خداوند مهربان حدود هفتصد آيه در قرآن مجيد، ما را به مطالعه فعل، صنعت و پديدههايش دعوت كرده است. دعوت به تعقل كرده براي چه؟ براي اين كه ما از طريق تعقل در پديدههاي او، خلقت او، آفرينش او، او را بيابيم و باور كنيم و به اين نتيجه برسيم. مطالبي كه ديگران ميگويند، خيلي حرفهاي پوچ و پوكي بوده است. به قول كمونيستها عامل به وجود آمدن دنيا ماده است. جالب اين كه حرفهايي كه ما درباره پروردگار داريم، آنها هم دربارة ماده دارند. ماده ازلي، ابدي، بيرنگ، بيبو. ما گرفتار آنها نشويم، از توحيد جدا نيفتيم، از اين منبع فيوضات بينهايت قطع نباشيم. يك كلمه به آنها ميشود گفت ماده خود از اجزاي موجودات و عالم خلقت است. يعني مثلاً در يك سلول شصت و سه عنصر و ماده قرار دارد كه تركيب وجود سلول را ساخته. خود ماده كه در وجود موجودات به كار رفته چگونه خودش منشأ اين همه پديدهها ميشود، يا آنهايي كه ميگويند: تصادفاً عالم به وجود آمده. تصادف يعني چه؟ يعني عمق تصادف را براي ما بگوييد كه چيست؟ ممكن است بگويند: منظور ما از تصادف خود به خود به وجود آمده است. اين حرف بيهودهاي است خود به خود! معنياش اين است كه كل اين عالم هستي بود، بعد خودش را به وجود آورد. يعني عامل به وجود آوردن خودش، خودش است.البته اگر بود، ديگر به وجود آمدن نميخواهد و اگر اين حرف باطل است، نهايتاً بايد بگوييد. نيستي عامل هستي است كه نيستي يك مسأله پوچي است ميگوييد: نيست. نبوده و نخواهد بود. نميتواند نيستي عامل هستي باشد.
از وقتي كه ما تعقل در آيات كتاب آفاق ميكنيم، اين نظم و استواري و دقت را در اين پديدهها ميبينيم، ميبينيم كه تمام اينها از علم و حكمت خبر ميدهند، از عدل خبر ميدهند. چه طور ميشود انسان مطالعه كند و خدا را پيدا نكند و ياوههاي آنها را هم رد نكند. يعني سود در مطالعه آيات كتاب آفاق كه بخشياش را پروردگار در قرآن آورده و راه ما را كوتاه كرده. انسان اينها را بفهمد و به اين نقطه نرسد، به نقطه حذف و انتخاب.
حذف تمام معبودهاي باطل و حرفهاي باطل و انتخاب حق، يعني امكان ندارد باانصافي، آدمي كه تواضع قلبي دارد در اين آيات دقت كند، بيرون هم تفسير اين حقايق را ببيند و به اين نقطه روشن زيباي حذف و انتخاب نرسد كه اين حذف و انتخاب هم در كنار توحيد براي انسان در همه كارهايش دائمي ميشود، يعني لا اله الا الله در همة امور انسان حاكم ميشود.
منبع : پایگاه عرفان