فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

غفلت و بی‏خبری

 «غفلت »دارای مفهوم وسیع و گسترده ای است که هر گونه بی خبری از شریط زمان ومکانی(که انسان در آن زندگی می کند)و از واقعیت های فعلی و آینده و گذشته خویش و از صفات و اعمال خود و از پیامها و آیات حق و همچنین هشدارهایی که حوادث تلخ و شیرین زندگی،به انسان ها می دهد را شامل می شود.
بی خبری از این واقعیت ها و نداشتن موضع گیری صحیح در برابر آنها،خطر بزرگی برای سعادت انسان ها است،خطری که هر لحظه ممکن است،دامان انسان را بگیرد و اورا به کام نیستی فرو برد،خطری که می تواند زحمات سالیان دراز عمر انسان را در یک لحظه بر باد دهد.
شاید بارها،شنیده باشیم که فلان شخص با زحمت بسیار،اموال و سرمایه های عظیمی به دست آورده بود،اما بر اثر یک لحظه «غفلت »آتش سوزی عظیمی به وجود آمد که تمام آنها را در کام خود فرو برد،انسان نیز در مسیر سعادت چنین است. ممکن است،افتادن در دام «غفلت »در یک لحظه کوتاه،سرمایه های معنوی او را مبدل به خاکسترحسرت کند.
به همین دلیل علمای اخلاق،بحث های وسیعی درباره «غفلت »و ذکر و بیداری(که نقطه مقابل آن است)در کتاب های خود آورده اند و از عواملی که می تواند پرده های «غفلت »را کنار زند و انسان را از خواب «غفلت »بیدار کند،بحث نموده اند.
با این مقدمه،به قرآن مجید مراجعه می کنیم و اهمیتی را که این کتاب بزرگ آسمانی بر این امر قایل شده،در آیات زیر مورد بررسی قرار می دهیم:
1- و لقد ذرانا لجهنم کثیرا من الجن و الانس لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون(سوره اعراف،آیه 179)
2- و اقترب الوعد الحق فاذا هی شاخصة ابصار الذین کفروا یا ویلنا قد کنا فی غفلة من هذا بل کنا ظالمین(سوره انبیاء،آیه 97)
3- و اصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغداة و العشی یریدون وجهه و لا تعدعیناک عنهم ترید زینة الحیوة الدنیا و لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا و اتبع هواه و کان امره فرطا (سوره کهف،آیه 28)
4- ان الذین لا یرجون لقائنا و رضوا بالحیاة الدنیا و اطمانوا بها و الذین هم عن آیاتناغافلون×اولئک ماواهم النار بما کانوا یکسبون (سوره یونس،آیه 7 و 8)
5- یعلمون ظاهرا من الحیاة الدنیا و هم عن الآخرة هم غافلون (سوره روم،آیه 7)
6- ساصرف عن آیاتی الذین یتکبرون فی الارض بغیر الحق و ان یروا کل آیة لا یؤمنوا بها و ان یروا سبیل الرشد لا یتخذوه سبیلا و ان یروا سبیل الغی یتخذوه سبیلاذلک بانهم کذبوا بآیاتنا و کانوا عنها غافلین (سوره اعراف،آیه 146)
7- فانتقمنا منهم فاغرقناهم فی الیم بانهم کذبوا بآیاتنا و کانوا عنهاغافلین (سوره اعراف،آیه 136)
8- فاذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین له الدین فلما نجاهم الی البر اذاهم یشرکون (سوره عنکبوت،آیه 65)
9- و من یعش عن ذکر الرحمان نقیض له شیطانا فهو له قرین (سوره زخرف،آیه 36)
10- ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون (سوره اعراف،آیه 201)
11- لقد کنت فی غفلة من هذا فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید (سوره ق،آیه 22)
12- و انذرهم یوم الحسرة اذ قضی الامر و هم فی غفلة و هم لا یؤمنون(سوره مریم،آیه 39)
ترجمه
1- به یقین،گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم،آنها دل ها(عقل ها)یی دارند که با آن(اندیشه نمی کنند و) نمی فهمند و چشمانی که با آن نمی بینند و گوشهایی که با آن نمی شنوند،آنها همچون چهارپایانند،بلکه گمراهتر!اینان همان غافلانند.(زیرا باداشتن همه گونه امکانات هدایت،باز هم گمراهند!)
2- و وعده حق(قیامت)نزدیک می شود،در آن هنگام چشم های کافران از وحشت،ازحرکت باز می ماند،(می گویند)ای وای! بر ما که از این(جریان)در غفلت بودیم،بلکه ماستمکار بودیم!
3- با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر می خوانند،و تنها رضای او رامی طلبند!و هرگز به خاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها بر مگیر!و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم،اطاعت مکن!همان ها که از هوای نفس پیروی کردند وکارهایشان افراطی است.
4- آنها که ایمان به ملاقات ما(و روز رستاخیز)ندارند و به زندگی دنیا خشنود شدند و برآن تکیه کردند و آنها که از آیات ما غافلند-(همه)آنها جایگاهشان آتش است،به خاطرکارهایی که انجام می دادند!
5- آنها فقط ظاهری از زندگی دنیا را می دانند و از آخرت(و پایان کار)غافلند!
6-به زودی کسانی را که در روی زمین به ناحق تکبر می ورزند،از(ایمان به)آیات خودمنصرف می سازم!آنها چنانند که اگر هر آیه و نشانه ای را ببینند،به آن ایمان نمی آورند.اگر راه هدایت را ببینند آن را،راه خود انتخاب نمی کنند و اگر راه گمراهی را ببینند آن را،راه خودانتخاب می کنند!(همه اینها)به خاطر آن است که آیات ما را تکذیب کردند و از آن غافل بودند!
7- سر انجام از آنها انتقام گرفتیم و آنان را در دریا غرق کردیم،زیرا آیات ما را تکذیب کردند و از آن غافل بودند. 8-هنگامی که سوار بر کشتی شوند،خدا را با اخلاص می خوانند(و غیر او را فراموش می کنند)،اما هنگامی که خدا آنان را به خشکی رساند و نجات داد،باز مشرک می شوند!
9- و هر کس از یاد خدا روی گردان شود،شیطان را به سراغ او می فرستیم،پس همواره قرین اوست!
10- هنگامی که پرهیزگاران،گرفتار وسوسه های شیطان شوند،به یاد(خدا و پاداش وکیفر او)می افتند و(در پرتو یاد او،راه حق را می بینند و)ناگهان بینا می گردند!
11- (به او خطاب می شود)تو از این صحنه(و دادگاه بزرگ)غافل بودی و ما پرده را ازچشم تو کنار زدیم و امروز چشمت کاملا تیزبین است!
12- آنان را از روز حسرت(روز رستاخیز که برای همه مایه تاسف است)بترسان،در آن هنگام که همه چیز پایان می یابد و آنها در غفلتند و ایمان نمی آورند!
تفسیر و جمع بندی
«غفلت »سرچشمه اصلی بدبختی ها
در نخستین آیه،به معرفی گروهی از بدترین افراد انسان پرداخته شده،گروهی که شاید بدتر از آنان در میان انسان ها یافت نشود که درباره اوصاف آنها می فرماید:«مابسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم،آنها دل ها(و عقل هایی)دارند که با آن چیزی درک نمی کنند و چشمانی دارند که با آنها نمی بیند و گوش هایی دارند که با آن نمی شوند.آنهاهمچون چهارپایانند،بلکه بدترند.آنها همان غافلانند، و لقد ذرانا لجهنم کثیرا من الجن والانس لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بهااولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون »
در این آیه عامل نهایی بدبختی این گروه دوزخی را«غفلت »شمرده است.غفلتی که از ترک اندیشه و نداشتن چشم باز و گوش شنوا حاصل شده و انسان را به مرحله ای حتی فروتر از چهارپایان سقوط می دهد.زیرا اگر چهارپایان غافلند،استعداد غفلت زدایی راندارند،ولی اگر انسان با داشتن منبع آگاهی در غفلت غوطه ور شود،به طور قطع از چهارپایان هم کمترند.
مفهوم آیه بالا این نیست که خدا گروهی را به اجبار به دوزخ می فرستد،بلکه همان گونه که در آیه با صراحت آمده،دوزخی شدن آنان از ناحیه خودشان است،چون به آنها عقل داده شده ولی به کار نمی بندند،چشم و گوش دارند،اما با آن حقایق رانمی بینند و نمی شنوند.
پس هر چه هست از ناحیه خود آنها است،منتهی خداوند حکم مشروطی دارد و آن این که:کسانی که استعدادهای خدادادی را به کار نگیرند،سرنوشتشان آتش دوزخ است!و حصول این شرط بستگی به اراده خود انسان دارد.
در دومین آیه سخن از کافران در آستانه رستاخیز است.در آن هنگام که وعده خدانزدیک می شود،چنان وحشتی سراسر وجودشان را فرا می گیرد که چشمانشان ازحرکت باز می ایستد و در این جاست که فریاد آنها بلند می شود که:«ای وای!بر ما،ما ازاین صحنه در غفلت بودیم،بلکه ظالم و ستمگر بودیم، و اقترب الوعد الحق فاذا هی شاخصة ابصار الذین کفروا یا ویلنا قد کنا فی غفلة من هذا بل کنا ظالمین »
به این ترتیب،این گروه از کافران،عامل اصلی انحراف خویش را«غفلت »معرفی می کنند،غفلتی که آنها را به ظلم کردن به خویشتن و دیگران دعوت نموده و حتی به انبیاء الهی و کتب آسمانی ظلم و ستم روا داشتند.
آنان این سخن را زمانی می گویند که لرزشی،سراسر جهان را فرا می گیرد و نشانه های رستاخیز ظاهر می شود و پرده های «غفلت »در آن شرایط هولناک کنار می رود،در حالی که تمام درهای توبه و بازگشت بسته شده است.
«شاخصه »از ماده «شخوص »بر وزن «خلوص »در اصل به معنی خروج از منزل یا ازشهری به شهر دیگر است و از آن جا که انسان به هنگام وحشت شدید،چشم او ازحرکت باز می ایستد و به جایی خیره می شود،به گونه ای که گویی از حدقه بیرون می آید،به این حالت «شخوص »گفته شده است.
در سومین آیه،خطاب به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله دستور می دهد که با چه کسانی معاشر وهمراه باشد و چه افرادی را از اطراف خویش براند:«با کسانی باش که پروردگار خود راصبح و عصر می خوانند و تنها ذات او را می طلبند، هرگز چشم های خود را به خاطر زینت های دنیا از آنها برمگیر و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم،اطاعت مکن،همانها که پیروی هوای نفس کردند و کارهایشان افراطی است، و اصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغداوة و العشی یریدون وجهه و لا تعد عیناک عنهم ترید زینة الحیاة الدنیا و لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا و اتبع هواه و کان امره فرطا »
در این آیه،اوصاف کسانی که شایسته همنشینی پیامبر را در ایمان و عبادت و ذکرپروردگار در هر صبح و شام دارند، برشمرده و از اطاعت(و همنشینی با)کسانی که دل هایشان از ذکر خدا غافل بوده و از هوای نفس پیروی نموده و کارشان به افراطگراییده است،نهی می نماید.
از تعبیرات این آیه،رابطه هواپرستی و افراط در آن،با«غفلت »استفاده می شود.
آری!غافلان از یاد خدا،هواپرستند و در راه افراط گام بر می دارند و اگر در مذمت «غفلت »چیزی جز این نباشد،کافی است.
طبق بیان آیه فوق که:«خداوند دل های آنها را غافل کرده »،به یقین به خاطر اعمالشان است که نتیجه آن مجازات الهی، یعنی،«غفلت »از یاد خداست.
معروف است که آیه فوق درباره جمعی از ثروتمندان متکبر و خودخواه عصرپیامبر صلی الله علیه و اله نازل شده که به حضور حضرت رسیدند و گفتند:ای محمد!اگر تو در صدرمجلس بنشینی و این گونه افرادی را که بوی بدشان مشام ما را آزار می دهد و لباس های خشن و پشمینه بر تن دارند  از خود دور سازی،مجلس تو،مجلسی در خور اشراف وشخصیت هایی همچون ما بشود،آن گاه ما نزد تو خواهیم آمد و از سخنانت بهره خواهیم گرفت،ولی با وجود این دو گروه، دیگر جای ما نیست!
ولی خداوند از درون این گروه غافل و بی خبر آگاه بود و می دانست که این گونه افراد پر ادعا و بی محتوا،نه یار روز صلح اند و نه سرباز روز جنگ.بر آنها نمی توان اعتماد کرد و از فکر آنها نیز نمی توان استفاده کرد،به همین دلیل خداوند به پیامبر صلی الله علیه و اله هشدار داد که مراقب وسوسه های آنها باشد.
در چهارمین آیه،دوزخیان را با ذکر چند ویژگی،معرفی می کند:«کسانی که امیدلقای ما را ندارند(به معاد و رستاخیز معتقد نیستند)و تنها به زندگی دنیا خوشنودند و به آن اطمینان دارند و نیز کسانی که از آیات ما غافلند،جایگاهشان آتش است،به خاطراعمالی که انجام می دادند.
در این آیات،آخرین چیزی که روی آن تکیه شده «غفلت »از آیات الهی است که در واقع،ریشه اصلی انکار معاد و اعتماد بر دنیا و فراموشی آخرت است.خلاصه این که «غفلت »ریشه اصلی همه بدبختی های انسان است،در حالی که ریشه خوشبختی بهشتیان،آگاهی و بیداری و ذکر خدا است که در آیات بعد همین سوره،به آن اشاره شده است.
در تفسیر روح البیان در ذیل این آیه،در یک حدیث قدسی،چنین می خوانیم که خداوند می فرماید:«از سه گروه در شگفتم: از کسانی که ایمان به آتش دوزخ دارند و می داننددر پیش روی آنهاست،چگونه می خندند و از کسانی که به دنیا دل بسته اند،در حالی که می دانند به زودی از آن جدا می شوند و از کسانی که غافلند و می دانند(فرشتگان پروردگار)ازآنها غافل نیستند،چگونه مشغول لهو و لعب هستند.»
تفسیر مذکور در ذیل همین حدیث،داستانی از«نعمان بن منذر»-یکی از پادشاهان حیره در عصر جاهلیت-نقل می کند: روزی(پادشاه)در زیر درختی برای گستردن بساط لهو و لعب فرود آمد.
عدی،-یکی از نزدیکان او-گفت:ای پادشاه!این درخت آوازی دارد،آیا می دانی چه می گوید؟این درخت می گوید:
رب رکب قدانا خوا حولنا یمزجون الخمر بالماء الزلال ثم اضحوا اسف الدهر بهم و کذلک الدهر حالا بعد حال
چه بسیار سوارانی که در اطراف ما از مرکب فرود آمدند و بساط عیش و نوش گستردند و شراب را با آب زلال آمیختند، ولی چیزی نگذشت که طوفان های روزگار،آنها را از میان برداشت و این گونه است دنیا،هر زمانی بعد از زمانی دیگر.
در پنجمین آیه،سخن از افراد ظاهربینی است که بر اثر«غفلت »و بی خبری نه تنهااسرار جهان هستی را که ما را با سرایی دیگر پیوند می دهد،نمی بینند،بلکه از زندگی دنیانیز تنها به ظاهر آن قناعت کردند،قرآن در این رابطه بیان می دارد:«این گروه(از کافران)،تنها ظاهری از زندگی دنیا را می بینند و از آخرت غافلند، یعلمون ظاهرا من الحیاة الدنیا وهم عن الآخرة هم غافلون »
اگر غفلت و بی خبری،سایه شوم و سنگین خود را بر قلوب آنها نیفکنده بود،درجای جای زندگی دنیا،هم خدا را و هم معاد را می دیدند.در قرآن مجید،اسرار آفرینش موجودات و گوشه هایی از نظام جهان ماده به عنوان نشانه ها و آیات خدا مطرح شده وزندگی انسان در رستاخیز نیز در لابلای همین زندگی دنیا و حوادثی که در اطراف مامی گذرد،نشان داده شده است،منتها،فقط افراد بصیر و بینا و آنها که نغمه توحید ومعاد را از درون این حوادث می شنوند،به آن واقف می گردند،نه غافلان کوردل وبی خبر.
ضمنا تکرار ضمیر«هم »در آیه،تاکیدی بر این مطلب است که این «غفلت »سبب ظاهربینی و عدم وصول به عمق مسایل است.
این نکته قابل توجه است که واژه «غفلت »در جایی به کار می رود که اسباب ومقدمات آگاهی فراهم باشد،ولی انسان بر اثر هوای نفس یا ضعف ایمان یا علل دیگر آنها را نادیده بگیرد.شاهد این سخن آیاتی است که بعد از این آیه در سوره روم آمده است،خداوند به نمونه هایی از آثار توحید و معاد که در جهان هستی و در گرداگردوجود ما قرار دارد،اشاره می کند و غافلان را هشدار می دهد.
در ششمین آیه از خطرناکترین گروه کافران سخن به میان آمده،کسانی که علاوه برکفر،آلوده به تکبر و لجاجت شدید نیز شده اند.در پایان آیه،دلیل بدبختی آنها راغفلت از آیات الهی دانسته و می فرماید:«به زودی کسانی را که در روی زمین به ناحق تکبر می ورزند،از ایمان به آیات خود منصرف سازیم،(به طوری که)اگر هر آیه و نشانه ای راببینند،به آن ایمان نمی آورند و اگر راه هدایت را ببینند،راه خود را انتخاب نمی کنند و اگر راه گمراهی را ببینند راه خود را انتخاب می کنند، (همه اینها)به خاطر آن است که آیات ما راتکذیب کردند و از آن غافل بودند، ساصرف عن آیاتی الذین یتکبرون فی الارض بغیرالحق و ان یروا کل آیة لا یؤمنوا بها و ان یروا سبیل الرشد لا یتخذوه سبیلا و ان یرواسبیل الغی یتخذوه سبیلا ذلک بانهم کذبوا بآیاتنا و کانوا عنها غافلین »
درباره جمله «ساصرف عن آیاتی » ،(به زودی آنها را از آیات خود منصرف می سازیم)،بحث های زیادی در میان مفسران دیده می شود،شاید به این دلیل که کارخداوند،هدایت به سوی آیات و نشانه های اوست،و اساسا تمام انبیاء و اوصیاء برای همین آمده اند،با این حال،چگونه ممکن است خداوند گروهی را از آیات خودش ممنوع و محروم سازد؟بر همین اساس دست به توجیهات زیادی زده اند که بسیاری ازآنها مشتمل بر تکلف است.
پاسخ این سؤال با بررسی آیات دیگر قرآن روشن می شود،زیرا،پاره ای از اعمال انسان ها مانند تکبر در برابر حق و لجاجت و تعصب شدید،به صورت حجاب و پرده تاریکی بر قلب انسان می افتد و او را از مشاهده جمال زیبای حق باز می دارد.در واقع اعمال و صفات زشت خود آنهاست که «حجاب »آنها می شود و اگر«حجاب افکنی »به خداوند نسبت داده شده،به خاطر این است که خداوند،این اثر را در این گونه اعمال وصفات آفریده است و یا به تعبیر دیگر،یکی از مجازات طبیعی کسانی که دارای این صفات و اعمالند،انصراف از آیات الهی است.
قابل توجه این که:در پایان آیه،باز تاکید می کند که علت منصرف ساختن آنها ازآیات الهی،همان اصرارشان بر تکذیب و غفلت و بی خبریشان از نشانه های خداست.
در هفتمین آیه،به دنبال آیات قبل از آن که سخن از لجاجت فرعونیان در برابرآیات الهی و بلاهای مختلفی است که به عنوان بیدار باش بر آن قوم نازل شد و به دعای «موسی بن عمران »برطرف گردید،می فرماید:«(هنگامی که نه معجزات الهی در آنها اثرگذاشت و نه بلاهای هشدار دهنده)سر انجام ما از آنها انتقام گرفتیم و آنها را در دریا غرق نمودیم،زیرا،آنها آیات ما تکذیب کردند و از آن غافل شدند، فانتقمنا منهم فاغرقناهم فی الیم بانهم کذبوا بآیاتنا و کانوا عنها غافلین »
همان گونه که از آیه استفاده می شود،سرچشمه بدبختی و هلاکت قوم فرعون،تکذیب آیات الهی و«غفلت »بود.
ممکن است «غفلت »سرچشمه تکذیب باشد،بنابراین ریشه اصلی،همان «غفلت وبی خبری »بوده است و یا این که بعضی از آیات را تکذیب کردند و بعضی را به فراموشی و«غفلت »سپردند که در این صورت هر کدام،عامل مستقلی محسوب می شوند.
بعضی از مفسران ضمیر«عنها»را به نقمت و عذاب الهی باز گردانده اند که در این صورت تنها تکذیب آیات الهی موجب بدبختی آنها محسوب می شود،ولی این احتمال بسیار ضعیف است،زیرا،این ضمیر در کنار آیات قرار گرفته و ظاهرا به آن بازگشت می کند.
بعضی از مفسران در این جا،سؤالی مطرح کرده اند که شاید همین سؤال سرچشمه احتمال بازگشت ضمیر«عنها»به نقمت و عذاب باشد و آن این که «غفلت »از اختیارانسان بیرون است و چیزی نیست که موجب عذاب الهی شود.
ولی پاسخ این سؤال روشن است،زیرا،در بسیاری از موارد،سرچشمه «غفلت »
اختیاری است.هنگامی که انسان به سراغ آیات الهی نرود و در آنها تدبر نکند و گوش به سخنان معلمان الهی ندهد، طبیعی است که حالت «غفلت »بر او چیره می شود و از همین رو،بسیار دیده ایم که افراد خطاکار را به خاطر غفلتشان مذمت کرده اند.
در هشتمین آیه گرچه از واژه «غفلت »سخن به میان نیامده،ولی محتوای،آن مفهوم «غفلت »را می رساند.این آیه،درباره مشرکان عصر پیامبر صلی الله علیه و اله که گرفتار غفلت شدیدی بودند و گاه از خواب غفلت بیدار می شدند و به توحید روی می آوردند و گاه به کلی درمنجلاب شرک غرق می گشتند،می فرماید:«هنگامی که بر کشتی سوار می شوند(و باطوفان های شدید و گرداب های وحشتناک و امواج کوه پیکر دریا روبرو می گردند)خدا را بااخلاص می خوانند(و بتها را به فراموشی می سپارند)،اما هنگامی که خدا آنها را نجات می دهد و به خشکی می رساند،باز مشرک می شوند، فاذا رکبوا فی الفلک دعو الله مخلصین له الدین فلما نجاهم الی البر اذا هم یشرکون ».
آری!طوفان حوادث خطرناک،پرده های «غفلت »و بی خبری را کنار می زند وچشم عقل را بینا و روشن می سازد.گروهی این بیداری را مغتنم شمرده و به اصلاح خطاهای خویش می پردازند،ولی گروه بیشتری،تنها در همان لحظات بیدارند،اما بعداز پایان حادثه،دوباره پرده های «غفلت »بر عقل و قلب آنها کشیده شده و به همان راه سابق باز می گردند.
 


منبع : پایگاه دارالهدی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

شاه بیت غزل بندگی در بیان حضرت زهرا (علیهاالسلام)
نقش حضرت علی (ع) در جنگ های پیامبر (ص) در برابر ...
نقش امام رضا علیه السلام در وحدت ملی و انسجام ...
شهادت امام حسن عسگری(ع)
تکیه گاه شما در زندگی چه کسی است؟
برکات امام حج نرفته!
اشاره به برخی از فواید نماز شب
پاداش صبر
خدا؛ خریدار خون شهدا
یار درباریِ امام جواد علیه السلام!

بیشترین بازدید این مجموعه

اسلام يگانه راه نجات
پایبندی به ارزشهای اخلاقی؛ ازدیاد برکات الهی
قم و حضرت معصومه (س) از نگاه روایات
پاداش صبر
آداب و اعمال روز دحوالارض
یار درباریِ امام جواد علیه السلام!
نفرین پدر از شمشیر برنده تر!!
اعمال ماه ذی‌القعده
مباهله سند برگزیدگی
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^