فارسی
سه شنبه 28 فروردين 1403 - الثلاثاء 6 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

برگشت به اخلاق راه نجات از مفاسد

خلأ زندگى از حسنات اخلاقى بسيار خطرناك و وحشت زا و عاملى براى آماده كردن سقوط انسان از انسانيت و وسيله اى براى نابودى و هلاكت جامعه است .هرگاه افراد جامعه ولااقل اكثريت آن به فضايل اخلاق متصف نباشند ، و غرايز نفسانى لگامى از عقل و ايمان و تقوا نداشته باشند ، سير زندگى بس صعب و دشوار و جامعه كه براى تعاون و در نتيجه سعادت افرادش شكل گرفته تبديل به جهنمى سوزان خواهد شد ، مانند جامعه ى امروزى بشر كه سرا پا شراره ى سوزان و شكنجه است !قباحت از قبايح برداشته شده و در همه ى شؤون زندگى بيمارى مهلك فساد رخنه كرده است . هركس دستش برسد از خون ديگران تغذيه مى كند و اگر ضعيف و ناتوان يا ـ به ندرت به خاطر تقوا ـ گرگ و زالو نبود بايد بميرد .ملت هايى كه مرگ و انقراض آنان را در نيستى فرو بُرد و اكنون نامى از ايشان نمانده ، و قرن ها داراى عظمت و آبرو بودند ، به حكم همان تواريخى كه نامشان را در آنجا مى خوانيم عيناً در چنگال مفاسدى افتاده بودند كه جامعه ى بشرى امروز غرق در آن مفاسد است !با كمال تأسف پرتگاه نيستى ، غرقاب فنا براى سقوط ، و فرو بردن جامعه ى فعلى در همه ى مناطق جهان، دهان گشاده وتمام موجبات سقوط وانقراض مهياست.ملت ها به مفاسد خو گرفته اند و فساد در نظرشان عادى شده است . هر روز كم و بيش فقر عمومى ـ چه در جهت مادى و چه در جهت معنوى و نتايج شوم آن ـ و شيوع فحشا و علنى بودن آن ، بدون پرده در جرايد و مجلات دنيا منعكس است و نياز به تفصيل ندارد .بشر براى نجات از اين همه مفاسد و مهالك هيچ راهى جز برگشت به گردونه ى ايمان به خدا و قيامت و آراسته شدن به حسنات اخلاقى ندارد . بشر آن گاه از همه ى جانداران برتر مى شود كه از خود شخصيت اخلاقى بسازد ، علم فقه و حقوق و هندسه و رياضى و پزشكى گرچه براى رفاه جامعه لازم است ـ اما نه به صورت واجب عينى بر همه كس ـ ولى دارا بودن راستى و امانت و معاونت با غير و ساير فضايل اخلاقى بر فرد فرد بشر واجب عينى است و اگر چند تنى در جامعه و ملتى يا در جهان به اين فضايل ممتاز بودند اين تكليف حياتى از ديگران ساقط نيست .همه كس و هر فرد بايد راستگو و صريح و شجاع و امين و داراى اخلاق و ملكات فاضله باشد ، تا به حق انسانيت خود كه عبارت از تربيت جهت ممتازه است قيام كند وگرنه انسان نيست ; يعنى آنچه را كه در پرتو آن از جانوران برترى يافته ضايع و باطل كرده است و نشايد كه نامش نهند آدمى ، به همين خاطر خطاب هاى قرآن « يا أيها النّاس » است و ديديم كه از پرتو تابش انوار هدايت چه آلودگانى كه خواستند از آلودگى برهند به راه راست آمده و پاك شدند و به مقاماتى رسيدند.

 

بر گرفته از کتاب زیباییهای اخلاق استاد حسین انصاریان

 

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

قضاوت‏هاى ناجوانمردانه‏
امام دلها
ایمان حضرت ابوطالب (ع)
پنج وسليه فريب‏
جانوران در سخن پيامبر صلي الله عليه و آله و ...
پرسش و پاسخى از حضرت حق
اگر حادثۀ کربلا اتفاق نمی‌افتاد...
سرمايه يقين به حقيقت‏
سرمايه يقين به حقيقت‏
راه بهشت در تلاوت قرآن

بیشترین بازدید این مجموعه

علل هلاكت
پرسش و پاسخى از حضرت حق
مهرورزى متقابل
آزادى غلام به واسطه مهرورزى
سرمايه يقين به حقيقت‏
اگر حادثۀ کربلا اتفاق نمی‌افتاد...
سرمايه يقين به حقيقت‏
زیاده روی در امور دینی
صبر و شکیبایی
هرچه خوبی برای خود می‌ پسندی، برای دیگران هم ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^