فارسی
سه شنبه 04 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 13 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

وهابیت و تکفیر مسلمین

خطرناکترین چیزی که ابن تیمیه بنیانگزار فکری وهابیت در آغاز دعوت خویش مطرح ساخت و افکار عمومی را متشنج و عقائد مردم را جریحه دار کرد، متهم ساختن مسلمان به کفر و شرک بود.
او رسماً اعلام کرد: هر کس کنار قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا یکی از افراد صالح بیاید و از آنان حاجت بخواهد مشرک است، پس واجب است چنین شخصی را وادار به توبه کنند، و اگر توبه نکرد، باید کشته شود. «من یأتی إلی قبر نبیّ أو صالح، و یسأله حاجته و یستنجده... فهذا شرک صریح، یجب أن یُستتابَ صاحبُه، فإن تاب، و إلاّ قُتِل» (۱).
● محمّد بن عبدالوهّاب و تکفیر مسلمین و جهاد با آنان
محمّد بن عبدالوهّاب مجدّد ناشر افکار ابن تیمیّه می گوید: «و إنّ قصدهم الملائکة و الأنبیاء و الأولیاء یریدون شفاعتهم و التقرّب إلی اللّه بذلک، هو الذی أحلّ دماءهم و أموالهم» (۲). (همانا هدف آنان وسیله تقرّب به خداوند و شفیع قرار دادن پیامبران، و صالحان است، به همین جهت خونشان حلال و قتلشان جایز است).
● شهادت به کفر مسلمانان، شرط ورود به آیین وهّابیّت
أحمد زینی دحلان مفتی مکّه مکرّمه می نویسد: «کان محمّد بن عبدالوهّاب إذا اتّبعه أحد و کان قد حجّ حجّة الإسلام، یقول له: حجّ ثانیاً! فإنّ حجّتک الأولی فعلتها و أنت مشرک، فلا تقبل، و لا تسقط عنک الفرض. و إذا أراد أحد الدخول فی دینه، یقول له بعد الشهادتین: اشهد علی نفسک إنّک کنت کافراً، و علی والدیک أنّهما ماتا کافرین، و علی فلان و فلان، و یسمّی جماعة من أکابر العلماء الماضین أنّهم کانوا کفّاراً، فإن شهد قبله، و إلاّ قتله، و کان یصرّح بتکفیر الأمّة منذ ستّمائة سنة، و یکفّر من لا یتّبعه، و یسمّیهم المشرکین، و یستحلّ دماءهم و أموالهم»(۳). اگر چنانچه کسی به مذهب وهّابیّت در می آمد و قبلاً حج واجب انجام داده بود «محمّد بن عبدالوهّاب» به وی می گفت: باید دوباره به زیارت خانه خدا بروی چون حج گذشته تو در حال شرک صورت گرفته است و به کسی که می خواست وارد کیش وهّابیّت بشود می گفت: پس از شهادتین باید گواهی دهی که در گذشته کافر بوده ای و پدر و مادر تو نیز در حال کفر از دنیا رفته اند، و همچنین باید گواهی دهی که علماء بزرگ گذشته کافر مرده اند. اگر چنانچه گواهی نمی داد وی را می کشتند. آری او بر این باور بود که تمام مسلمانان در طول ۱۲ قرن گذشته کافر بوده اند، و هرکسی را که از مکتب وهّابیّت پیروی نمی کرد او را مشرک دانسته و خون و مال او را مباح می کرد. فتوی ابن جبرین در کفر شیعه ابن جبرین که یکی از مفتیان بزرگ سعودی است سؤال شده که آیا به فقرای شیعه می شود زکات داد؟ پاسخ داده طبق نظر علماء اسلامی به کافر نمی شود زکات داد و شیعیان بدون شک به چهار دلیل کافر هستند:
۱) آنان نسبت به قرآن طعنه زده و بدگویی می کنند و معتقد به تحریف قرآن هستند و می گویند که دو سوم قرآن حذف شده و هر کس به قرآن طعنه زند کافر هست و منکر آیه شریفه «و إنا له لحافظون» می باشد.
۲) به سنت پیامبر و احادیث صحیح بخاری و مسلم نیز طعنه می زنند و به احادیثی که در این دو کتاب آمده عمل نمی کنند چون بر این عقیده هستند که روایات این کتاب ها از صحابه نقل شده و صحابه را کافر می شمارند و معتقد هستند که پس از پیامبر گرامی همه صحابه جز علی و فرزندان او و تعداد اندکی مانند سلمان و عمار همه کافر و مرتد شدند.
۳) شیعیان اهل سنت را کافر دانسته و با آنان نماز نمی خوانند و اگر پشت سر اهل سنت نماز بخوانند آن نماز را اعاده می کنند بلکه آنان معتقد به نجاست اهل سنت هستند و اگر با یکی از اهل سنت مصافحه کنند، دست خود را آب می کشند.
۴) شیعیان نسبت به علی و فرزندان او غلوّ کرده و آنان را به صفاتی که ویژه خداوند است توصیف می کنند و همانند خداوند آنان را صدا می کنند. تا آن جا که گفته: «من دفع إلیهم الزکاة فلیخرج بدلها حیث أعطاها من یستعین بها علی الکفر، و حرب السنّة» اگر کسی به شیعیان زکات بدهد قبول نیست زیرا او با این کار خود به کسی کمک کرده که کفر را تقویت می کند و با سنت پیامبر در حال جنگ است (۴).
● اعلام رسمی جهاد بر ضدّ شیعه
از شیخ عبدالرحمان براک از مفتیان سعودی استفتا شده: «هل یمکن أن یکون هناک جهاد بین فئتین من المسلمین (أی: السنة مقابل الشیعة؟». آیا امکان جهاد میان اهل سنت و شیعه وجود دارد؟ وی پاسخ داده: «... إن کان لأهل السنة دولة و قوة و أظهر الشیعة بدعهم، و شرکهم، و اعتقاداتهم، فإن علی أهل السنة أن یجاهدوهم بالقتال... (۵).
اگر اهل سنت دارای دولت مقتدی باشند و شیعه برنامه شرک آمیز خود را اظهار نمایند (مانند اعتقاد به وصایت علی (علیه السلام) بعد از پیامبر گرامی و مراسم عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) و توسل به امیر المؤمنین و حسین (علیهما السلام)). در این صورت بر اهل سنت واجب است که علیه شیعه اعلام جهاد نموده و آنان را به قتل برساند.
● فتوای هیأت عالی افتای سعودی بر کفر شیعه
هیأت عالی افتای سعودی در پاسخ به سؤالی پیرامون شیعه نوشته است: «إنّ کان الأمر کما ذکر السائل من أن الجماعة الذین لدیه من الجعفریة یدعون علیا و الحسن و الحسین و سادتهم فهم مشرکون مرتدون عن الإسلام» (۶).
همان گونه که در سؤال آمده است، آنان که «یاعلی، یاحسین» می گویند مشرک، و از ملّت اسلام خارج می باشند و این فتوی به امضاء چهار تن از اعضای هیأت عالی سعودی به شرح ذیل رسیده است: رئیس هیأت: عبدالعزیز بن عبداللّه بن باز. اعضای هیأت: عبدالرزاق عفیفی، عبداللّه بن غَدَیان و عبداللّه بن قعود.
● فتوای زرقاوی بر جهاد بر ضد شیعه
زرقاوی رهبر وهابیون عراقی طی اطلاعیه ای که از طریق اینترنت منتشر گردید اعلام کرد: مخالفان (شیعیان): افعی ها و دشمنان در کمین نشسته و عقرب های حیله گر هستند، ما اکنون به جنگ با دشمن کافر و جنگ دشوار با دشمن حیله گری که لباس دوست بر تن کرده و به همدلی دعوت می کند، و لیکن شرور است و ارث اختلاف درونی را به میراث برده، می پردازیم. یک ناظر جستجوگر درک می کند که شیعیان خطری آشکار و حقیقی هستند. پیام تاریخ که واقعیت نیز آن را تصدیق نموده، این امر را روشن ساخته که تشیع، دینی جدا از اسلام است و با یهود تحت شعار اهل کتاب و مسیحیان ملاقات می کنند، شرک نمایان شیعیان تا جایی است که قبرها را می پرستند و در اطراف قبور ائمه طواف می کنند، به حدی رسیده اند که یاران پیامبر را کافر می دانند و به مادر مؤمنان و صالحان این امت دشنام می دهند و قرآن کریم را جعل می کنند و در کتب شیعیان که تاکنون در حال انتشار است به نزول وحی برای آن گروه ادعا شده است و این یکی از تصاویر کفر و کفرشناسی است.
کسانی که گمان می کنند شیعیان می توانند میراث تاریخی و کینه سیاه خود را فراموش کنند، در توهم به سر می برند و این همانند آن است که این افراد، (متوهمان) از مسیحیان بخواهند صلیب کشیدن مسیح را فراموش کنند. آیا یک عاقل چنین کاری می کند؟ این قوم علاوه بر کفر خود، برای افزایش بحران حکومت و موازین نیرو در دولت، از مکر و حیله سیاسی استفاده و تلاش می کنند برای تثبیت شرایط محیطی جدید خود، با استفاده از پلاکاردهای سیاسی و سازمان های خود با هم پیمانانشان همکاری کنند. این قوم خیانتکار در طول تاریخ، اهل تسنن را به مبارزه می طلبیده و در هنگام سقوط رژیم صدام، شعار «انتقام از تکریت تا انبار» را سر می داد که این مسأله خود بر میزان کینه آنها نسبت به اهل تسنن دلالت می کند (۷).
● نتیجه شوم تکفیر و اعلام جهاد محمد بن عبدالوهاب
با اعلام جهاد علیه مسلمین به اتهام کفر و شرک و بدعت، اعراب بادیه نشین را بر انگیخت و به کمک ابن سعود لشکری فراهم ساخت و با حمله به شهرها و روستاهای مسلمان نشین، مردم را به خاک و خون کشید و اموال آنان را به عنوان غنائم جنگی غارت نمود (۸).
۱) قتل و غارت وهابیون در منطقه نجد
الف) کشتار مسلمانان و قطع نخل ها و غارت مغازه ها: ابن بشر عثمان بن عبداللّه، مؤرخ آل سعود در رابطه با آغاز دعوت وهابیت در منطقه نجد و کشت و کشتار مردم بی گناه به اتهام شرک می نویسد: عبدالعزیز همراه با عده ای به قصد جهاد با اهل سرزمین ثادق حرکت کرد، و آنان را به محاصره در آورد و بخشی از نخلستان های آنان را قطع کرد و تعدادی هم از مردان آنان را به قتل رساند (۹).
سپس عبدالعزیز به قصد جهاد به سمت خُرج حرکت کرد و در منطقه «دُلَم» هشت نفر از مردان را به قتل رساند و مغازه ها را که مملو از اموال بود، غارت نمود و آنگاه به سرزمین «نَعْجان» و «ثَرْمَدا» و «دُلَم» و «خُرْج» رفت و عدّه ای را کشت و شتران بسیاری به غنیمت گرفت.
ب) به آتش کشیدن محصولات زراعی: تا آن جا که می گوید: عبدالعزیز به قصد جهاد وارد منفوحه شد و محصولات زراعی آنان به آتش کشید و بخش عظیمی از جواهرات و گوسفند و شتران را به غنیمت گرفت و تعدا ده نفر را نیز به قتل رساند (۱۰).
ج) باعث سقط زنان حامله: لشکر عبدالعزیز شبانگاه وارد منطقه حَرْمه شدند و پس از طلوع فجر به دستور عبداللّه پسر عبدالعزیز تیراندازان به صورت دسته جمعی به طرف شهر تیراندازی و صدای مهیب تیرها شهر را به لرزه درآورد به گونه ای که بعضی از زنان حامله، سقط کردند و مردم به وحشت افتاده و شهر به محاصره در آمد و مردم نه توان مقاومت و نه امکان فرار از شهر را داشتند (۱۱).
د) کشته شدن مردم ریاض در اثر گرسنگی و تشنگی: ابن بشر در رابطه با حمله وهابیت به ریاض می نویسد: «ففرّ أهل الریاض فی ساقته الرجال و النساء و الأطفال لا یلوی أحد علی أحد، هربوا علی وجوههم إلی البریة فی السهباء قاصدین الخروج و ذلک فی فصل الصیف، فهلک منهم خلق کثیر جوعا و عطشاً». اهل ریاض با شنیدن حمله لشکر وهابیت از ترس و وحشت، همه مردان و زنان و کودکان پا به فرار گذاشتند، از آنجایی که این حمله در فصل تابستان بود، جمعیت زیادی در اثر گرسنگی و تشنگی جان سپردند.

هـ) کشتار فراریان: وقتی عبدالعزیز وارد ریاض شد دید در شهر جز اندکی کسی نمانده و و فراریان را دنبال کرد و عدّه ای را کشت و اموالی را که با خود داشتند به غنیمت گرفت و آن گاه در شهر ریاض تمام اموال مردم و خانه ها و نخلستان های آنان را به تصرف در آوردند. «فلمّا دخل عبد العزیز الریاض وجدها خالیة من أهلها إلاّ قلیلاً فساروا فی أثرهم یقتلون و یغنمون. ثمّ إنّ عبدالعزیز جعل فی البیوت ضبّاطاً یحفظون ما فیها و حاز جمیع ما فی البلد من الأموال و السلاح و الطعام و الأمتاع و غیر ذلک و ملک بیوتها و نخیلها إلا قلیلاً» (۱۲).
● چند سؤال؟
این کشت و کشتار مردم بی دفاع نمونه ای از جنایات وهابیت بود که توسط یک مورخ سعودی بیان گردید و اینک چند سؤال از طرفداران وهابیت مطرح است. بر فرض این که ساکنان این مناطق که مورد حمله و هجوم وهابیون قرار گرفت همگی مشرک بودند، آیا رهبران وهابی قبل از حمله و قتل و غارت، آنان را به طرف اسلام و ایمان دعوت کردند و آنان نپذیرفتند و به دنبال آن، حمله و قتل و غارت را آغاز کردند و یا بدون هیچ اطلاعی، شبانگاه مردم بی دفاع را به رگبار گلوله بستند و زنان حامله از ترس جنین خود را سقط کردند. آیا دعوت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از مشرکان این چنین بود؟ آیا آتش زدن مزارع، نابودی نخلستان ها و به دنبال کردن فراریان که در میان آنان زنان و کودکان بود با کدام یک از موازین اسلام مطابقت دارد؟ آیا رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یک مورد این چنین برخوردی با مشرکان و حتی یهودیان داشته اند؟ مگر پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از فتح مکه که برخی شعار می دادند «الیوم یوم الملحمة» امروز، روز انتقام است، نفرمود؟ «الیوم یوم المرحمة» (۱۳) امروز، روز نمایش رحمت و رأفت اسلامی است، و نسبت به کسانی هشت سال تمام با حضرت جنگیده بودند با جمله: «اذهبوا فأنتم الطلقاء» (۱۴)، همه را از هرگونه انتقام و مجازات معاف نداشت؟ آیا به آتش کشیدن مزارع و قتل زنان و کودکان فراری از نظر عرف مردم و قوانین بین المللی قابل توجیه است؟ (۱۵)
۲) کشتار بی رحمانه شیعیان در کربلا
کشتار وهّابیان در عتبات عالیات به راستی صفحه تاریخ را سیاه کرده و لکّه ننگ همیشگی بر پیشانی وهّابیان زده است. «صلاح الدین مختار» که خود وهّابی است می نویسد: در سال ۱۲۱۶ امیر سعود با لشگر انبوهی از مردم نجد و عشایر جنوب و حجاز و دیگر نقاط، به قصد عراق حرکت کرد، در ماه ذی قعده به کربلا رسید و تمام برج و باروی شهر را خراب کرد، و بیشتر مردم را که در کوچه و بازار بودند به قتل رساند، نزدیک ظهر با اموال و غنایم فراوان از شهر خارج شد. آنگاه خمس اموال غارت شده را خود سعود برداشت و بقیّه را به نسبت هر پیاده یک سهم و هر سواره دو سهم بین لشگریان تقسیم نمود (۱۶).
شیخ عثمان نجدی از مورّخان وهّابی می نویسد: وهّابیان به صورت غافلگیرانه وارد کربلا شدند و بسیاری از اهل آنجا را در کوچه و بازار و خانه ها کشتند، روی قبر حسین (علیه السلام) را خراب کردند، و آنچه در داخل قبّه بود به چپاول بردند، و هرچه در شهر از اموال، اسلحه، لباس، فرش، طلا، و قرآن های نفیس یافتند ربودند، نزدیک ظهر از شهر خارج شدند در حالی که قریب به دو هزار نفر از اهالی کربلا را کشته بودند (۱۷).
برخی می نویسند که وهّابیان در یک شب، بیست هزار نفر را به قتل رساندند (۱۸).
میرزا ابوطالب اصفهانی در سفرنامه خود می نویسد: هنگام برگشت از لندن و عبور از کربلا و نجف دیدم که قریب بیست و پنج هزار نفر وهّابی وارد کربلا شدند و صدای «اقتلوا المشرکین و اذبحوا الکافرین» (مشرکان را بکشید و کافران را ذبح کنید)، سر می دادند، بیش از پنج هزار نفر را کشتند و زخمی ها حساب نداشت، صحن مقدس امام حسین (علیه السلام) از لاشه مقتولین پر، و خون از بدن های سر بریده شده روان بود. بعد از یازده ماه مجدّداً به کربلا رفتم دیدم که مردم آن حادثه دلخراش را نقل و گریه می کنند به طوری که از شنیدن آن، موها بر اندام راست می شد (۱۹).
وهّابیان بعد از کشتار بی رحمانه اهل کربلا و هتک حرمت حرم حسینی (علیه السلام)با همان لشگر راهی نجف اشرف شدند، ولی مردم نجف به خاطر آگاهی از جریان قتل و غارت کربلا و آمادگی دفاعی به مقابله برخواستند و حتی زن ها از منزل ها بیرون آمده و مردان خود را تشجیع و تحریک به دفاع می کردند تا اسیر قتل و چپاول وهّابیان نشوند و در سال ۱۲۱۵ نیز گروهی برای انهدام مرقد مطهر حضرت امیر (علیه السلام) عازم نجف اشرف شدند که در مسیر با عدّه ای از اعراب درگیر شده و شکست خوردند (۲۰).
در مدّت نزدیک به ده سال چندین بار حملات شدیدی به شهر کربلا و نجف انجام دادند (۲۱).
۳) قتل عام مردم طائف
شاید بعضی تصوّر کنند که وهّابیان فقط بلاد شیعه نشین را مورد تاخت و تاز قرار داده اند، ولی با نگاهی به عملکرد سیاه آنان در حجاز و شام روشن خواهد شد که حتی مناطق سنی نشین نیز از حملات وحشیانه آنان در امان نبود. «جمیل صدقی زهاوی» در حمله وهّابیان به طائف می نویسد: از زشتترین کارهای وهّابیان در سال ۱۲۱۷، قتل عام مردم طائف است که بر صغیر و کبیر رحم نکردند، طفل شیرخوار را بر روی سینه مادرش سر بریدند، جمعی را که مشغول فرا گرفتن قرآن بودند کشتند و حتی گروهی را که در مسجد مشغول نماز بودند به قتل رساندند، و کتاب ها که در میان آنها تعدادی قرآن و نسخه هایی از صحیح بخاری و مسلم و دیگر کتب حدیث و فقه نیز بود در کوچه و بازار افکنده و آنها را پایمال کردند (۲۲).
وهّابیان پس از قتل عام مردم طائف طی نامه ای علمای مکّه را به آیین خود دعوت کردند، آنان در کنار کعبه گرد آمدند تا به نامه وهّابیان پاسخ گویند که ناگهان جمعی از ستمدیدگان طائف داخل مسجد الحرام شدند و آنچه بر آنان گذشته بود بیان داشتند، مردم سخت به وحشت افتادند چندان گویی که قیامت بر پا شده است. آنگاه علماء و مفتیان مذاهب اربعه اهل سنّت که از مکّه مکرّمه، و سایر بلاد اسلامی برای ادای مناسک حج آمده بودند به کفر وهّابیان حکم کردند، و بر امیر مکّه واجب دانستند تا به مقابله با آنان بشتابد، و فتوا دادند که بر مسلمانان واجب است تا در این جهاد شرکت نمایند، و در صورت کشته شدن شهید خواهند بود (۲۳).
۴) کشتار عمومی علماء اهل سنّت
دریادار سرتیپ «ایّوب صبری» سرپرست مدرسه عالی نیروی دریایی در دولت عثمانی می نویسد: «عبدالعزیز بن سعود» که تحت تأثیر سخنان «محمّد بن عبدالوهّاب» قرار گرفته بود در اوّلین سخنرانی خود در حضور شیوخ قبایل گفت: ما باید همه شهرها و آبادی ها را به تصرّف خود درآوریم و احکام و عقاید خود را به آنان بیاموزیم ... برای تحقّق بخشیدن به این آرزو ناگزیر هستیم که عالمان اهل سنّت را که مدعی پیروی از سنّت سنیّه نبویّه و شریعت شریفه محمّدیّه هستند از روی زمین برداریم و به عبارت دیگر، مشرکانی که خود را به عنوان علمای اهل سنّت قلمداد می کنند از دم شمشیر بگذرانیم به ویژه علمای سرشناس و مورد توجّه را، زیرا تا اینها زنده هستند هم کیشان ما روی خوشی نخواهند دید، از این رهگذر باید نخست کسانی را که به عنوان عالم خودنمایی می کنند ریشه کن نمود سپس بغداد را تصرّف کرد (۲۴).
در جای دیگری می نویسد: «سعود بن عبدالعزیز» در سال ۱۲۱۸ به هنگام تسلّط بر مکّه مکرّمه، بسیاری از دانشمندان اهل سنّت را بی دلیل به شهادت رساند، و بسیاری از اعیان و اشراف را بدون هیچ اتّهامی به دار آویخت، و هر کس را که در اعتقادات مذهبی ثبات قدم نشان می داد به انواع شکنجه ها تهدید کرد، و آنگاه منادیانی فرستاد که در کوچه و بازار بانگ زدند: «ادخلوا فی دین سعود، و تظلّوا بظلّه الممدود» هان ای مردمان! به دین سعود داخل شوید و در زیر سایه گسترده اش مأوا گزینید! (۲۵).
۵) خطبه کفرآمیز سعود در مدینه منوّره
«سعود بن عبدالعزیز» پس از تصرّف مدینه منوّره همه اهالی مدینه را در مسجد النبی گرد آورد، و درهای مسجد را بست، و این گونه سخن آغاز نمود: هان ای مردم مدینه! بر اساس آیه شریفه «الیوم أکملت لکم دینکم» دین و آیین شما امروز به کمال رسید، به نعمت اسلام مشرف شدید، حضرت احدیّت از شما راضی و خشنود گردید، دیگر ادیان باطله نیاکان خود را رها کنید و هرگز از آنها به نیکی یاد نکنید، از درود و رحمت فرستادن بر آنها به شدّت پرهیز نمایید، زیرا همه آنها به آیین شرک درگذشته اند (۲۶).
۶) انهدام میراث فرهنگی
حفظ تاریخ گذشتگان و صیانت از میراث فرهنگی نیاکان نشانگر تمدّن یک جامعه به شمار می رود، که برای پاسداری از آنها ادارات ویژه تأسیس نموده و کارشناسان ماهر تربیت می کنند، و در این عرصه اجازه نمی دهند که حتی یک سفال و یا کتیبه کوچک سنگی از بین برود. شکّی نیست که تمدّن اسلامی تنها تمدّن پیشتاز عصر خویش بود که مسلمانان در پرتو تعالیم آسمانی خویش آن را پی ریزی نمودند. شکوفایی این تمدّن در قرن چهارم و پنجم هجری به اوج خود رسید و به شهادت محقّقان غربی نفوذ این تمدن از طریق آندلس و جنگ های صلیبی به اروپا یکی از مهمترین علل شکوفایی و رنسانس غرب در قرون اخیر به شمار می رود. آثار و ابنیه مربوط به شخص پیامبر و یاران باوفای او جزئی از میراث عمومی این تمدّن بزرگ بوده و حفظ و صیانت از آنها نشانه تقدیر از بنیانگذاران این فرهنگ و تمدّن به شمار می رود و از طرفی اقدام به تخریب و نابودی این آثار، نشانه انحطاط فکری و بی توجهی به سازندگان و بنیانگذاران تاریخ و تمدّن می باشد، که در اثر مرور زمان واقعیّت های تاریخی و اصالت های دینی به دست فراموشی سپرده می شود، و از همه مهمتر، عامل رکود انگیزه های فکری و نابودی استعدادهای درخشان در جامعه بشری می گردد.
با مراجعه به قرآن کریم روشن می شود که امّت های پیشین به حفاظت و صیانت از آثار پیامبران خود اهتمام، و به آن تبرّک می جستند، همانند صندوقی که در آن مواریث خاندان موسی و هارون قرار داشت که آن را در نبردها حمل می کردند تا از طریق تبرّک به آن بر دشمن پیروز گردند. (وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُم إنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أنْ یَأتِیَکُمُ التّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ بَقِیَّةٌ مِمّا تَرَکَ آل مُوسی وَ هارُون) (۲۷)، «و پیامبرشان به ایشان گفت: در حقیقت نشانه پادشاهی او این است که آن صندوق (عهد) که در آن آرامش خاطری از جانب پروردگارتان، و بازمانده ای از آنچه خاندان موسی و خاندان هارون (در آن) بر جای نهاده اند در حالی که فرشتگان آن را حمل می کنند به سوی شما خواهد آمد». «جلال الدین سیوطی» نقل می کند: وقتی که رسول اکرم آیه شریفه (فِی بُیُوت أذِنَ اللّهُ أنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَر فِیهَا اسْمُهُ) (۲۸) را در مسجد تلاوت نمود، فردی برخاست و پرسید: مقصود از این خانه ها چیست؟ پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: خانه های پیامبران. در این موقع ابوبکر برخاست و به خانه علی و زهرا اشاره کرده و گفت: ای پیامبر خدا! این خانه از همین خانه هاست که خدا رخصت بر رفعت و منزلت آنان داده است؟ حضرت فرمود: آری از برترین آنها است (۲۹).
و این قضیه نشان می دهد که خانه های پیامبران و صالحان از اعتبار و جایگاه خاصی برخوردار است، و پیدا است که این منزلت ارتباط به جنبه مادّی و خشت و گل و آجر آنها ندارد، بلکه این ارزش به خاطر انسان های والایی است که در آنجا سکونت گزیده اند. سیر و سیاحت در کشورهایی که قبور انبیاء و فرزندان آنان در آنجا قرار دارد نشان می دهد که پیروان پیامبران نسبت به حفظ قبور آنان و ساختن بناهای مجلّل بر روی آنها اهتمام خاصّی می ورزیده اند، و سپاه اسلام نیز هنگام فتح شامات دست به تخریب قبور پیامبران نزدند، بلکه خادمان آنها را که حفاظت از آن را به عهده داشتند ابقا کردند و این بناها تا امروز محفوظ مانده و برای مسلمانان بلکه برای تمام موحّدان جهان جاذبه خاصّی دارد. اگر ساختن بنا بر قبور انبیاء و اولیاء نشانه شرک بود، جا داشت تا فاتحان منصوب از سوی خلفاء به تخریب و نابودی آن ابنیه می پرداختند. بررسی کتب تاریخی و سفرنامه ها گواه وجود صدها آرامگاه و مرقد باشکوه در سرزمین وحی و کشورهای اسلامی است. مسعودی (متوفّای ۳۴۵) مورّخ معروف، مشخّصات کامل قبور ائمّه بقیع و اهل بیت (علیهم السلام) را بیان نموده است (۳۰)، و «ابن جبیر» آندلسی جهانگرد معروف اواخر قرن ششم که مشرق زمین را سه بار زیر پا نهاده است، در سفرنامه خود درباره مشاهد انبیاء و صالحان و ائمّه اهل بیت را در مصر، مکه، مدینه، عراق، و شام به تفصیل سخن گفته و ویژگی های روضه ائمّه بقیع و خصوصیّات ضریح آنها را بیان نموده است (۳۱).
۷) تخریب آثار بزرگان در مکه
وهّابیون در سال ۱۲۱۸ پس از مسلط شدن بر مکّه تمام آثار بزرگان دین را تخریب نمودند. آنان در «مُعَلّی» قبّه زادگاه پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) را، و همچنین قبّه زادگاه علی بن أبی طالب (علیه السلام)، و حضرت خدیجه، و حتی ابوبکر را ویران و باخاک یکسان کردند. آثار باستانی که در اطراف خانه خدا و بر روی زمزم بود تخریب کرده و در تمام مناطقی که مسلط می شدند آثار صالحین را نابود می کردند، و هنگام تخریب طبل می زدند و به رقص و آواز خوانی می پرداختند (۳۲).
بلکه اینان شقاوت را به جایی رساندند که خانه حضرت خدیجه را که مدّتی مهبط وحی الهی بود خراب کرده و به توالت تبدیل کردند (۳۳).
زادگاه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را ویران ساخته و به محل خرید و فروش حیوانات در آمد که با تلاش افراد صالح و خیّر، از چنگال وهّابی ها در آمد و به کتابخانه مبدّل گردید (۳۴).
رفاعی بعد از این قضیّه می نویسد: فصرتم یرمون المکان بعیون الشرّ و التهدید و الانتقام، و تتربّصون به الدوائر و طالبتم صراحة بهدمه و استعدیتم السلطة و حرضّتموها علی ذلک بعد اتّخاذ قرار بذلک من هیئة کبار علمائکم قبل سنوات قلیلة (و عندی شریط صریح بذلک) غیر أنّ خادم الحرمین الشریفین الملک فهد العاقل الحکیم العارف بالعواقب تجاهل طلبکم و جمّده. فیا سوء الأدب و قلّة الوفاء لهذا النبیّ الکریم الذی أخرجنا اللّه به و إیّاکم و الأجداد من الظلمات إلی النور! و یا قلّة الحیاء منه یوم الورود علی حوضه الشریف! و یا بؤس و شقاء فرقة تکره نبیّها سواء بالقول أو بالعمل و تحقّره و تسعی لمحو آثاره! (۳۵) (شما وهّابیان در این سال های اخیر تصمیم گرفتید نیّات شوم خود را از طریق تهدید و انتقام پیاده کنید، تمام تلاش خود را جهت نابودی محل ولادت رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) به کار بستید، حتّی از شخصیّت ها و علماء بزرگ سعودی مجوّز ویران کردن آن مکان مقدس را گرفتید، ولی ملک فهد، عواقب شوم آن را ملاحظه کرد و شما را از این کار ننگین باز داشت.
این چه کار بی ادبانه ای است که از شما سر می زند؟! این چه بی وفایی است از شما به رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم)! که خداوند به وسیله آن حضرت، ما و شما و اجداد ما را از تاریکی های شرک و بدبختی به سوی نور اسلام هدایت فرمود؟! بدانید که به هنگام مشاهده رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) در کنار حوض، جز بی حیایی نصیب شما نخواهد شد و به یقین بدانید که نتیجه شقاوت خود را در نابودی آثار پاک آن نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که موجب رنجش گردیده است مشاهده خواهید کرد. آثار قبور صحابه و امّهات المؤمنین و آل البیت را نابود کرده و قبر آمنه بنت وهب مادر گرامی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را با بنزین به آتش کشیدید و اثری از آنها باقی نگذاشتید) (۳۶).
۸) آتش زدن کتابخانه های بزرگ
دردناکترین چیزی که وهّابیّت مرتکب شد و ننگ او برای ابد بر پیشانی آنان باقی است، آتش زدن کتابخانه بزرگ «المکتبة العربیّة» بود که بیش از ۶۰ هزار عنوان کتاب گرانقدر و کم نظیر، و بیش از ۴۰ هزار نسخه خطّی منحصر به فرد داشت، که در میان آنها برخی از آثار خطّی دوران جاهلیّت، یهودیان، کفّار قریش، و همچنین آثار خطّی علی (علیه السلام)، ابوبکر، عمر، خالد بن ولید، طارق بن زیاد، و برخی از صحابه پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) و قرآن مجید به خطّ «عبداللّه بن مسعود» وجود داشت و نیز در همین کتابخانه انواع سلاح های رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، و بت هایی که هنگام ظهور اسلام مورد پرستش بود، مانند «لات»، «عُزّی»، «مَناة» و «هُبَل» موجود بود.
«ناصر السعید» از قول یکی از مورّخان نقل می کند که هنگام تسلط وهّابیان، این کتابخانه را به بهانه وجود کفریّات در آن به آتش کشیده و به خاکستر تبدیل کردند (۳۷).
تخریب گرانبهاترین آثار اسلامی مدینه آل سعود در سال ۱۳۴۴ که تسلط کامل بر حجاز یافت تمام آثار صحابه را در مدینه نابود کرد، مانند زادگاه امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) در مدینه، قبور شهداء بدر، بارگاه ائمّه بقیع: امام حسن، امام سجاد، امام باقر و امام صادق (علیهم السلام)، و بیت الأحزانی که علی (علیه السلام) برای حضرت زهراء ساخته بود، و مرقد فاطمه بنت اسد مادر امیر مؤمنان (علیه السلام).
پاورقی:
۱. زیارة القبور و الاستنجاد بالمقبور: ۱۵۶، قریب منه فی الهدیّة السنیّة: ۴۰، انظر کشف الارتیاب: ۲۱۴.
۲. کشف الشبهات: ۵۸، ط. دار القلم ـ بیروت، مجموع مؤلّفات الشیخ محمّد بن الوهاب: ۶/۱۱۵، رسالة کشف الشبهات.
۳. الدرر السنیّة: ۱/۴۶، الفجر الصادق لجمیل صدقی الزهاوی: ۱۷، کشف الارتیاب: ۱۳۵ نقلا عن خلاصة الکلام: ۲۲۹ ۳۳۰ لدحلان.
۴. السؤال: ما حکم دفع زکاة أموال أهل السنّة لفقراء الرافضة (الشیعة) و هل تبرأ ذمّة المسلم الموکّل بتفریق الزکاة إذا دفعها للرافضی الفقیر أم لا ؟ الجواب: لقد ذکر العلماء فی مؤلّفاتهم فی باب أهل الزکاة أنهّا لا تدفع لکافر، و لا مبتدع، فالرافضة بلا شکّ کفار لأربعة أدلة: الأول: طعنهم فی القرآن، و إدّعاؤهم أنّه حذف منه أکثر من ثلثیه، کما فی کتابهم الذی ألّفه النوری و سمّاه «فصل الخطاب فی إثبات تحریف کتاب ربّ الأرباب» و کما فی کتاب الکافی، و غیره من کتبهم، و من طعن فی القرآن فهو کافر مکذّب لقوله تعالی: «و إنّا له لحافظون». الثانی: طعنهم فی السنّة و أحادیث الصحیحین، فلا یعملون بها لأنّها من روایة الصحابة الذین هم کفّار فی اعتقادهم، حیث یعتقدون أنّ الصحابة کفروا بعد موت النبی صلی اللّه علیه و سلم إلاّ علیّ و ذرّیته، و سلمان و عمّار، و نفر قلیل، أمّا الخلفاء الثلاثة، و جماهیر الصحابة الذین بایعوهم فقد ارتدّوا، فهم کفّار، فلا یقبلون أحادیثهم، کما فی کتاب الکافی و غیره من کتبهم. الثالث: تکفیرهم لأهل السنّة، فهم لا یصلّون معکم، و من صلّی خلف السنّی أعاد صلاته بل یعتقدون نجاسة الواحد منّا، فمتی صافحناهم غسّلوا أیدیهم بعدنا، و من کفّر المسلمین فهو أولی بالکفر، فنحن نکفّرهم کما کفّرونا و أولی. الرابع: شرکهم الصریح بالغلّو فی علیّ و ذرّیته، و دعاؤهم مع اللّه، و ذلک صریح فی کتبهم، و هکذا غلوّهم و وصفهم له بصفات لا تلیق إلا بربّ العالمین، وقد سمعنا ذلک فی أشرطتهم. ثمّ إنّهم لا یشترکون فی جمعیّات أهل السنّة، ولا یتصدّقون علی فقراء أهل السنّة، ولو فعلوا فمع البغض الدفین، یفعلون ذلک من باب التقیّة، فعلی هذا، من دفع إلیهم الزکاة فلیخرج بدلها حیث أعطاها من یستعین بها علی الکفر، و حرب السنّة، و من وکلّ فی تفریق الزکاة حرم علیه أن یعطی منها رافضیّاً، فإن فعل لم تبرأ ذمّته، و علیه أن یغرم بدلها، حیث لم یؤدّ الأمانة إلی أهلها، و من شکّ فی ذلک فلیقرأ کتب الردّ علیهم، ککتاب القفاری فی تفنید مذهبهم، و کتاب الخطوط العریضة للخطیب و کتاب إحسان إلهی ظهیر و غیرها. و اللّه الموفق. اللؤلؤ المکین من فتاوی فضیلة الشیخ ابن جبرین ص ۳۹.
۵. سایت المنجد، سؤال شماره ۱۰۲۷۲.
۶. فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیّة و الإفتاء: ۳/۳۷۳ فتوی رقم ۳۰۰۸.
۷. سایت بازتاب «BAZTAB.COM»: مورخ ۸/۳/۱۳۸۴.
۸. رجوع شود به تاریخ نجد: ۹۵، الفصل الثالث، الغزوات، تاریخ آل سعود: ۱/۳۱ و تاریخچه نقد و بررسی وهّابی ها: ۱۳ ـ ۷۶.
۹. «سار عبدالعزیز رحمه الله تعالی غازیا بجمیع المسلمین و قصد بلد ثادق و نازلهم و حاصرهم و وقع بینهم قتال و قطع شیئا من نخیلهم فأقام علی ذلک أیاما، و قتل من أهل البلد ثمانیة رجال، و قتل من المسلمین ثمانیة رجال». عنوان المجد، ص ۳۴.
۱۰. «غزا عبدالعزیز إلی الخرج فأوقع بأهل الدُلَم و قتل من أهلها ثمانیة رجال و نهبوا بها دکاکین فیها أموال. ثم أغاروا علی أهل بلد نَعْجان و قتلوا عودة بن علی و رجع إلی وطنه، ثمّ بعد أیام سار عبدالعزیز بجیوشه إلی بلد (ثَرْمَدا) و قتل من أهلها أربعة رجال و أصیب من الغزو مبارک بن مزروع. ثمّ أن عبدالعزیز کرّ راجعا و قصد (الدُلَم) و (الخُرْج) فقاتل أهلها و قتل من فزعهم سبعة رجال و غنم علیهم إبلاً کثیراً . . . غزا عبدالعزیز منفوحة و أشعل فی زروعها النار؟! و أخذ کثیرا من حللهم و غنم منهم إبلا کثیرا و قتل من الأعراب عشرة رجال». عنوان المجد، ص ۴۳.
۱۱. أتوا بلاد حَرْمة فی اللیل و هم هاجعون . . . فلما انفجر الصبح أمر عبداللّه علی صاحب بُندق یثورها، فثوروا البنادق دفعة واحدة فارتجت البلد بأهلها و سقط بعض الحوامل، ففزعوا و إذا البلاد قد ضبطت علیهم و لیس لهم قدرة و لامخرج. عنوان المجد، ص ۶۷.
۱۲. عنوان المجد، ص ۶۰ ۶۱.
۱۳. أسد الغابة، ج ۲، ص ۲۸۴، فتح الباری، ج ۸، ص ۷.
۱۴. فتح الباری، ج ۸، ص ۱۵، سنن بیهقی، ج ۹، ص ۱۱۸.
۱۵. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به «السلفیة بین أهل السنة و الإمامیة» ص ۳۲۴.
۱۶. تاریخ المملکة السعودیة: ۳/۷۳.
۱۷. عنوان المجد فی تاریخ نجد: ۱/۱۲۱، حوادث سال ۱۲۱۶.
۱۸. تاریخچه نقد و بررسی وهّابی ها: ۱۶۲.
۱۹. مسیر طالبی: ۴۰۸.
۲۰. ماضی النجف و حاضرها: ۱/۳۲۵.
۲۱. تاریخ المملکة السعودیّة: ۱/۹۲.
۲۲. الفجر الصادق: ۲۲.
۲۳. سیف الجبر المسلول علی الأعداء: ۲، از شاه فضل رسول قادری.
۲۴. تاریخ وهّابیان: ۳۳.
۲۵. همان مصدر: ۷۴.
۲۶. تاریخ وهّابیان: ۱۰۷.
۲۷. بقرة: ۲۴۸.
۲۸. نور: ۳۶.
۲۹. الدرّ المنثور: ۶/۲۰۳.
۳۰. مروج الذهب: ۲/۲۸۸.
۳۱. رحلة ابن جبیر: ۱۷۳، جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به کتاب «وهّابیّت، مبانی فکری و کارنامه عملی»: ۱۴۹ ـ ۱۷۹، تألیف دانشمند فرزانه و فقیه توانا حضرت آیت اللّه سبحانی.
۳۲. کشف الارتیاب: ۲۷ به نقل از تاریخ «الجبرتی».
۳۳. قال الرفاعی أحد کبار علماء الکویت: رضیتم ولم تعارضوا هدم بیت السیّدة خدیجة الکبری أمّ المؤمنین و الحبیبة الأولی لرسول ربّ العالمین صلی اللّه علیه و آله، المکان الذی هو مهبط الوحی الأوّل علیه من ربّ العزّة و الجلال، و سکتم علی هذا الهدم راضین أن یکون المکان بعد هدمه دورات میاه و بیوت خلاء و میضات، فأین الخوف من اللّه؟ و أین الحیاء من رسوله الکریم علیه الصلاة و السلام. نصیحة لإخواننا علماء نجد ص ۵۹. تألیف: یوسف بن السیّد هاشم الرفاعی، با مقدمه دکتر محمّدسعید رمضان البوطی.
۳۴. قال الرفاعی: حاولتم ولا زلتم تحاولون و جعلتم دأبکم هدم البقعة الباقیة من آثار رسول اللّه صلی اللّه تعالی علیه و آله و سلم ألا و هی (البقعة الشریفة التی ولد فیها)، التی هُدمت، ثمّ جُعلت سوقاً للبهائم، ثمّ حولها بالحیلة الصالحون إلی مکتبة هی (مکتبة مکّة المکرّمة). نصیحة لإخواننا علماء نجد ص ۶۰.
۳۵. نصیحة لإخواننا علماء نجد ص ۶۰.
۳۶. هدمتم معالم قبور الصحابة و أمّهات المؤمنین و آل البیت الکرام رضی اللّه عنهم و ترکتموها قاعاً صفصفاً و شواهداً حجارة مبعثرة لا یُعلم و لا یُعرف قبر هذا من هذا بل سُکب علی بعضها البنزین فلا حول و لاقوّة إلاّ باللّه. ثمّ ذکر فی الهامش: قبر السیدّة آمنة بنت وهب أم الحبیب المصطفی نبیّ هذه الأمّة (صلی الله علیه و آله و سلم). نصیحة لإخواننا علماء نجد: ۳۸.
۳۷. جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به کتاب تاریخ آل سعود: ۱/۱۵۸، کشف الارتیاب: ۵۵، ۱۸۷، ۳۲۴، أعیان الشیعة: ۲/۷، الصحیح من سیرة النبیّ الأعظم: ۱/۸۱ و آل سعود من أین إلی أین: ۴۷. نویسنده: دکتر سید  


منبع : پایگاه آفتاب
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

در مقابل توهین والدینم چکار کنم؟
کمترين مرتبه و بالاترين درجه اخلاص
جوان در کلام امام صادق(ع)
مکتب علمی امام جواد (ع)
آثار فرهنگى، اجتماعى و تربيتى نماز جماعت
عاشورا ، دليل وجود تشيع
بررسی عنصر رهبری در نهضت عاشورا و ويژگی های اساسی ...
قيام عاشورا و گستره ي معناي امر به معروف و نهي از ...
منازل سلوک عرفانی در آیینه حج
سنخ احکام جدید در عصر ظهور امام زمان(عج)

بیشترین بازدید این مجموعه

حضرت سجاد(ع)
حمد خدا
راز عدم ازدواج حضرت معصومه (س)
دعا و آثار آن‏
فضیلت شب قدر
در زندانهای هارونی
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
سلمان فارسي و پيدايش تشيع در ايران
لطف عظیم پروردگار به گنهکاران
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^