فارسی
پنجشنبه 09 فروردين 1403 - الخميس 17 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

نمازگزاران واقعى‏

عارف معارف الهى مرحوم ملكى تبريزى در كتابش به چند روايت كه نمايان گر حال نمازگزاران واقعى است به اين مضمون اشاره فرموده:

ابراهيم عليه السلام به وقت نماز، سينه اش هم چون ديگ جوشان در اضطراب بود.

پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به وقت نماز حال عجيبى داشت كه كسى را به آن حال نديده بودند.

يكى از همسران حضرت مى گويد:

پيامبر با ما سخن مى گفت و ما با آن جناب حرف مى زديم، ولى به محض رسيدن وقت نماز، گويى اصلًا ما را نمى شناسد و ما هم او را نمى شناسيم.

اميرالمؤمنين عليه السلام وقتى وضو مى گرفت، رنگ چهره اش از خوف خدا تغيير مى كرد و به وقت نماز بدنش مى لرزيد و رنگ مى باخت. به او مى گفتند: شما را چه مى شود؟ مى فرمود:

وقت اداى امانتى رسيده كه خداوند آن را بر آسمان ها و زمين و جبال ارائه كرد و آن ها از قبول آن امتناع كردند!!

حضرت زهرا عليها السلام به وقت نماز، از هيبت و عظمت حضرت ذوالجلال، نفس نفس مى زد.

امام مجتبى عليه السلام هرگاه از وضو فارغ مى شد، رنگ به صورتش نبود. مى پرسيدند:

اين چه حال است؟ مى فرمود:

هر كس بر صاحب عرش وارد شود و به خدمت او رسد، سزاوار است اين چنين شود.

درباره حضرت سجاد عليه السلام آمده:

هرگاه وضو مى گرفت، رنگ از چهره مباركش مى پريد. به آن جناب مى گفتند:

چرا در وقت وضو اين چنين مى شوى؟ مى فرمود: مى دانيد در مقابل چه كسى مى خواهم قرار بگيرم؟

روزى در حال نماز ردا از دوش مباركش افتاد و آن جناب اعتنا نكرده تا از نماز بيرون شد. عرضه داشتند: چرا جلوى افتادن ردا را نگرفتى؟ فرمود: مى دانيد در مقابل چه كسى ايستاده بودم؟! بدان كه نماز عبد جز به همان مقدار كه داراى توجه بوده قابل قبول نيست. راوى مى گويد: به حضرت عرض كردم: فدايت شوم پس همه ما در هلاكت هستيم؟ فرمود: نه، خداوند از باب رحمت و لطفش اين نمازهاى ناقص را با نوافل و نمازهاى مستحبى كامل مى سازد.

از حضرت صادق عليه السلام نقل شده:

هرگاه على بن الحسين عليه السلام به نماز مى ايستاد، رنگ از چهره اش مى رفت و هرگاه سر به سجده مى گذاشت تا عرق از سر و رويش جارى نمى شد، سر از سجده برنمى داشت.

و نيز در روايت آمده كه امام فرمود:

پدرم على بن الحسين عليهما السلام هرگاه براى نماز برمى خاست، چنان بود كه گويا شاخه درختى است كه جز آنچه كه باد حركت مى دهد، حركتى از خود ندارد.

از ما دعوت نمى كنند كه وضو و نماز ما به تمام معنى مانند نماز آن بزرگواران باشد، بلكه از ما مى خواهند كه در وسع خود پس از ايمان و تقوا، حداقل به شرايط صحت نماز و مقدمات و مقارنات آن پاى بند بوده و نمازى در خور لياقت مولاى خود به جاى آريم، تا پس از اتمام آن به مهر قبولى آن جناب برسد.

درباره طائفه اى كه نمازشان مورد قبول خداوند مهربان است، حديثى قدسى در كتاب «المحاسن» نقل شده است كه لازم است به متن عالى آن اشاره شود:

انَّما اقْبَلُ الصَّلاةَ لِمَنْ تَواضَعَ لِعَظَمتَى وَيَكُفُّ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَواتِ مِنْ اجْلى وَيَقْطَعُ نَهارَهُ بِذِكْرى وَالْزَمَ قَلْبَهُ خَوْفى وَكَفَّ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَواتِ مِنْ اجْلى وَلا يَتَعاظَمُ عَلى خَلقى وَيُطْعِمُ الْجائِعَ وَيَكْسُو الْعارى وَيَرْحَمُ الْمُصابَ وَيُؤوى الْغَريبَ فَذلِكَ يُشْرِقُ نَورُهُ مِثْلَ الشَّمْسِ اجْعَلُ لَهُ فى الظُّلُماتِ نُوراً وَفى الْجَهالَةِ عِلْماً اكْلَأُهُ بِعِزَّتى وَاسْتَحفِظُهُ مَلائِكَتى يَدْعُونى فَالَبيّهِ يَسْالُنى فَاعْطِيَهُ فَمَثَلُ ذلِكَ عِنْدى مَثَلُ الْفِرْدَوْسِ لايَسْمُو لَمَرُها وَلا يَتَغَيَّرُ وَرَقُها:

نماز را از كسى قبول مى كنم كه براى بزرگى من تواضع كند و به خاطر من از شهوات شيطانى خويشتن دار باشد و روزش را به ياد من تمام كند و دلش ملازم خوف از من باشد و نفسش را از شهوات، براى خاطر من حفظ نمايد و بر خلق من بزرگى نكرده و گرسنه را سير كند و برهنه را بپوشاند و به مصيبت زده ترحم آرد و غريب را پناه دهد؛ نور چنين آدمى همانند نور خورشيد مى درخشد، من براى او در تاريكى ها نور قرار مى دهم و جهلش را مبدل به علم كرده و به عزتم پناهش مى دهم و به وسيله ملائكه از حوادث نگاهش مى دارم؛ دعا مى كند دعايش را اجابت مى نمايم، از من طلب حاجت مى كند، حاجتش را مى دهم، او نزد من مانند فردوس است كه ميوه اش از دسترس خارج نمى شود و برگش تغيير پيدا نمى كند.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

اقسام انديشه‏
انسان‏هاى پست‏تر از حيوان
لذّت اميد
در آداب خروج از منزل
مربیان و پنج دوره حیات انسان
نمونه‏هايى از تاريخ
حالت جذب و انجذاب
عرفان اسلامي: شرح مصباح الشريعه (جلد 8)
حکایت طلبه شاهرودى
فراز و نشیب سیر و سلوک امتحان است

بیشترین بازدید این مجموعه

حکایت طلبه شاهرودى
حالت جذب و انجذاب
مربیان و پنج دوره حیات انسان
نفس و هفت مرحله آن
نمونه‏هايى از تاريخ
لذّت اميد
انسان‏هاى پست‏تر از حيوان
عرفان اسلامي: شرح مصباح الشريعه (جلد 8)
در آداب خروج از منزل
اقسام انديشه‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^