فارسی
پنجشنبه 09 فروردين 1403 - الخميس 17 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 2
80% این مطلب را پسندیده اند

ثروت با خدا بودن‏

 

اين روايت داراى سه بخش است و سه داستان دارد. داستان آخر آن اين است كه در مسير كوه طور، جوانى با ادب، آراسته و بزرگوار، به موسى بن عمران عليه السلام گفت: وقتى براى مناجات به كوه طور مى روى، به پروردگار عالم بگو: تو از بى كار خوشت نمى آيد و من بى كار نيستم، اما كارى كه در اين عالم نصيب من شده است، خرج روزمره مرا جواب نمى دهد و چرخ زندگى من نمى چرخد. من به يك پيراهن نياز دارم. به پروردگار عالم بگو: در كل اين خزانه مال و ثروت تو، اقلًا يك پيراهن

كه به ما مى رسد. زمينه اى به وجود بياور كه پيراهنى به ما برسد. موسى عليه السلام گفت: من از خداوند درخواست مى كنم. اگر انسان معرفت داشته باشد، هميشه خدا با اوست و احساس كمبود نمى كند. موسى عليه السلام داستان جوان را بيان كرد: خدايا! از ادب، وقار، وبزرگوارى اين جوان معلوم است كه دوست تو مى باشد و تو را مى شناسد. از تو يك پيراهن مى خواهد.

خطاب رسيد: به او بگو كه خدا مى فرمايد: تو انسان پرتوقعى هستى. خجالت نكشيدى كه از من پيراهن مى خواهى؟ موسى عليه السلام عرض كرد: خدايا! مگر چه شده است؟ خطاب رسيد: به او بگو: زمانى كه خواستم محبت و عشق خودم را در دل ها تقسيم كنم، دل تو را از عشق خودم پر كردم، آيا باز تو نيازمند هستى؟

مردم به قارون انسان نيازمند نمى گويند، اما قارون در فرهنگ من بسيار گدا و بدبخت است، تو در فرهنگ من بسيار ثروتمند هستى. هر كه خدا را دارد، همه چيز دارد.

وقتى وارد عالم آخرت مى شويد، خانه، زمين، كارخانه و زن و فرزند به فرياد انسان نمى رسند وتك و تنها مى شويد. غير از خدا حتى يك نفر هم نيست كه دست ما را بگيرد.

با صبر، مرا همراه خود كنيد و ما نتيجه اين معيّت را در زندگى ديده ايم. حضرت موسى عليه السلام جواب پروردگار را به آن جوان گفت. وقتى جوان آن جواب را شنيد، شروع به گريه كردن كرد و گفت: موسى! اشتباه كردم. اگر تا آخر عالم، دائماً بدن مرا زنده زنده قيچى كنند، گوشت بدنم را به خورد خودم بدهند، ديگر آه نخواهم كشيد. بلكه مى گويم: محبوب من، من كه همه چيز دارم. من كه خدا را دارم، پول

قارون را مى خواهم چه كنم؟

ما خبر نداريم كه نزديك به اذان صبح كه بيدار مى شويم، همه خواب هستند، در گوشه اى پيشانى را روى خاك مى گذاريم و «يا رب العفو» مى گوييم، همين معيّت چه ارزش بالايى دارد؟ تمام جهان را به شما بدهند امايك روز روزه ماه رمضان را از شما بگيرند، والله ضرر كرده ايد.

در ناگوارى ها، حوادث و ظلم هاى مردم، اگر انسان صبر كند، بسيار زيبا است.

صبر كنيد كه خدا همراه، وكيل و رئيس شما باشد.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
80% (نفر 2)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ارزشها و لغزشهای نفس - جلسه پانزدهم
کلام ارزشمند حضرت زهرا(س) در بیان دین
دهه دوم محرم 94 خوی آرامگاه شیخ نوایی سخنرانی هفتم
خودشناسی - جلسه اول
ارزش عمر و راه هزينه آن-جلسه بیست وچهارم (متن ...
شیطان و اهل تقوا - جلسه پانزدهم – (متن کامل + ...
رفع حجاب‏ها با ايمان و تقواى مستمر
صله با قاطع رحم
اهميت واجبات از ديدگاه اسلام
ردّ ادعاى كهنگى دين اسلام‏

بیشترین بازدید این مجموعه

ارزش عمر و راه هزينه آن-جلسه بیست وچهارم (متن ...
صله با قاطع رحم
درخواست همسر از خدا روش بزرگان است‏
د. آموزگار زينب‏
ردّ ادعاى كهنگى دين اسلام‏
شب قدر
ایمان و آثار آن - جلسه بیست و یکم - (متن کامل + ...
داستان صبر رشید هجری
شکیبایی در برابر مشکلات - جلسه نوزدهم - (متن کامل + ...
تخلیه، تحلیه و تجلیه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^