فارسی
چهارشنبه 05 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 14 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

روايتى مهم در عبادت ناخالص

 معاذ همى گويد كه رسول صلى الله عليه و آلهگفت : كه حقّ عزّوجلّ هفت فرشته پيش از آفريدن آسمان ها بيافريد ، پس از آن آسمان ها بيافريد و هر يك را كرد موكّل بر آسمانى و دربانى آن آسمان به وى داد .
چون فرشتگان زمين كه كردار خلق نويسند و آنان حفظه اند عمل بنده كه از بامداد تا شب كرده باشد رفع كنند تا آسمان اول برند و بر طاعت وى ثناى بسيار گويند و چندان عبادت كرده باشد كه نور وى چون نور آفتاب بود آن فرشته كه موكل بود بر آسمان اول گويد : اين طاعت ببريد و بر روى وى باز زنيد كه من نگهبان اهل غيبتم . مرا حق تعالى فرموده است كه هر كه غيبت كند مگذار كه عمل وى بر تو بگذرد .
پس عمل ديگر رفع كنند كه غيبت نكرده باشد تا به آسمان دوم آن فرشته گويد :
ببريد و بر روى وى باز زنيد كه اين براى دنيا كرده است و اندر مجالس بر مردمان فخر كرده است و مرا فرموده اند كه عمل وى را منع كنم .
پس عمل ديگرى رفع كنند كه اندر وى صدقه باشد و روزه و نماز و حفظه عجب بمانده باشند از نور روى و چون به آسمان سيم رسد آن فرشته گويد : من موكلّم بر كبر كه من عمل متكبران را منع كنم و وى بر مردمان تكبر كردى .
پس عمل ديگرى رفع كنند تا به آسمان چهارم آن فرشته گويد : من موكل عُجبم و عمل وى بر عجب نبودى نگذارم كه عمل وى از من بگذرد .
پس عمل ديگرى رفع كنند و آن عمل چون عروسى بود كه به شوهر تسليم خواهند كرد تا به آسمان پنجم برند آن فرشته گويد : آن عمل بر روى وى باز زنيد و برگردن وى نهيد كه من موكّل حسدم هر كه در علم و عمل به درجه وى رسيدى او را حسد كردى !!
پس عمل ديگرى رفع كنند و هيچ منع نبود تا به آسمان ششم آن فرشته گويد : اين عمل ببريد و بر روى وى باز زنيد كه وى بر هيچ كس كه وى را بلايى و رنجى رسيدى رحمت نكردى بلكه شادى كردى و من فرشته رحمتم مرا فرموده اند تا عمل بى رحم منع كنم .
پس عمل ديگرى رفع كنند كه نور وى چون نور آفتاب بود و بانگ آن در آسمان ها افتاده باشد و هيچ كس منع نتواند كرد چون به آسمان هفتم رسد آن فرشته گويد : اين عمل بر روى وى باز زنيد كه وى بدين عمل خداى را نخواست بلكه مقصود وى حشمت بود نزديك علما و نام و بانگ بود اندر شهرها و هر چه چنين بود ريا باشد و خداى تعالى عمل مرائى نپذيرد . پس عمل ديگرى رفع كنند و از آسمان هفتم بر گذرانند و اندر وى همه خُلق نيكو بود و ذكر و تسبيح وهمه فرشتگان آسمان گواهى دهند كه اين عمل پاك است و به اخلاص است حق تعالى گويد : شما نگهبان عمليد و من نگاهبان دل ،وى اين عمل را نه براى من كرده است و اندر دل نيّت ديگرى داشت ، لعنت من كه خدايم بر وى باد ، فرشتگان همه لعنت گويند و گويند : لعنت تو و لعنت ما بر وى باد . آسمان ها گويند : لعنت ما بر وى باد و هفت آسمان و هر چه اندر هفت آسمان است بر وى لعنت كنند و امثال اين اندر ريا بسيار است.


منبع : برگرفته از کتاب حکایتهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حکایت ثعلبة بن حاطب‏
حكايتى از نماز باران‏
دو حكايت در اسراف‏
حكايت حلواى معاويه و ابوالاسود
رفتار امام حسين (ع) با معلم فرزندش‏
چگونه بخوابم ؟
خبر دادن به ثواب بيشتر
عبد شاكر ، راضى به فعل حق
طلبه‌ای که به لوسترهای حرم امیرالمؤمنین(ع) ...
حکایت پیرمرد آتش‌پرست با حضرت موسی(ع)

بیشترین بازدید این مجموعه

دعاى مستجاب
صدق و راستى موجب توبه مى شود
سيماى عارفان
داستان جوان مطيع خدا
حکایت ثعلبة بن حاطب‏
مرگ مؤمن از ديدگاه امام صادق عليه السلام‏
حكايتى از نماز باران‏
ذو القرنين در شهرى عجيب‏
بلال حبشى‏
گناه نااميدى‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^