فارسی
جمعه 10 فروردين 1403 - الجمعة 18 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حكايت‏ شخصى از اهل شام

شخصى از اهل شام به مدينه آمد، مردى را ديد در كنارى نشسته، توجهش به او جلب شد، پرسيد اين مرد كيست؟ گفتند: حسين بن على بن ابى طالب عليهما السلام، سوابق تبليغاتى عجيبى كه در روحش رسوخ كرده بود، موجب شد كه ديگ خشمش به جوش آيد و تا مى تواند سبّ و دشنام نثار آن حضرت بنمايد، آنچه خواست گفت و در اين زمينه عقده دل گشود، امام عليه السلام بدون آن كه خشم بگيرد، و اظهار ناراحتى كند، نگاهى پر از مهر و عطوفت به او كرد، و پس از آن كه چند آيه از قرآن- مبنى بر حسن خلق و عفو و اغماض- قرائت كرد به او فرمود:

ما براى هر نوع خدمت و كمك به تو آماده ايم، آنگاه از او پرسيد، آيا از اهل شامى؟ جواب داد: آرى، فرمود: من با اين خلق و خوى سابقه دارم و سرچشمه آن را مى دانم.

پس از آن فرمود: تو در شهر ما غريبى، اگر احتياجى دارى حاضريم به تو كمك

دهيم، حاضريم در خانه خود از تو پذيرائى كنيم، حاضريم تو را بپوشانيم، حاضريم به تو پول بدهيم.

مرد شامى كه منتظر بود با عكس العمل شديدى برخورد كند، و هرگز گمان نمى كرد با يك هم چو گذشت و اغماضى روبرو شود، چنان منقلب شد كه گفت:

آرزو داشتم در آن وقت زمين شكافته مى شد و من به زمين فرو مى رفتم و چنين نشناخته و نسنجيده گستاخى نمى كردم، تا آن ساعت براى من بر همه روى زمين كسى از حسين و پدرش مبغوض تر نبود، و از اين ساعت، كسى نزد من از او و پدرش محبوب تر نيست. 

 [ «8» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ لِي يَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِي وَ لِسَاناً عَلَى مَنْ خَاصَمَنِي وَ ظَفَراً بِمَنْ عَانَدَنِي وَ هَبْ لِي مَكْراً عَلَى مَنْ كَايَدَنِي وَ قُدْرَةً عَلَى مَنِ اضْطَهَدَنِي وَ تَكْذِيباً لِمَنْ قَصَبَنِي وَ سَلَامَةً مِمَّنْ تَوَعَّدَنِي وَ وَفِّقْنِي لِطَاعَةِ مَنْ سَدَّدَنِي وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِي ]

خدايا! بر محمد و آلش درود فرست، و مرا بر كسى كه به من ستم مى كند غالب و چيره، و بر ضدّ كسى كه با من به مجادله برمى خيزد زبان گويا، و بر كسى كه با من دشمنى مى ورزد، پيروز قرار ده، و عليه كسى كه نيرنگم مى زند، چاره جويى بخش، و در برابر كسى كه به من ستم مى كند قدرت عنايت فرما، و عليه كسى كه به من دشنام مى دهد و غيبت مى كند، توان تكذيب مرحمت فرما، و از دست كسى كه مرا تهديد مى كند به سلامت دار، و از آن كه مرا به راه صواب مى برد، توفيق فرمانبرى ده، و از آن كه مرا به راه راست هدايت مى كند، توفيق پيروى عنايت كن.

 

 


منبع : پايگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

براى علم او نقطه منتها نيست‏
سحر شب جمعه‏
حكايتى زيبا از اهميت سكوت‏
قسمتى از مشكل با ارايه‏ى توبه برطرف شد
حكايتى در مبارزه با نفس‏
رفیق صمیمی امام حسین (ع)
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!
روزهای پایانی عمر صاحب جواهر
حضرت ابراهيم عليه السلام و نماز
حكايت نمك خوردن و حرمت صاحب نمك‏

بیشترین بازدید این مجموعه

نفرین و دعاى پدر
حكايتى در مبارزه با نفس‏
حكايت نمك خوردن و حرمت صاحب نمك‏
حكايتى زيبا از اهميت سكوت‏
داستانى عجيب از برزخ مردگان‏
سحر شب جمعه‏
آيا اين پيشامد را ناگوار داشتى؟
روايتى مهم در عبادت ناخالص‏
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!
روزهای پایانی عمر صاحب جواهر

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^