فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

عزت نفس ملا مهدى نراقى‏


در اصفهان نيم متر برف آمد. روزها كتاب ها را برمى داشت و براى درس خواندن به مكان ديگر مى رفت، چون هيچ استادى در اين مدرسه خراب و سرد نمى آمد كه درس بدهد. هوا سرد بود، مدرسه فرو ريخته بود، خاك و گل از آن پايين مى آمد، احتمال ريزش سقف آن بسيار زياد بود و مرحوم نراقى به جاى ديگر مى رفت و درس مى گرفت و برمى گشت.

روزى بقال نزديك مدرسه او را صدا كرد، گفت: آقاى طلبه! مرحوم ملا مهدى برگشت و سلام كرد. بقال شخص با ادبى بود، خيلى محترمانه به او گفت: چند لحظه تشريف بياوريد. به نظر شما هوا سرد نيست؟ مرحوم نراقى گفت: چرا، خيلى سرد است. بقال گفت: شما با اين لباس كم، فكر نمى كنيد كه سرما بخوريد؟

گفت: به قدرى در فكر درس هستم كه تو مرا به فكر سرما انداختى. بقال گفت: من پالتويى دارم، اجازه بدهيد آن را به شما بدهم. ملا مهدى نراقى آن پالتو را گرفت و فردا پالتو را پس داد و گفت: برادر! يكبار من اين را به دوشم انداختم، ديدم نسبت به عزّت نفسم، احساس سنگينى كردم.

غلام همّت آنم كه زير چرخ كبود زهر چه رنگ تعلّق پذيرد آزاد است «1» اين پدر، پسرى را تربيت كرد كه فوق العاده از خودش برتر بود.

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تهران مسجد حضرت رسول- دهه اول فاطمیه 94 سخنرانی اول
خاطره‌اي در لذت ياد خدا
اجابت دعوت بندگان معصيت‏كار
پاداش دنیوی و اخروی پروردگار برای مؤمنین
عناوين مسايل مربوط به اصلاح نفس‏
آیه‌ای عجیب درباره شیطان
اندیشه در اسلام - جلسه هفتم
اهميت ارتباط عقل اول و دوم‏
تهران هیئت محبان‌الزهرا دههٔ اوّل جمادی‌الاوّل ...
مقربین چه کسانی هستند؟

بیشترین بازدید این مجموعه

اندیشه در اسلام - جلسه هفتم
خواسته های پاکان- جلسه نهم
اهميت ارتباط عقل اول و دوم‏
درخواست همسر از خدا روش بزرگان است‏
لالايى جبرئيل براى امام حسين(ع)
قدرت مردان خدا
در تحقق برنامه نكاح سخت‏گيرى نكنيد
اخلاق فردى و اجتماعى در قرآن
داستان میرفندرسکی
آیه‌ای عجیب درباره شیطان

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^