فارسی
پنجشنبه 09 فروردين 1403 - الخميس 17 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

رابطه تلاش و فعالیت با توکل

 حضرت امیر(ع) در بیان یکی از اوصاف متقین که در نهج البلاغه آمده می فرماید: و طلبا فی حلال و نشاطا فی هدی و تحرجا عن طمع= شیعیان در راه کسب حلال تلاش می کنند، نشاط و فعالیتی توام با هدایت دارند و از طمع ورزی در اموال و حقوق دیگران اجتناب می کنند.
● کسب حلال
شاید ذکر این فراز در ادامه اوصاف متقین به این مناسبت باشد که با توجه به ویژگی هایی که پیش از این برای این افراد گفته شد از جمله این که لاغر اندام اند و رفتارشان به گونه ای است که دیگران آنها را بیمار یا حواس پرت می انگارند ممکن است این توهم برای کسانی ایجاد شود که متقین فقط در فکر عبادت، شب زنده داری، روزه داری و ذکر خدا هستند و قدرت و توان کار و فعالیت و همت و نشاط در رسیدگی به امور خود را ندارند؛ لذا زندگی آنها را دیگران باید تامین کنند. شاید امیرالمومنین(ع) برای دفع چنین ذهنیتی در ادامه توصیف شیعیان می فرمایند: گمان نکنید که شیعیان ما افرادی تنبل و وارفته اند و از عهده کاری بر نمی آیند؛ برعکس، آنها اهل کار و تلاش و کسب درآمد حلال اند؛ ولی در کسب مال، حریص نیستند و برای ثروت اندوزی، خود را به آب و آتش نمی زنند و به حقوق دیگران تجاوز نمی کنند.
روایات فراوانی از معصومین(ع) در ستایش تلاش برای کسب حلال نقل شده؛ به عنوان مثال: الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله (کافی/ ۵/۸۸) کسی که برای تامین زندگی خود و خانواده اش تلاش کند، مثل کسی است که در میدان جهاد برای رضای خدا می جنگد. یا العباده عشره اجزاء تسعه اجزاء فی طلب الحلال (بحار/۰۱۰/۹)؛ اگر عبادت ده قسمت باشد، نه جزء آن طلب روزی حلال و فقط یک بخش آن برای نماز، روزه و عبادات دیگر است. از سوی دیگر روایات فراوان دیگری در مذمت کسانی که بار خود را بر دوش دیگران می اندازند، نقل شده است.
● توصیه به توکل
انسان با ملاحظه این روایات تشویق می شود که بخش عمده ای از وقت خود را به کسب و کار اختصاص دهد و فقط مقدار کمی از فرصت خود را به سایر عبادت ها، تحصیل علم، دید و بازدید، صله رحم و سایر امور بپردازد. اما در برابر احادیثی که این چنین تشویق به کار و کسب درآمد می کنند، روایات فراوان دیگری نقل شده که اگر به تنهایی ملاحظه شوند تصور می شود انسان را از کسب و کار نهی می کنند. به عنوان مثال: ان المال مقسوم بینکم مضمون لکم قد قسمه عادل بینکم (بحار/۱/۵۷۱)؛ اموال را خداوند عادل بین شما تقسیم کرده و سهم هر کس به او خواهد رسید. قرآن نیز می فرماید: و ما من دابه فی الارض الاعلی الله رزقها (هود/۶)؛ هیچ جنبنده ای در زمین نیست، مگر اینکه روزی اش بدست خداست. به طریق اولی انسان ها، به ویژه مومنین، روزی شان برعهده خداست. پس چرا ما برای کسب روزی تلاش کنیم؟ علاوه بر این، در دسته دیگری از آیات و روایات که توکل را ستوده، توصیه شده که مومن باید توکلش بر خدا باشد، خدا کارهای او را اصلاح می کند، روزی اش را می رساند و مشکلاتش را حل می کند؛ مثلا: و من یتق الله یجعل له مخرجا¤ و یرزقه من حیث لایحتسب (طلاق/۳) اگر انسان تقوا داشته باشد، خدا روزی اش را از راهی که گمان نمی برد می رساند. این آیات و روایات چگونه با یکدیگر جمع می شوند؟
● توکل یا تلاش؟
در بررسی آیات و روایات این مسئله شایع است که ابتدا انسان گمان می کند مضامین برخی روایات با بعضی دیگر قابل جمع نیست، در حالی که ممکن است برخی روایات مفسر و یا مخصص برخی دیگر باشد، و تشخیص این موارد در تخصص فقیه و حدیث شناس است. در این جا اشاره ای به وجه جمع بین روایات مذکور می کنیم.
شکی نیست که مؤثر حقیقی، یعنی کسی که اراده اش در همه هستی نافذ است، خداست؛ بی اذن او هیچ کاری انجام نمی گیرد، حتی مرگ: و ما کان لنفس ان تموت الا بأذن الله (آل عمران/ ۵۴۱) ایمان آوردن هم بدون اذن خدا امکان ندارد: و ما کان لنفس آن تومن الا باذن الله یونس/۰۰۱) هستی ملک خداست، همه چیز در اختیار اوست، با اراده او بوجود آمده و با اراده او هم اداره می شود. مگر امکان دارد بی اذن خدا در ملک او تصرف کرد؟ این مقتضای اعتقاد به توحید است.
از سوی دیگر یقین داریم که خدا هر کاری را که اراده کند، انجام می دهد؛ هیچ محدودیتی برای او نیست و کسی نمی تواند به او اعتراض کند؛ لا یسال عما یفعل و هم یسالون (انبیاء/ ۳۲) خداوند می تواند رزقی را که برای هر انسانی مقدر کرده، به هر صورت که اراده کند، برای او بفرستد و آن بنده فقط سرسجاده مشغول عبادت باشد. ما شک نداریم که این کار برای خدا مشکل نیست، اما می دانیم اراده حکیمانه خداوند متعال بر این تعلق گرفته که انسان باید کارها و فعالیت هایش در این عالم را با استفاده از اسباب انجام دهد. خداوند نمونه هایی را نیز قرآن بیان فرموده تا هیچ تردیدی بر توانایی و قدرت او باقی نماند؛ از جمله: زمانی که حضرت مریم(س) در معبد مشغول عبادت بود، هرگاه جناب زکریا برای تأمین غذا، لباس و سایر نیازهای او به محل عبادتش می رفت، غذایی را نزد او آماده می دید. هنگامی که با تعجب از حضرت مریم سؤال می کرد که این غذا از کجا آمده است؛ مریم(س) پاسخ می داد: خدا برای من می فرستد: کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا قال یا مریم انی لک هذا قالت هو من عند الله ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب (آل عمران/۷۳) خداوند می تواند بدون این که بنده اش زحمت و تلاش را متحمل شود، روزی او را برایش تأمین کند.
ولی حکمت الهی اقتضاء می کند امور این عالم به وسیله اسباب و وسایل اداره شود و مردم از طریق آنها زندگی خود را تأمین کنند. چون در پی اسباب و وسایل رفتن، زمینه هایی را برای آزمایش و تکامل انسان فراهم می کند. اگر اسباب در کار نبود و روزی هر کس از آسمان می رسید، معامله ای انجام نمی شد و معلوم نمی شد چه کسی دنبال حلال و چه کسی دنبال حرام است. اگر اسبابی در کار نبود، جایی برای آزمایش انسان ها که هدف خلقت است، باقی نمی ماند: لیبلوکم ایکم احسن عملا(هود/۷)
بنا بر این ما وظیفه داریم از تنبلی و بی کاری بپرهیزیم و برای اداره امور و روزمره و تأمین نیازهای خود و خانواده مان به دنبال کار و تلاش اعم از کارهای بدنی، فکری، مدیریتی، اجتماعی و... باشیم و باید در نظر داشته باشیم که در همه مراحل نیز با تکالیفی مواجه هستیم. ضمن این که اگر هنگام کار و تلاش عادی روزانه خود توجه داشتیم که خداوند از ما چنین خواسته و آن کارها را با قصد قربت انجام دادیم، این کار هم عبادت است و ثواب برده ایم. علاوه بر این تکلیف، باید بدانیم کسی که به واسطه اسباب و وسایل، روزی بندگان را تأمین می کند، خداست: والله یرزق من یشاء بغیر حساب (بقره/۲۱۲): الله یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر(رعد ۱۶). این اعتقادی است که از معرفت و ایمان شخص نسبت به خدا سرچشمه می گیرد. آیا ما قبول داریم که همه کارهای عالم به دست خداست، سلسله جنبان همه اسباب اوست و هرگاه بخواهد جلوی آنها را می گیرد؟
این دو، دو مسئله مختلف هستند و ربطی به هم ندارند: من باید بدانم روزی من دست خداست؛ اگر کار می کنم، روزی دست اوست؛ اگر هم کار نکنم، روزی رسان هم اوست؛ تا صلاح دید او چه اقتضا کند. این اعتقاد ربطی به وظیفه عملی شخص ندارد. کسانی بوده اند که با سعی و تلاش فراوان ثروت زیادی را به دست آورده اند؛ اما روزی خود آنها نشده و چه بسا عاقبت از گرسنگی مرده اند. از طرف دیگر، فقرایی هستند که درآمدی ندارند، اما زندگی نسبتاً راحتی را می گذرانند.
مرحوم آیت الله بهجت رضوان الله علیه نقل می فرمودند: در مسیر کربلا کاروان سرایی بود که معمولا مسافران، شب را برای استراحت در آنجا بیتوته می کردند. در این کاروان سرا پیرمردی بود که به مسافران خدمت می کرد. شبی کاروانی برای استراحت در آنجا اطراق کرد و مسافران مشغول خوردن غذایی شدند که با خود داشتند. مقداری از غذای خود را هم به آن پیرمرد تعارف کردند. آن پیرمرد پرسید: غذا چه هست؟ گفتند: مثلا مرغ و پلو. پیرمرد هم در پاسخ گفت: من از این غذا نمی خورم. مسافران پرسیدند: چرا؟ پیرمرد گفت: اگر شکرپلو بود، می خوردم. مسافران با تعجب گفتند این موقع شب، در این بیابان، شکرپلو کجاست؟! اما پیرمرد گفت: من سی سال است در این کاروان سرا خدمت می کنم؛ و هیچ شبی غیر از شکرپلو نخورده ام. مسافران گفتند: مدتی از شب گذشته، از شکرپلو هم خبری نیست؛ اگر همین غذا را نخوری، گرسنه می مانی. پیرمرد در پاسخ گفت: خداکریم است. طولی نکشید که کاروان دیگری از راه رسید که مسافران آن با خود شکرپلو داشتند و ظرفی از آن را به پیرمرد دادند.
این پیرمرد از مال دنیا چیزی نداشت؛ اما سی سال در کاروان سرایی در میان بیابان، هر شب شکرپلو می خورد؛ خداوند روزی او را این گونه می رساند. پس تلازمی نیست بین این که شخص پولدار باشد با این که روزیش هم فراوان باشد. ممکن است روزی شخص پولداری تنگ باشد. باید بفهمیم که همه کارها حقیقتاً دست اوست؛ هر چند ما در اثر کم سویی چشم مان اسباب نزدیک را می بینیم؛ ولی دست او را در پشت پرده نمی بینیم. از این جا متوجه می شویم توکل، منافاتی با کار کردن ندارد. کار تکلیف است؛ توکل اعتقاد قلبی است. من اعتمادم بر خداست؛ اما کار می کنم، چون او چنین تکلیف کرده است.
● با توکل زانوی اشتر ببند!
اعتقاد قلبی و توکل بر خدا یک باب، و تکلیف من نسبت به کار و تلاش، باب دیگری است. اما بسیاری از مردم این دو را با هم خلط می کنند و گمان می کنند اگر کسی توکل داشته باشد نباید در پی کار و تلاش باشد. البته کسی که اعتماد به خدا دارد، برای تأمین نیازمندی های خود به هر دری نمی زند، آبروی خود را نمی برد و تملق هر کسی را نمی گوید. او توکلش بر خداست. خدا هم به بنده اش فرموده با حفظ آبرویت کار کن. انسان متوکل خود را به ذلت نمی کشد؛ اگر روزی اش نرسید، با توکل بر خدا صبر می کند.

بنا بر این روایاتی که نسبت به طلب روزی حلال تأکید می کند حاکی از تکلیفی است که برای افراد معین شده است؛ تا برای تحصیل روزی شان از راه حلال تلاش کنند. بر همین اساس مؤمنینی که حضرت امیر(ع) توصیف می کند، اهل کار و تلاش اند؛ کاری حلال، همراه با حفظ آبرو. نمونه بارز چنین کسانی شخص امیرالمؤمنین(ع) است که زمانی که تکلیف واجب دیگری از قبیل قضاوت، حکومت یا جهاد نداشت، در نخلستان ها کشاورزی می کرد، یا کلنگ برمی داشت و چاه می کند. علی(ع) این کارها را برای خدمت به خلق خدا انجام می داد. پس مؤمن، تنبل و بی عرضه نیست؛ بلکه اهل کار و تلاش است؛ البته با رعایت این دو نکته که: کارش در مسیر حلال باشد، و فعالیت های اجتماعی اش در مسیر هدایت باشد. مؤمن، وارفته و بی عرضه نیست که کسی کاری به او نداشته باشد؛ بلکه در حد توان و ظرفیت خود در اجتماع نقش بسیار مؤثری دارد.
اما مراقب است در مسیر هدایت باشد. مؤمن در عرصه فعالیت های اجتماعی، خود را گم نمی کند و این گونه نیست که در دست اندازها نفهمد کدام راه را می رود و مسیرش به کجا منتهی می شود. و نشاطا فی هدی؛ مؤمن اهل نشاط، تحرک و فعالیت است؛ اما نشاط و فعالیتش در مسیر هدایت است؛ مراقب است گامی فراتر از مسیر هدایت نگذارد و ضوابط و ارزش های دینی، شرعی و الهی را رعایت کند. در همه مسیرها، چه در مسیر کسب روزی، و چه در مسیر انجام فعالیت های اجتماعی و سیاسی زمینه برای این که انسان از حق خود تجاوز کند و در مال، یا در پست و مقام دیگران طمع پیدا کند، فراهم می شود. اما مؤمن مراقب است و از طمع دوری می کند؛ مبادا در دام آن گرفتار شود.


منبع : پایگاه آفتاب
0
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

امام آسمانی (1)
قدرت و فرمانروائى مطلقه حق بر ظاهر و باطن هستى‏
صدقه عامل دفع بلا
امام سجاد (ع) و روشهای تفسیری
بی‌تفاوتی مصداق بی‌دینی است
بركرانه ی صحیفه ی سجادیه
ملحق شدن راس مطهر امام حسین (ع) به بدن مطهر
علامه شهید مطهری
وَ اَمّا حَقّ الْجَارِ فَحِفْظُهُ غَائِباً وَ ...
پنج درس آموزنده سعادت بخش

بیشترین بازدید این مجموعه

امامان از نگاه حضرت رضا (عليه السلام)
وصيت اميرالمؤمنين عليه السلام به كميل‏
بستر تاریخی مفاهیم سیاسی - اجتماعی حادثه ی کربلا
اهل بیت در آیه تطهیر کیانند؟ / بخش اول
لزوم وفا به عهد و پيمان‏
الگویی برای دختران نخبه
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
سوره ای از قران جهت عشق و محبت
بی‌تفاوتی مصداق بی‌دینی است
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^