فارسی
سه شنبه 04 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 13 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

ديدار با امام هادى عليه السلام و أخذ حديث از ايشان‏

 

اين صاحب منصب دولتى رفت. زندانبان بچه اى را صدا كرد كه ظاهراً فرزند خودش بود، گفت: دست ايشان رابگير و نزد آن زندانى ببر، اسم نبرد. گفت: من وقتى وارد اتاق شدم، ديدم حصير كهنه اى افتاده است كه حضرت هادى عليه السلام روى آن نشسته است. قبرى نيز در اتاق كنده اند.

معلوم بود كه متوكّل دستور داده است تا اتاق كوچك باشد و فرش آن حصيرى باشد و قبرش را نيز كنده بودند تا وقتى حكم قتل امام عليه السلام را بدهند، قبر آماده باشد.

گفت: تا چشم من به قبر افتاد، نتوانستم خودم را نگهدارم و شديد گريستم.

حضرت عليه السلام مرا دلدارى دادند و فرمودند: يقين بدان كه از اين ها به من آسيبى نخواهد رسيد. به اين قبر نگاه نكن.

گفتم: يابن رسول الله! حال كه پروردگار به من توفيق داد شما را زيارت كردم، دلم مى خواهد حديثى را كه از قول وجود مبارك رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كنند، شما براى من معنا كنيد؛ چون معنى آن را نمى فهمم. فرمودند: آن حديث چيست؟

 

 

 


منبع : برگرفته از کتاب حلال و حرام مالی تالیف: استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ثمرات اعتقاد به قیامت
احسن الحديث
عظمت حق در كلام امام على عليه السلام‏
غریزه جنسی
ارزش محبت پروردگار در برابر پادشاهى عالم‏
اوج عشق به ديگران
خواسته‏ هاى شايسته انسان از خدا
قانون قضا در اسلام‏
روايات باب توكل‏
كينه و دشمنى نسبت به دنيا

بیشترین بازدید این مجموعه

توبه ى مردى بادیه نشین از کفر و بت پرستى
توبه برادران یوسف
اوج عشق به ديگران
ارزش محبت پروردگار در برابر پادشاهى عالم‏
شعاع رحمت و كرم خدا
اعمال برادر دينی
وجود انسان
طلب یاری از خداوند
ارزش مؤمن در کلام امام عسکری(ع)
برگ درختان سبز در نظر هوشیار ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^