کرد

ز روی کودکان او خجالت می کشم یا ربّ

چه می شد ناله ی زینب دلِ من را رها می کرد

کنار علقمه آید نوای شیون و زاری

شنیدم مادرم زهرا مرا هر دم صدا می کرد

توانِ دیدنِ رویِ رقیه کرده مجنونم

چه می شد دشمنم اکنون سر من را جدا می کرد

به ذکرِ نام مولایم خیالم طفل شش ماهه

دلم هر لحظه با شورِ دل زینب صفا می کرد

نوای یاری عشقم حسین تشنه ی زهرا

قسم بر هر دو چشمانم ز دل صد عقده وا می کرد

 

 


منبع : تبیان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

داد زد ها ... سر از این خاک کجا بردارد از مریم ...
علی موسوی گرمارودی‏ ابوالفضائل‏
با آسمان قسمت بکن بال وپرت را ازمریم حقیقت
نگاهش کهکشان را تاب می داد از احمد سوسرایی
ظهرعاشورا حسین بن علی یاور نداشت
سلامم بر این پیکر بی کفن از سید حبیب حبیب پور
در مرثیت شهدای کربلا از جمال الدین سلمان ساوجی
یک خیابان کرده مجنونم تو می دانی کجاست از سید حسن ...
بازتاب حماسه عاشورا در شعر بعضي از شعراي عرب زبان ...
بند چهارم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام ...

بیشترین بازدید این مجموعه

در مرثیت شهدای کربلا از جمال الدین سلمان ساوجی
علی موسوی گرمارودی‏ ابوالفضائل‏
ظهرعاشورا حسین بن علی یاور نداشت
بازتاب حماسه عاشورا در شعر بعضي از شعراي عرب زبان ...
با آسمان قسمت بکن بال وپرت را ازمریم حقیقت
سلامم بر این پیکر بی کفن از سید حبیب حبیب پور
یک خیابان کرده مجنونم تو می دانی کجاست از سید حسن ...
داد زد ها ... سر از این خاک کجا بردارد از مریم ...
نگاهش کهکشان را تاب می داد از احمد سوسرایی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^