فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

آداب ولادت کودک

به هنگام ولادت كودك اين آداب را رعايت كنيد
معصوم (عليه السلام) به نقل صاحب مكارم الاخلاق فرمود : هفت خصلت به وقت ولادت كودك سنت است :مقدم ترين آنها نامگذارى است، تراشيدن سر، صدقه دادن به وزن موى تراشيده شده، عقيقه، آغشته كردن سر كودك به زعفران، پاك نمودن او به ختنه، خوراندن عقيقه به همسايگان.امام صادق (عليه السلام) عقيقه كردن را مستحب بسيار مؤكّد دانسته، تا جائى كه نسبت به آن لفظ واجب را استعمال كرده است.اَلْعَقيقَةُ واجِبَةٌ. از حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام) در رابطه با ختنه سئوال شد، فرمودند : ختنه در روز هفتم ولادت كودك از سنت است.
شير مادر
شير دادن مادر به طفل به مدت دو سال مسئله اى است كه در كتاب خدا قرآن مجيد مطرح است.وَ الوالداتُ يُرضِعنَ اولادهنَّ حَولينِ كاملينِ . . . وَ فصاله فى عامَينِ. آرى، روزى كودك در سينه مادر است، و مادر به خاطر جهات شخصى، يا خيالات خام، يا حفظ بعضى از امور جسمى حق ندارد طفل را از روزى خدا داده محروم كند، و او را به شير خشك، و به شير حيوان و امورى از اين قبيل حواله دهد.بايد دانست بهترين عامل براى وادار كردن پستان به ترشح شير مكيدن طفل است، و هيچ داروئى بهتر از مكيدن طفل نمى تواند پستان را به ترشح وادارد.از شروع مكيدن ترشح شير كم كم منظم مى شود، و حالت عمومى مادر رو به بهبود مى رود.شيرى كه از پستان زن ترشح مى شود شامل 6/1 گرم درصد مواد آلبومينوئيدى، 4% مواد چربى و 8/3 گرم درصد قند و اندكى املاح و ويتامين است، كه اين تركيب در هيچ ماده اى در جهان يافت نمى شود، تنها سينه مادر است كه به اراده حق توان ساختن چنين غذائى را براى مهمان تازهوارد دارد!تركيب شير حيوانات اندكى با اين تركيب فرق دارد، بدين معنى در حيواناتى كه رشدشان سريعتر است مانند گوساله مقدار، آلبومينوئيد شيرشان بيشتر است و بالعكس.در ماههاى مختلف شيردادن تركيبات شير زن هميشه در تغيير است، به قسمى كه قند و چربى آن روز به روز رو به نقصان است و اما مواد آلبومينوئيدى آن رو به ترقّى است.مكيدن طفل علاوه بر اينكه او را سير مى كند و وسيله ادامه حياتش مى شود، سبب ازدياد ترشح و به كار انداختن غدد پستان نيز مى گردد.تعداد دفعات شير دادن در پانزده روز اول تولد هفت مرتبه در روز است كه از ساعت 6 صبح شروع و به فاصله سه ساعت يك دفعه تا 12 شب ادامه مى يابد و طفل در پانزده روز اول زندگى از ساعت 12 شب تا 6 صبح را بايد استراحت كند، پس از پانزده روز لازم است تعداد دفعات شير دادن را به شش مرتبه در روز تقليل داد، يعنى ساعت 9 شب بچه را از شير گرفت و وادار به خواب كرد، تا هم مادر استراحت كند و هم دستگاه گوارش كودك بتواند خود را براى گوارش بعدى آماده كند.مادر در هر دفعه شير خوردن طفل بايد دقت كند كودك خود را خوب سير كند، و اين امر با اندكى حوصله و صبر قابل اجرا است، پس از سير شدن طفل، او را به پهلوى راست بخواباند و به دنبال كار روزمره خود برود.كودكى كه پس از هر بار شير خوردن به راحتى مى خوابد و بى تابى نمى كند، و به خصوص با آزمايش وزن 25 تا 30 گرم بر وزنش افزوده مى شود، كودك سالمى است و از داشتن چنين فرزندى بايد كاملاً خوشحال بود. رسول خدا با كثرت كار، توجهى مخصوص به وضع شير فرزندان داشت، به خانه فاطمه زهرا (عليها السلام) مى آمد، انگشت سبابه به دهان حسين (عليه السلام) مى گذاشت، با مكيدن او اشتهاى او را امتحان مى كرد تا اگر اشتهاى صادق است مادر به او شير بدهد، اگركاذب است محض گريه و ناآرامى براى ساكت كردن طفل به او شير ندهد، زيراشير روى شير بيمارى تخمه مى آورد،و دستگاه گوارش كودك را تنبل،و در نتيجه در تمام وجود طفل اثر منفى مى گذارد، و او را خمود، سست و ضعيف بار مى آورد.رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :لَيْسَ لِلصَّبِىِّ لَبَنٌ خَيْرٌ مِنْ لَبَنِ أُمِّهِ. براى كودك شيرى بهتر از شير مادر نيست.اين جمله قرنهاقبل، از رسول گرامى اسلام صادرشده،حقيقتى است كه دانشمندان بزرگ تازه به آن پى برده اند، درتحقيقات دانشمندان غرب، غربى كه اكثر خانواده هايش كودك خودرابه شيرخوارگاه مى سپارند، تاباشير مصنوعى بزرگ شود آمده:كه شيرى و غذائى براى كودك بهتر و سودمندتر از شير مادر نيست.اگر مادر شير نداشته باشد، كه كم اتفاق مى افتد، روايات تأكيد فراوان دارند، در انتخاب دايه كمال دقت را به خرج دهيد، كه شير در جسم و جان و فكر كودك، فوق العاده مؤثر است.در روايات آمده كه از انتخاب دايه بدكاره، روانى، احمق، كم ديد، يهوديه، نصرانيه، مجوسيه، مشروبخوار بپرهيزيد، كه وضع اينان از طريق شير به كودك منتقل مى شود. امانكته بسيار مهم درمسئله شيردادن ثواب آن است كه انسان راشگفت زده مى كند.رسول حق در پاسخ سخن امّ سلمه كه گفت مردان تمام خير را مى برند، زنان بيچاره چه كنند ؟ فرمود :ايام حاملگى ثوابش ثواب روزه و عبادت شبانه، و جهاد با مال و جان در راه خدا است، زائيدن به اندازه اى بهره الهى دارد كه احدى را قدرت آگاهى بر آن نيست اما شير دادن : به هر مرتبه كه طفل سينه مادر را مى مكد، معادل ثواب آزاد كردن يك برده از اولاد حضرت اسماعيل در نامه عمل زن شيرده نوشته مى شود، و چون از شير دادن فارغ شود فرشته اى كريم بر پهلوى زن مى زند و مى گويد : عملت را از سر بگير، كه آمرزيده شده اى!! مادران لازم است به نكته اى كه در شيردادن، امام صادق (عليه السلام) به آن توجه داده اند عنايت كنند، حضرت به زنى به نام ام اسحاق فرمودند :لا تُرْضِعيهِ مِنْ ثَدْي واحِد وَ اَرْضِعيهِ مِنْ كِلَيْهِما يَكُونُ اَحَدُهُما طَعاماً وَ الاْخَرُ شَراباً.از يك پستان شير مده، از هر دو پستان كودك را تغذيه كن، كه يكى براى او غذا و ديگرى به منزله نوشيدنى است!
نامگذارى
گروهى تصور مى كنند نامگذارى امرى عادى و معمولى است، و به هر نامى كه بخواهند مانعى ندارد كودك را نامگذارى كنند، ولى اينطور نيست، نامگذارى امرى بسيار مهم، و داراى اثر در مشاعر كودك، و آينده اوست، به همين خاطر باب مفصّلى در روايات اختصاص به اين معنا پيدا كرده.امام هفتم (عليه السلام) فرمود :اَوَّلُ ما يَبِرُّ الرَّجُلُ وَلَدَهُ اَنْ يُسَمِّيَهُ بِاِسْم حَسَن، فَلْيُحْسِنْ اَحَدُكُمْ اِسْمَ وَلَدِهِ. اول نيكى مرد نسبت به فرزندش اين است كه او را به نام نيك نامگذارى كند، بر هر كدام از شما لازم است براى فرزندش نام نيك انتخاب كند.رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :نامهاى خود را نيـكو انتخاب كنيد، كه روز قيامت به همان نامها خوانده مى شويد. راوى مى گويد خدمت حضرت صادق (عليه السلام) رسيدم كنار گهواره موسى بن جعفر بود، نشستم تا حضرت از برخوردش با كودك فارغ شد، مرا خواست، به حضرت سلام كردم، جواب داد، سپس سر من فرياد كشيد و فرمود : الآن برو و نامى كه براى فرزندت ديروز انتخاب كردى عوض كن.همانا اسمى است كه حضرت حق آن را دشمن دارد، واقعيتى بود، براى من دخترى متولد شده بود كه نامش را حميرا گذارده بودم، به دستور حضرت برگشتم و نام او را تغيير دادمحضرت صادق (عليه السلام) از پدرانش روايت مى كند :اِنَّ رَسُولَ اللّهِ كانَ يُغَيِّرُ الاَْسْماءَ الْقَبيحَةَ فِى الرِّجالِ وَ الْبُلْدانِ. همانا رسول خدا اسماء زشت انسانها و شهرها را تغيير مى دادند.حضرت باقر (عليه السلام) فرمود :اَصْدَقُ الاَْسْماءِ ما سُمِّىَ بِالعُبُودِيَّةِ وَ اَفْضَلُها اَسْماءُ الاَْنْبِياءِ. صادق ترين نامها، نامهائى است كه بوى بندگى حق دارد، و برترين نامها براى فرزندان شما نام انبياء است.موسى بن جعفر (عليهما السلام) فرمود :لا يَدْخُلُ الْفَقْرُ بَيْتاً فيهِ اَسْمُ مُحَمَّد اَوْ اَحْمَدَ اَوْ عَلِىٍّ اَوِ الحَسَنِ اَوِ الحُسَيْنِ اَوْ جَعْفَر اَوْ طالِب اَوْ عَبْدِاللّهِ اَوْ فاطِمَةَ مِنَ النِّساءِ. در خانه اى كه نام پسران، محمد يا احمد يا على يا حسن و حسين و جعفر و طالب و عبداللّه و نام دختران فاطمه باشد، فقر داخل نمى گردد.اگر نامى غير از نام انبياء يا امامان يا مادران انبياء و ائمه به روى فرزندان شماست، براى جلب رضاى حق و خوشنودى انبياء و امامان عوض كنيد، مبادا كه در قيامت فرزندان شما به خاطر نامهاى زشتى كه يادآور زشتى هاى قهرمانان گناه و آلودگى است دارند، از شما شكايت كنند.

[1]-بحار، ج 13، ص 21.
[2]-ميزان الحكمة، ج 3، ص 56 ـ 58.
[3]-همان مدرك.
[4]-همان مدرك.
[5]-همان مدرك.
[6]-ميزان الحكمة، ج 3، ص 59 ـ 62.
[7]-همان مدرك.
[8]-همان مدرك.
[9]-همان مدرك.
[10]-ميزان الحكمة، ج 3، ص 63.
[11]-انعام/162.
[12]-وسائل، ج 20، ص 168.
[13]-اين تعبير لطيف درباره زن كه نشانگر عنايت و رحمت خاص خدا به اوست، در روايت بسيار مهمّى در
جلد 20 1.htmوسائل، ص 13، چاپ آل البيت در رابطه با ازدواج آدم و حوا آمده.
[14]-وسائل، ج 20، ص 163، چاپ آل البيت.
[15]-آل عمران/57.
[16]-لقمان/11.
[17]-ميزان الحكمة، ج 5، ص 596.
[18]-ميزان الحكمة، ج 5، ص 595 ـ 596.
[19]-همان مدرك.
[20]-ميزان الحكمة، ج 5، ص 599 ـ 600.
[21]-همان مدرك.
[22]-توبه/71.
[23]-بقره/180.
[24]-بقره/201.
[25]-بحار، ج 71، ص 383.
[26]-ميزان الحكمة، ج 9، ص 277 ـ 278.
[27]-همان مدرك.
[28]-همان مدرك.
[29]-بقره/168 ـ 169.
[30]-بحار، ج 5، ص 147.
[31]-ميزان الحكمة، ج 4، ص 123.
[32]-بحار، ج 103، ص 7 ـ 9 ; ميزان الحكمة، ج 4، ص 119.
[33]-همان مدرك.
[34]-همان مدرك.
[35]-همان مدرك.
[36]-همان مدرك.
[37]-بحار، ج 78، ص 339.
[38]-وسائل، ج 12، ص 11.
[39]-بحار، ج 103، ص 7.
[40]-بحار، ج 103، ص 2.
[41]-ميزان الحكمة، ج 4، ص 119.
[42]-نهج البلاغه، خطبه 91.
[43]-بحار، ج 77، ص 389.
[44]-ميزان الحكمة، ج 4، ص 117.
[45]-بحار، ج 74، ص 395.
[46]-بحار، ج 75، ص 172.
[47]-بحار، ج 69، ص 407.
[48]-بحار، ج 74، ص 81.
[49]-بحار، ج 71، ص 396.
[50]-بحار، ج 78، ص 60.
[51]-بحار، ج 76، ص 60.
[52]-بحار، ج 66، ص 15.
[53]-بحار، ج 103 ، ص 21.
[54]-بحار، ج 103، ص 11.
[55]-ميزان الحكمة، ج 9، ص 308.
[56]-بحار، ج 7، ص 197.
[57]-بحار، ج 103، ص 6.
[58]-بقره/222.
[59]-ميزان الحكمة، ج اول، ص 540 ـ 541.
[60]-همان مدرك.
[61]-همان مدرك.
[62]-همان مدرك.
[63]- همان مدرك.
[64]-بحار، ج 6، ص 35 ـ 36.
[65]-همان مدرك.
[66]-برگرفته اى مختصر از مقاله اى مفصل در الميزان، ج 2، ص 247 ـ 250.
[67]-ملك/10.
[68]-بحار، ج 1، ص 131.
[69]-ميزان الحكمة، ج 6، ص 419.
[70]-همان مدرك.
[71]-غرر الحكم، باب عقل.
[72]-بحار، ج 77، ص 158.
[73]-كافى، ج 1، ص 26.
[74]-بحار، ج 77، ص 147.
[75]-بحار، ج 78، ص 141.
[76]-بحار، ج 74، ص 189.
[77]-ميزان الحكمة، ج 2، ص 63.
[78]-همان مدرك.
[79]-همان مدرك.
[80]-بحار، ج 92، ص 17.
[81]-ميزان الحكمة، ج 8، ص 67 ـ 69.
[82]-همان مدرك.
[83]-همان مدرك.
[84]-نهج البلاغه، خطبه 176.
[85]-بحار، ج 92، ص 19.
[86]-همان مدرك، ص 189.
[87]-نهج البلاغه، خطبه 147.
[88]-خلاصه اى از آيات نبوت در قرآن مجيد.
[89]-طه/132.
[90]-مريم/55.
[91]-ابراهيم/40.
[92]-بحار، ج 77، ص 77.
[93]-بحار، ج 69، ص 406.
[94]-بحار، ج 82، ص 209.
[95]-عنكبوت/45.
[96]-مدّثر/43 ـ بحار، ج 83، ص 9 ـ 19.
[97]-وسائل، چاپ آل البيت، ج 16، ص 338.
[98]-تحريم/6.
[99]-بقره/174.
[100]-نساء/10.
[101]-تكوير/6.
[102]-ابراهيم/48.
[103]-تحريم/ 6.
[104]-اعلى/13.
[105]-نجم/ 14 ـ 15.
[106]-آل عمران/133.
[107]-بحار، ج 21، ص 361.
[108]-نساء/19.
[109]-بقره/228.
[110]-احزاب/50.
[111]-وسائل، ج 20، ص 180، چاپ آل البيت.
[112]-بحار، ج 103، ص 249.
[113]- حجر/92 ـ 93.
[114]-صافات/24.
[115]-اسرا/36.
[116]-لقمان/14.
[117]-احقاف/15.
[118]-راهنماى مادر/6.
[119]-بحار، ج 101، ص 106.
[120]-بحار، ج 101، ص 106 ـ 107.
[121]-بحار، ج 101، ص 116.
[122]-وسائل، ج 21، ص 409.
[123]-وسائل، ج 21، ص 407.
[124]-وسائل، ج 21، ص 411 ـ 413.
[125]-همان مدرك.
[126]-وسائل، ج 21، ص 439.
[127]-بقره/233.
[128]-لقمان/14.
[129]-راهنماى مادر/30.
[130]-بحار، ج 103، ص 323.
[131]-بحار، ج 103، باب رضاع; وسائل، ج 15، باب رضاع.
[132]-وسائل آل البيت، ج 21، ص 451.
[133]-وسائل، ج 21، ص 389.
[134]-همان مدرك.
[135]-وسائل، ج 21، ص 389.
[136]-وسائل، ج 21، ص 390 ـ 391.
[137]-همان مدرك.
[138]-وسائل، ج 21، ص 396.
 

برگرفته از کتاب نظام خانواده در اسلام استاد حسین انصاریان

 

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

دعا؛ اسلحه مؤمن‏
قول و قصیده از قادر طراوت پور
قنداقه اش را بست، حالا اصغرآماده است اززهرا بشری ...
کاروان کربلا
سه مطلب ضروری در فهم تمثیل های قرآن
پیوند قیام عاشورا و قیام مهدی(ع)
قافله سالار عشق
محمّد بن ابى سعيد بن عقيل‏
فضیلتهای زیارت امام حسین(ع)
اين همه تاكيد، چرا؟

بیشترین بازدید این مجموعه

فیلسوف ری
حكومت در نگاه على (ع )
پنج سخن با الهام در باره ماه رمضان از خطبه ...
امام حسین از نگاه نبوی
انحراف در اعتقاد به عظمت‏ حق
بهترین عمل در شب قدر چیست؟
حادثه‏ اى بى‏ مانند
"قرآن صاعد" یعنی چه؟
نقش مصلحت در دروغ و دروغگویی
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^