فارسی
چهارشنبه 05 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 14 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

توبه آغوش رحمت - بحث ششم - قسمت ششم (متن کامل +عناوین)

 

غيبت

از زشت ترين امور و پست ترين برنامه ها بدگويى پشت سر ديگران است.

بيان اوصافى كه در شخص موجود است و از اينكه مردم آن اوصاف را بشنوند به شدت ناراحت مى شود غيبت است.

غيبت گناه سنگينى است و ارتكاب آن، روح را كدر و قلب را تاريك و باعث محروم شدن انسان از فيوضات الهيه است.

قرآن مجيد مردم را از غيبت نهى مى كند، و آن را همچون خوردن گوشت بدن مرده ى برادر مسلمان مى داند:

«... وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ...» «2».

از يكديگر غيبت نكنيد، آيا يكى از شما دوست دارد گوشت بدن مرده ى برادرش را بخورد؟ همه از اين عمل كراهت داريد، روى اين حساب از غيبت و بدگويى پشت سر هم به مانند كراهت داشتن از خوردن گوشت بدن مرده كراهت داشته باشيد، پس در مسأله ى گفتار، تقواى الهى را رعايت كنيد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به ابوذر فرمودند:

يا اباذَرٍّ، ايّاكَ وَالْغيبَةَ، فَانَّ الْغيبَةَ اشَدُّ مِنَ الزِّنا. قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ! وَمَا الْغيبَةُ؟

______________________________
(1)- خصال: 2/ 348، حديث 21؛ بحار الأنوار: 75/ 447، باب 33، حديث 7.

(2)- حجرات (49): 12.

قَالَ: ذِكْرُكَ اخاكَ بِمَا يَكْرَهُ. قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! فَانْ كانَ فِيهِ ذاكَ الَّذِى يُذْكَرُ بِهِ؟

قَالَ: اعْلَمْ انَّكَ اذا ذَكَرْتَهُ بِما لَيْسَ فِيهِ بَهَتَّهُ «1».

اى ابوذر! بپرهيز از غيبت، همانا غيبت شديدتر از زناست. به پيامبر گفتم:

غيبت چيست؟ فرمودند: گفتن چيزى كه برادر دينى ات از آن خوشش نمى آيد.

گفتم: اگرچه آنچه پشت سر او مى گويم در او باشد؟ فرمودند: بدان اگر چيزى بگويى كه در او نباشد تهمت است.

نه تنها غيبت حرام است، بلكه شنيدن آن هم حرام و گناه است.

حضرت على عليه السلام فرمودند:

السّامِعُ لِلْغيبَةِ كَالْمُغْتابِ «2».

شنونده ى غيبت همچون غيبت كننده است.

رسول حق فرمودند:

مَنِ اغْتيبَ عِنْدَهُ اخُوهُ الْمُسْلِمُ فَاسْتَطاعَ نَصْرَهُ وَلَمْ يَنْصُرْهُ خَذَلَهُ اللَّهُ فِى الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ «3».

كسى كه نزد او از برادر مسلمانش غيبت و بدگويى شود، و قدرت بر دفاع از او را داشته باشد و دفاع نكند، خداوند او را در دنيا و آخرت دچار خوارى كند.

 

استهزاء و تمسخر

دست انداختن مردم و تحقير كردن آنان، عملى بسيار زشت و گناهى سنگين است.

______________________________
(1)- امالى طوسى: 537، مجلس يوم الجمعة، حديث 1162؛ بحار الأنوار: 74/ 91، باب 4، حديث 3.

(2)- غرر الحكم: 221، سامع الغيبة، حديث 4443؛ تفسير معين: 102.

(3)- من لا يحضره الفقيه: 4/ 372، باب النوادر، حديث 5762؛ وسائل الشيعه: 12/ 291، باب 156، حديث 16332.

چه بسا كه انسان شخصى را به مسخره بگيرد و نسبت به او استهزا روا دارد و او را تحقير نمايد، و او از اولياى خدا و از بندگان خاص حق باشد.

قرآن مجيد به شدت مردم را از مسخره كردن يكديگر نهى مى كند و اجازه ى دست اندازى كسى را نمى دهد.

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ...» «1».

اى اهل ايمان! قومى قوم ديگر را مسخره نكند، شايد مسخره شدگان بهتر از مسخره كنندگان باشند، و زنان ديگر زنان را به استهزا و تحقير نگيرند، شايد تحقيرشدگان بهتر از تحقيركنندگان باشند.

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم درباره ى مسخره كنندگان مردم و تحقير كنندگان اهل ايمان مى فرمايند:

انَّ الْمُسْتَهْزِئينَ يَفْتَحُ لِاحَدِهِمْ بابُ الْجَنَّةِ فَيُقالُ: هَلُمَّ، فَيَجى ءُ بِكَرْبِهِ وَغَمِّهِ، فَاذا جاءَ اغْلِقَ دُونَهُ «2».

به روى يكى از مسخره كنندگان در بهشت باز مى شود، به او گفته مى شود: به جانب بهشت بيا، به سوى بهشت با غم و غصه اى كه دارد مى آيد، چون به در بهشت مى رسد در به رويش بسته مى شود.

آرى در عرصه گاه قيامت مسخره كنندگان را مسخره مى كنند و تحقير كنندگان را دست مى اندازند تا به مكافات و جزاى عمل زشتشان برسند!

رسول الهى مى فرمايند:

______________________________
(1)- حجرات (49): 11.

(2)- كنز العمال: 8328.

لَا تُحْقِرَنَّ احَداً مِنَ الْمُسْلِمِينَ، فَانَّ صَغِيرَهُمْ عِنْدَ اللَّهِ كَبِيرٌ «1».

احدى از مسلمانان را تحقير نكنيد، همانا كوچك ايشان نزد خدا بزرگ است.

و نيز آن حضرت فرمودند:

حَسْبُ ابْنِ آدَمَ مِنَ الشَّرِّ انْ يُحْقِرَ اخَاهُ الْمُسْلِمَ «2».

براى فرزند آدم از بدى و شر همين بس كه برادر مسلمانش را تحقير كند.

 

قسم و سوگند

پاره اى از مردم براى پيشبرد اهداف مادى و خيالى خود متوسل به سوگند ناحق مى شوند و به حرمت حريم مقدس حضرت حق بى احترامى مى نمايند.

قرآن مجيد مى فرمايد:

«وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» «3».

و نام خدا را هدف سوگندهاى خود قرار ندهيد تا با قسم هاى دروغ و ناحق از حقوقى كه مردم بر عهده ى شما دارند خود را تبرئه كنيد و با تقوا قلمداد نماييد و قيافه ى مصلح بين مردم به خود بگيريد، كه خداوند شنوا و داناست.

رسول خدا به امام على عليه السلام فرمودند:

لَا تَحْلِفْ بِاللَّهِ كاذِباً وَلَا صادِقاً مِنْ غَيْرِ ضَرورَةٍ وَلَا تَجْعَلِ اللَّهَ عُرْضَةً لِيَمينِكَ، فَانَّ اللَّهَ لَايَرْحَمُ وَلَا يَرْعى مَنْ حَلَفَ بِاسْمِهِ كاذِباً «4».

______________________________
(1)- مجموعه ى ورّام: 1/ 31، باب الرسوم فى معاشرة الناس.

(2)- مجموعه ى ورّام: 2/ 121.

(3)- بقره (2): 224.

(4)- تحف العقول: 13؛ بحار الأنوار: 74/ 68، باب 3، حديث 6.

به خداوند قسم دروغ مخور، و بدون ضرورت متوسل به سوگند راست مشو، خداوند را هدف قسم خود قرار مده، كه خداوند كسى را كه به دروغ به نامش سوگند ياد كند مورد رحمت و رعايت قرار نمى دهد.

حضرت صادق عليه السلام فرمودند:

مَنْ حَلَفَ عَلى يَمينٍ وَهُوَ يَعْلَمُ انَّهُ كاذِبٌ فَقَدْ بارَزَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَ «1».

كسى كه به نام خدا سوگند بخورد و مى داند كه در سوگندش دروغگوست، با خداوند عز و جل به جنگ برخاسته.

 

شهوت حرام

آنچه را كه انسان براى شكم و غريزه ى جنسى و لذت جسمى و كيف خيالى بخواهد و مخالف خواسته ى حق باشد مصداق شهوت حرام است.

انسان بايد با ياد خدا، توجه به قيامت، عقوبت گناه و فرجام خطرناك معصيت، نفسش را از هوا و هوس و شهوات حرام و خواسته هاى ضد حق باز دارد، كه اين بازداشتن جزايى و مزدى جز بهشت ندارد:

«وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى » «2».

و اما كسى كه مقام پروردگارش را بترسد و نفسش را از هوا باز دارد، همانا بهشت جايگاه اوست.

رسول حق صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:

______________________________
(1)- كافى: 7/ 435، باب اليمين الكاذبة، حديث 1؛ بحار الأنوار: 101/ 209، باب 1، حديث 15.

(2)- نازعات (79): 40- 41.

طوبى لِمَنْ تَرَكَ شَهْوَةً حَاضِرَةً لِمَوْعِدٍ لَمْ يَرَهُ «1».

خوشا به حال كسى كه شهوت حاضر را براى محل وعده اى كه نديده (بهشت) ترك كند!

رسول الهى صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:

ثَلاثٌ اخافُهُنَّ بَعْدِى عَلى امَّتِى: الضَّلالَةُ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ، وَمَضَلّاتُ الْفِتَنِ، وَشَهْوَةُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ «2».

سه چيز است كه بعد از خودم از آنها بر امتم مى ترسم: گمراهى بعد از معرفت، فتنه هاى منحرف كننده و شهوت شكم و غريزه ى جنسى.

حضرت على عليه السلام فرمودند:

عَبْدُ الشَّهْوَةِ اذَلُّ مِنْ عَبْدِ الرِّقِ «3».

بنده ى شهوت، خوارتر از غلام و بنده است.

رسول اسلام صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:

الْحَقُّ ثَقيلٌ مَرٌّ، وَالْباطِلُ خَفيفٌ حُلْوٌ، وَرُبَّ شَهْوَةِ ساعَةٍ تُورِثُ حُزْناً طَوِيلًا «4».

حق سنگين است و تلخ، باطل سبك است و شيرين، چه بسا يك ساعت شهوت كه مورث اندوه طولانى است.

و نيز آن حضرت فرمودند:

مَنْ عَرَضَتْ لَهُ فاحِشَةٌ اوْ شَهْوَةٌ فَاجْتَنَبَها مِنْ مَخافَةِ اللَّهِ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ النّارَ،

______________________________
(1)- خصال: 1/ 2، حديث 2؛ امالى مفيد: 51، المجلس السادس، حديث 11؛ وسائل الشيعه: 15/ 210، باب 9، حديث 20299.

(2)- كافى: 2/ 79، باب العفة، حديث 6؛ وسائل الشيعه: 15/ 249، باب 22، حديث 20417.

(3)- غرر الحكم: 304، فى الشهوات ذل و رق، حديث 6965.

(4)- مكارم الأخلاق: 465، الفصل الخامس؛ بحار الأنوار: 74/ 84، باب 4، حديث 3.

وَآمَنَهُ مِنَ الْفَزَعِ الْاكْبَرِ «1».

كسى كه گناهى يا شهوت حرامى به او عرضه شود، و او از ترس خداوند از آن اجتناب نمايد، خداوند آتش را بر او حرام و از وحشت اكبر كه از عارضه هاى قيامت است او را امان مى دهد.

 

ستم و ستمگرى

زورگويى و ظلم، تجاوز به حقوق مردم، مانع شدن از رسيدن مردم به حقوق خود، و آن اعمال و رفتارى كه به ناحق دل مردم را بيازارد، قانون شكنى، بدعت گذارى، پايمال كردن حق، قلدرى و گردن كلفتى، همه و همه از مصاديق ستم و ستمگرى است.

قرآن مجيد اهل ستم را تا در گردونه ى ستم بسر مى برند شايسته و سزاوار هدايت نمى داند.

«وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُوَ يُدْعى إِلَى الْإِسْلامِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» «2».

چه كسى ستمكارتر از انسانى است كه به اسلام دعوت مى شود ولى بر خدا افتراى دروغ مى بندد، و خداوند قوم ستمكار را هدايت نمى كند.

قرآن مجيد ستم و ستمكارى را علت نابودى و هلاكت مى داند، و جامعه ى ستمكار و ظالم را مستحق بلا و حادثه و عذاب سخت معرفى مى كند.

«وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ بِالْبُشْرى قالُوا إِنَّا مُهْلِكُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَ

______________________________
(1)- من لا يحضره الفقيه: 4/ 13، باب ذكر جمل من مناهى النبى (ص)، حديث 4968؛ بحار الأنوار: 67/ 378، باب 59، حديث 25.

(2)- صف (61): 7.

أَهْلَها كانُوا ظالِمِينَ» «1».

چون فرشتگان ما نزد ابراهيم به بشارت آمدند، اعلام كردند كه ما مردم اين ديار را دچار هلاكت مى كنيم چرا كه مردمى ظالم و ستم پيشه بودند.

قرآن مجيد ستمگران را در قيامت، محروم از يارى خويشان و شفيعان مى داند، و تنهايى و بى كسى و غربت در قيامت را جزيى از عذاب آنان اعلام مى كند:

«وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ كاظِمِينَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَ لا شَفِيعٍ يُطاعُ» «2».

و اينان را از روز قيامت بترسان كه از وحشت آن روز جانها به گلو مى رسد، و از بيم آن حزن و خشم خود را فرو مى خورند، در آن روز ستمكاران را هيچ خويشى كه از آنان حمايت كند، و نه شفيعى كه شفاعتش در حق آنان پذيرفته گردد نخواهد بود.

قرآن ستمكاران را مستحق عذاب ابد مى داند، و جايى جز جهنم براى آنان و هركس تابع آنان بوده نمى شناسد:

«إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذابٍ مُقِيمٍ» «3».

زيانكاران كسانى هستند كه خود و اهلشان در قيامت به خسارت دچارند، بدانيد كه ستمكاران در عذاب پابرجا خواهند بود!

و در نهايت قرآن مجيد اعلام مى كند كه خداوند ستمكاران را دوست ندارد،

______________________________
(1)- عنكبوت (29): 31.

(2)- غافر (40): 18.

(3)- شورى (42): 45.

و معلوم است قومى كه از گردونه ى محبت و عشق خداوند خارجند در دنيا و آخرت به چه بلاهايى مبتلا خواهند شد!

«إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ» «1».

همانا خداوند ستمكاران را دوست ندارد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:

بَيْنَ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ سَبْعُ عِقابٍ اهْوَنُهَا الْمَوْتُ. وَقالَ انَسٌ: قُلْتُ: يا رَسولَ اللَّهِ! فَمَا اصْعَبُها؟ قالَ: الْوُقوفُ بَيْنَ يَدَىِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ اذْ تَعَلَّقَ الْمَظْلُومُونَ بِالظَّالِمينَ «2».

ميان بهشت و دوزخ هفت عقبه است، آسان ترينش مرگ است، انس مى گويد:

به حضرت عرضه داشتم: سخت ترينش كدام است؟ فرمودند: ايستادن در پيشگاه حق وقتى كه ستمديدگان به ستمكاران براى احقاق حق خود درآويزند!

در حديث قدسى آمده:

اشْتَدَّ غَضَبى عَلى مَنْ ظَلَمَ مَنْ لَايَجِدُ ناصِراً غَيْرِى «3».

خشم و غضب من شديد است بر كسى كه ستم كند آن را كه جز من ياورى ندارد.

رسول حق صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:

اتَّقُوا الظُّلْمَ فَانَّهُ ظُلُماتُ يَوْمَ الْقِيامَةِ «4».

از ستم بپرهيزيد كه تجسم ستم در روز قيامت تاريكى هاست.

______________________________
(1)- شورى (42): 40.

(2)- كنز العمال: 8862.

(3)- امالى طوسى: 405، المجلس الرابع عشر، حديث 908؛ وسائل الشيعه: 16/ 50، باب 77، حديث 20955؛ بحار الأنوار: 72/ 311، باب 79، حديث 12.

(4)- كافى: 2/ 332، باب الظلم، حديث 10؛ بحار الأنوار: 72/ 330، باب 79، حديث 63.

و نيز آن حضرت فرمودند:

الْعامِلُ بِالظُّلْمِ وَالْمُعينُ عَلَيْهِ وَالرَّاضى بِهِ شُرَكاءُ ثَلاثَة «1».

آگاه به ستم كه به دفاع از مظلوم برنمى خيزد، و كمك كننده به ستم و راضى به ستم، هر سه در ستم ستمكار شريكند.

حضرت على عليه السلام مى فرمايند:

وَاللَّهِ لَوْ اعْطيتُ الْاقاليمَ السَّبْعَةَ بِما تَحْتَ افْلاكِها عَلى انْ اعْصِىَ اللَّهَ فى نَمْلَةٍ اسْلُبُها جُلْبَ شَعِيرَةٍ ما فَعَلْتُهُ «2».

واللَّه قسم، اگر اقاليم هفتگانه ى عالم را با آنچه كه زير افلاكش قرار دارد به من بدهند تا خدا را در گرفتن پوست جوى از مورچه معصيت كنم، اين ظلم و ستم را مرتكب نمى شوم!

 

خشم و غضب

بدون ترديد خشم و غضب در غير مورد حق، و عصبانيت و از كوره در رفتن در برابر پيشامدها، يا اشتباه زن و فرزند و اقوام، يا آزار غافلان و جاهلان از برادران دينى، حالتى شيطانى و برنامه اى ابليسى و كارى ناپسند و عملى ناشايسته است.

فرو خوردن خشم و خوددارى از عصبانيت براى هر مسلمانى لازم و ضرورى است، چرا كه انسان در فضاى خشم و غضب دچار بسيارى از معاصى و گناهان مى شود، و چه بسا مرتكب اعمالى شود كه جبرانش غيرممكن

______________________________
(1)- خصال: 1/ 107، حديث 72؛ تحف العقول: 216؛ بحار الأنوار: 72/ 312، باب 79، حديث 16.

(2)- نهج البلاغه: 494، خطبه ى 215؛ مستدرك الوسائل: 13/ 211، باب 77، حديث 15140.

و يا محال باشد.

فرو خوردن خشم و عفو كردن مردم و نيكى به آنان از نشانه هاى مردم باتقوا، و موجب محبوبيت انسان نزد حضرت حق است.

«... وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» «1».

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:

اذَا غَضِبَ احَدُكُمْ وَهُوَ قائِمٌ فَلْيَجْلِسْ، فَانْ ذَهَبَ عَنْهُ الْغَضَبُ وَالَّا فَلْيَضْطَجِعْ «2».

هرگاه يكى از شما خشمگين شد در حالى كه ايستاده است بايد بنشيند، اگر خشمش در حال نشستن برطرف شد چه خوب ورنه به پهلو دراز بكشد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به اميرالمؤمنين عليه السلام سفارش كرد:

لَا تَغْضَبْ فَإذَا غَضِبْتَ فَاقْعُدْ، وَتَفَكَّرْ فِى قُدْرَةِ الرَّبِّ عَلَى الْعِبادِ وَحِلْمِهِ عَنْهُمْ، وَاذَا قِيلَ لَكَ، اتَّقِ اللَّهَ فَانْبِذْ غَضَبَكَ، وَارْجِعْ حِلْمَكَ «3».

خشمگين مشو، اگر غضب كردى بنشين، و در قدرت خداوند نسبت به بندگانش و بردبارى او در برابر آنان بينديش، و اگر در آن حال به تو گفته شد:

خدا را پروا كن، غضب و خشمت را كنارى بينداز و به حلم و بردباريت باز گرد.

امام على عليه السلام فرمودند:

ايّاكَ وَالْغَضَبَ، فَاوَّلُهُ جُنونٌ، وَآخِرُهُ نَدَمٌ «4».

______________________________
(1)- آل عمران (3): 134.

(2)- الترغيب: 3/ 450.

(3)- تحف العقول: 13؛ بحار الأنوار: 74/ 68، باب 3، حديث 6.

(4)- غرر الحكم: 303، آثار أخرى للغضب، حديث 6898؛ مستدرك الوسائل: 12/ 12، باب 53، حديث 13376.

بر تو باد كه از غضب بپرهيزى كه ابتدايش ديوانگى و پايانش پشيمانى است.

حضرت باقر عليه السلام فرمودند:

مَنْ كَظَمَ غَيْظاً وَهُوَ يَقْدِرُ عَلى امْضائِهِ حَشَا اللَّهُ قَلْبَهُ امْناً وَايماناً «1».

كسى كه خشمش را فرو خورد در حالى كه قدرت بر به كار گيرى آن را دارد، خداوند قلبش را از امن و ايمان پر مى كند.

حضرت صادق عليه السلام فرمودند:

الْغَضَبُ مِفْتاحُ كُلِّ شَرٍّ «2».

خشم كليد هر شرى است.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

متناسب با آلودگى‏ها، حركت انسان به سوى حق، ...
پيام ملائكه به مؤمن محتضر
تهران حسینیه هدایت دهه سوم محرم سخنرانی دوم
گرفتاری‌های دنیایی و حلّ مشکلات مردم
تهران هیئت سجادیه نازی آباد دهه سوم محرم 94 ...
نشان دادن راه هدایت در قرآن
جامعۀ پاك در گرو خانه‏هاى پاك‏
موضوعات اخلاقی - جلسه هفتم - توبة واقعي
کلمۀ وجود انسان
دهه اول محرم 94 حسینیه آیت الله علوی تهرانی ...

بیشترین بازدید این مجموعه

موضوعات اخلاقی - جلسه پنجم - عنايات امام عصر عجل ...
خدمت به دين در دربار
بى‏اعتمادى به علم جدا از وحى‏
عدم تسلط شيطان بر انسان‏
تفكّر، تمييز دهنده انسان از حيوان‏
روزى نفس، قلب و روح‏
تكبر ورزيدن شيطان‏
امنيت قيامت در گرو محبت اهل بيت عليهم‏السلام
تهران/ حسینیۀ هدایت/ دهۀ اوّل محرّم/ پاییز 1395هـ.ش. ...
نهج‌البلاغه، بیانگر ارزش‌های فکری و علمی ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^