فارسی
جمعه 10 فروردين 1403 - الجمعة 18 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

سفر سرخ

سیل خون تو ز صد وادی نخجیر گذشت     بر تو ای شیر چه در جنگل شمشیر گذشت
شعله زد زخم تو بر خیمه خورشید و غمت     نیزه ای گشت و ز قلب فلکِ پیر گذشت
ای کماندار هزار آهوی شوریده عشق     چون شد از دشتِ تنت قافله تیر گذشت؟
حجم توفانی خونِ تو بنازم که چه زود     از سر کاخ بلند زر و تزویر گذشت
سفر سرخ تو، خوش باد که در هر نفسش     کاروانی دگر از جاده زنجیر گذشت
من چه گویم که به درگاه عبودیت دوست     وصف مشتاقی ات از عهده تقریر گذشت


منبع : بهمن صالحی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

سر بریدند آسمان را در زمین از افشین یداللهی
ماه بنی ‏هاشم‏ از عباس براتی پور
شعلهء شیرین ازمحمد علی قاسمی
شکر خدا که این دل من مأمن غم است از مرتضی شاهمندی
شعری از محمد رضا آقاسی
تمام شد همه رفتند؟ یک صدا پرسید از سیداکبر ...
متن ادبی «سلام نامه»از امید مهدی‏نژاد
نیامد عباس ازسید علی اصغر موسوی
گر سر ما به قدوم‌ تو دوان‌ خواهد شد از محمد ...
نوای سینه به هر دم فقط اباالفضل است از مجتبی ...

بیشترین بازدید این مجموعه

ماه بنی ‏هاشم‏ از عباس براتی پور
سر بریدند آسمان را در زمین از افشین یداللهی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^