رسول خدا صلى الله عليه وآله بر اساس اين ملاك اعلام كردند:
«سلمانُ منّا اهل البيت»
و الّا گوشت، پوست، استخوان، رگ، پى و خون سلمان را كه نفرمودند از ما اهل بيت است. پس به چه ملاكى سلمان از اهل بيت عليهم السلام است؟ به چه ملاكى پروردگار جبرييل را مأمور مى كند كه سلام مرا به پيغمبر صلى الله عليه وآله و چهار نفر ابلاغ كن؛ على، سلمان، ابوذر و مقداد؟ به چه ملاكى جبرييل به پيغمبر صلى الله عليه و آله عرض مى كند:
به اين غلام و برده بگو: بهشت من مشتاق تو است؟ اين ملاك، ملاك بدنى، مادى و ظاهرى است؟ «ان الله لاينظر الى صوركم و لا الى اموالكم و لكن ينظر الى قلوبكم»
خدا به قيافه و ثروت شما كارى ندارد. خدا باطن نگر است، نه ظاهر نگر. اين ظاهر و ماديت را همه موجودات زمين دارند.
آن ملاكى كه باعث شده پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله اعلام كنند: «سلمان منّا اهل البيت» آن ارزش وجودى برخاسته از معنويت، معرفت، ايمان، عمل، اخلاص و كمال سلمان است.
انسان اين ارزش را در پيشگاه مبارك ائمه طاهرين عليهم السلام دارد، تا جايى كه وقتى «ابان بن تغلب» درب اتاق حضرت صادق عليه السلام را باز مى كند، امام عليه السلام در برابر ديد او تمام قد بلند مى شوند و به ابان مى فرمايند: بيا در كنار من بنشين. اجازه نمى دهند كه ابان بنشيند، به فرزند خود مى فرمايند: برو زيرانداز و پشتى بياور، زير پاى ابان پهن كن و پشتى بگذار. بعد به ابان مى فرمايند: حالا بنشين. ملاك اين ارزش در ابان، جز معرفت، پاكى و درستى ابان، چه بوده است؟
در كتاب هاى قرن چهارم نوشته اند: امام صادق عليه السلام وقتى خبر مرگ «عبدالله بن ابى يعفور» را شنيدند، چنان گريه مى كردند كه شانه هاى مباركشان مى لرزيد، بعد فرمودند: خدا «عبدالله بن ابى يعفور» را رحمت كند، به محض ورودش به عالم بعد، خدا جايى به او مى دهد كه يك طرف آن به خانه پيغمبر صلى الله عليه وآله و يك طرف به خانه جدم اميرالمؤمنين عليه السلام ويك طرف به خانه عمويم امام مجتبى عليه السلام ويك طرف به خانه جدم حضرت سيد الشهداء عليه السلام وصل است. ملاك اين مقام، پاكى، معرفت وكرامت نفس او بوده است.
منبع : پایگاه عرفان
