فارسی
سه شنبه 28 فروردين 1403 - الثلاثاء 6 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

اصلاح ذات البين در فرهنگ دينى

امير المؤمنين(ع) در واپسين لحظه هاى زندگى پربركتش، فرزندان و رهروان راه خود را به اصلاح ذات البين سفارش كرد و ارزش آن را برتر از نماز و روزه ساليان شمرد.
وصيّت تاريخى آن امام فرزانه، پس از روزگارى تلاش در به سامان رساندن جامعه بيمار و رهبرى گروههاى آرزومند صلح و بهروزى، حامل پيامها و درسهاى سرنوشت ساز فراوان است؛ از اين روى بايسته است ما نيز كه مخاطب اين پيامِ ماندگاريم، هماره در آن بينديشيم و براى درمان دردهاى خود از آن شفا جوييم؛ چه بحرانها و دردهاى كنونى امت اسلامى، با تنگناهاى روزگار على(ع) همسانى دارد و فتنه هاى موجود در ميان گروههاى مسلمان و نيز پيروان اهل بيت، درميان مردم عراق و شام و حجاز آن روز نيز ديده مى شود. و آن سامان بخش بزرگ و خيرخواه امتِ پيامبر(ص) با همه توان در جبران آن كوشيده است. كاركرد روشن و حكيمانه امام در برخورد با تباهيها و شر انگيزيها براى همه امتها و ملّتها، چراغ هدايت است و توشه راه.
براى دريافت درست انديشه ها و شيوه عمل امام على(ع) در اين باره، بايسته است بفهميم اصلاح ذات البين چيست، گستره آن كدام است و كدامين پيامد مثبت آن را در چنين جايگاهى قرار داده است و آن گاه، مرزهاى مسؤوليت مردم در برابر آن تا كجاست و چه كسانى بدان مأمورند؟ و سوم آن كه از چه راهكارهايى براى انجام آن مى توان سود جست و رهنمود و سيرت پيشوايان دين در اين راه چيست؟
مفهوم اصلاح ذات البين
صلح، سازش است و از ياد بردن رنجش و سازگارى و آشتى پس از قهر. ذات به مفهوم بنيه و اساس است. بين: حالت پيوند ميان افراد. و اصلاح ذات البين، استوارسازى و پيوندهاى فردى و اجتماعى است.
در برابر، افساد ذات البين، بيانگر پديدآمدن دوگانگى، دشمنى و هجران و نفاق ميان مردم است. واژه صلاح ذات البين، در معناى اصلاح به كار رفته است، با اين تفاوت، اصلاح، زدودن اختلاف و دوگانگى و نزديك ساختن دلهاى رميده است و صلاح، كوشش در نگهداشت صلح و صفا و تلاش در پيدا نشدن تفرقه و فساد. در اين تعبير، فرق صلاح و اصلاح در سلامت معنوى جامعه، مانند پيشگيرى و درمان است. 4در قرآن كريم، واژه اصلاح در رديف معروف به كار رفته است كه نشانگر فرق و پيامهاى ويژه هر يك از امربه معروف و اصلاح است. (لاخير فى كثير من نجواهم الاّ من امر بصدقة او معروف او اصلاح).
مقدس اردبيلى بر آن است كه اگر فساد ذات البين، به رها كردن پاره اى از كارهاى واجب و يا انجام كارهاى حرام بينجامد، اصلاح ذات البين از راه امربه معروف و نهى از منكر، واجب مى شود. بر اين اساس، پيوند اين دو واژه، پيوند عام و خاص است. قضا نيز قطع اختلاف است. با به بن بست رسيدن اصلاح، كار دادرس آغاز مى شود و قاضى با استفاده از اختياراتى كه دارد، به نزاع پايان مى دهد.
در فقه، عنوانى ياد شده كه بر قاضى است پيش از حكم، دو سوى اختلاف را به اصلاح برانگيزاند. 8كه نشان دهنده ناسانى و فرق اين دو واژه است.
گستره اصلاح ذات البين
گستره اصلاح ذات البين، حوزه اسلام و ميان برادران مؤمن و خودى و شريك در هدف و راه است.
(انّما المؤمنون أخوة فأصلحوا بين اخويكم).
«اخ» به معناى شريك در مقصد و راه است. مؤمنان، از آن روى كه در هدف و اصول اساسى دين، همراهند، اگر جدايى بين آنان رخ دهد، بايد، اصلاح شود. در اين بستر اصلاح ذات البين، ميان اسلام و كفر و كسانى كه دو هدف و مقصد دارند، معنى ندارد و اگر هماهنگى و همراهى نيز انجام مى گيرد (هدنه) است و يا تأليف قلوب.
تاريخ نگاران، از شگرد منافقان روزگار پيامبر گزارش كرده اند:آنان اين انديشه را در ميان مردم رواج مى دادند كه درگيريهاى ميان اسلام و كفر و تيرگى پيوندها و پيوستگيها، مردم را خسته و فرسوده ساخته و مصلحت مردم در آن است كه مرزهاى سياسى بين اسلام و كفر برداشته شود ومسلمانان و كافران قريش، پيوندهاى دوجانبه برقرار كنند و پيامبر كارى به دين ستيزى و بيدادگرى ابوسفيان نداشته باشد. اين گروه، تلاشهاى خود را در راه جامه عمل پوشاندن به اين آرزو، اصلاح و خود را مصلح و آشتى جو مى ناميدند. خداوند، با آيه هاى بيدارگرانه خود، نقاب از چهره اينان گرفت و هدف و برنامه آنان را در خراب كردن باروهاى بلند ميانِ دادو بيداد و توحيد و شرك، فسادآفرينى و آنان را مفسد ناميد.
اصلاح ذات البين زدودن دوگانگي هاست. دوگانگي ها، ستيزها، كشمكش ها، جامعه اسلامى را از درون متلاشى مى سازد. مراد از اصلاح، از بين بردن سليقه هاى گوناگون و همسان سازى نيست؛ چه سرشت آدميان گونه گونه است و انسانها داراى مايه هاى جسمى و ويژگيهاى فكرى و محيط زيست ناسانى هستند، اين خود به جدايى سليقه و شيوه هاى زندگى كسان مى انجامد.
كتابهاى فقهى آكنده از اختلاف نظرها و سليقه ها و برداشتها در زمينه هاى گوناگون فرهنگى و سياسى و اقتصادى است و چه بسا در مسائل اجماعى و مشهور نيز، قول خلاف وجود دارد، در عرصه كارشناسى و حوزه اجرايى مسائل نيز، نسبت به شيوه اجراى مسائل اقتصادى و سياسى و اداره كشور نيز، همواره ديدگاهها و طرحهاى مختلف عرضه مى شود. اين گونه ناپيوستگيها، نه تنها تباهى آفرين نيست كه به صلاح دين و نظام است و مايه پويايى فرد و جامعه. طبيعت انقلاب اقتضا مى كند كه همواره ديدگاههاى اجتهادى در عرصه هاى گوناگون آزادانه عرضه شود و بر شكوفايى آراء و انديشه هاى اسلامى بيفزايد.
البته،گفت وگوى فكرى، اگر جامعه را به تنش كشد و به تيرگى پيوندها و پيوستگيها انجامد، در اين حوزه مى گنجد. در بعد ديگر، دايره بحث هم مسائل خانوادگى را در بر مى گيرد و هم اختلافهاى ميان جناحها و گروهها را بر خلاف مفهوم رايج آن در ميان مردم، كه آن را به اصلاح تيرگى پيوندها و پيوستگيهاى بين دو نفر محدود مى كنند، كاربرد آن در متون دينى و فرهنگ گذشته مسلمانان گسترده است. پيش از همه چيز، اصلاح پيوند و پيوستگى گروههاى اسلامى، در حوزه آن جاى دارد.
جايگاه اصلاح ذات البين درچشم انداز دين و خرد
همراهى و همدلى، پايه و اساس جامعه انسانى است و مايه رشد و بهروزى آن. اگر همدلى و هماهنگى افراد در هم شكند و اعتماد و دلگرمى از دلها رخت بربندد، مردم از پيشرفت و حركت تكاملى باز مى مانند.كانون خانواده، نخستين بستر تربيت و آموزش است و بيشترين زير ساختهاى روانى و شخصيتى كسان از اين جا شكل مى گيرد. يكدلى و سازش كسان مايه آرامش و شادابى در خانه و زمينه ساز سازندگى و تربيت بهتر افراد جامعه است. اگر انس ساكنان خانه به بيزارى و نفرت دگر شود، همه اعضاى اين كانون، بويژه كودكان آسيب مى بينند و شخصيت آنان لرزان و ناكارآمد خواهد شد.
جامعه ناهمگون كه افراد به جاى همدلى در پى ويرانى يكديگر باشند، راه به فلاح و بهروزى نخواهد برد، افزون بر واگشت و عقب ماندگى، شوكت و اعتبار خود را در نزد رقبا از دست خواهد داد. از زمينه هاى مهم زوال و فروپاشى تمدن بزرگ اسلامى، اختلافهاى شكننده و روياروييهاى گروهها و فرقه ها در درون جامعه هاى اسلامى بود. شكست اقتدار دولت عثمانى در سده اخير، در پى نزاعهاى درونى رخ داد. در مشروطه نيز اختلاف ديدگاهها به صف بنديهاى ويرانگر در ميان رهبران جامعه انجاميد. 13 در اين ميان، كسانى كه با اساس دين و روحانيت بيگانه بودند، ميدان يافتند و با ترور شخص و شخصيت دلسوزان جامعه، رهبران راستين را از صحنه سياسى دور كردند. آقا بزرگ تهرانى، گزارشى از اختلافهاى ميان شيعيان در قرن هشتم، نوشته است:
(تفرقه و فساد ذات البين سببِ سستى،و گسيخته شدن بسيارى از جريانهاى شيعى در تاريخ بوده است. مى بينيم شمارى با شمارى ديگر درباره اختلاف در شمار امامان يا در بحث از مرزهاى تقيه، به بگومگو مى پردازند و نزاعها و كشمكشهايى را پديد مى آورند و گروهى با گروهى ديگر در مفهوم تأويل يا درباره عصمت امامان و يا در مسأله روحانى بودن معاد، همديگر را به باد ناسزا مى گيرند با آن كه همگى در اصل اين مسائل همداستان هستند).
قرآن كريم، مهرورزى و مهربانى مؤمنان را مايه نعمت  و رحمت خداوند  شمرده و نفرت و بيزارى دلها را از يكديگر سبب فساد بزرگ و از بين رفتن باورهاى ايمانى. زيرا كدورتهاى ژرف و پردامنه رشته هاى برادرى را مى گسلد و عزت و حرمت جامعه دينى را به چالش مى برد.پيامبر اسلام(ص) مى فرمايد:
(ايّما مسلمين تهاجرا فمكثا ثلاثا يصطلحان الاّ كانا خارجين عن الاسلام ولم يكن بينهما ولاية).
دو مسلمان اگر بيش از سه روز با يكديگر قهر باشند، از حوزه اسلام خارج شده و رشته ولايت و پيوند دينى از بين آنان برداشته مى شود. در متون دينى، بر بايستگى اصلاح تيرگيهاى بين مؤمنان سفارشها شده است:
(فاتّقوا اللّه و اصلحوا ذات بينكم واطيعوا اللّه ورسوله ان كنتم مؤمنين).
از مخالفت خدا پروا كنيد و دشمنيهايى كه در ميان شماست آشتى دهيد و خدا و پيامبرش را پيروى كنيد اگر ايمان داريد. (انّما المؤمنون اخوة فاصلحوا بين اخويكم).
مؤمنان برادر يكديگرند، بين دو برادر اصلاح و آشتى دهيد.
قرآن شناسان و فقهاء گفته اند، امر به اصلاح، بر دو چيز دلالت دارد:
1. واجب بودن اصلاح و سازش دادن بين مؤمنان.
2. فورى بودن آن.
پيامبر(ص) بر ثواب پادرميانى و سازش دادن ميان مؤمنان، سفارشها كرده و اجر و مزد مصلحان را همسان جهادگر در راه خدا شمرده است.
حضرت على(ع) در شورانگيزترين خطبه پس از به دست گرفتن خلافت، بر بايستگى همدلى گروههاى گوناگون مردم تأكيد كرده و پس از شمارش سرفصل برنامه ها و كارهاى اساسى در راه دگرگون كردن زيربناى سياسى و اقتصادى جامعه، فرموده است: (فاستتروا فى بيوتكم و اصلحوا ذات بينكم). مردم، درون خانه خويش جاى گيريد و راه آشتى با يكديگر را در پيش.
امام بر آن نبوده كه مردم را به انزوا و گوشه نشينى فرا خواند كه امام خود ميدان دار كار و تلاش اجتماعى بود و فراخوان به آن.مقصود اصلى اين است كه اى مردمى كه براى اصلاح جامعه و خليفه، هر روز گرد مى آمديد، اكنون نيازى به اين گونه گردهماييها نيست و اگر درباره عثمان با همديگر اختلاف داشتيد، آن را كنار گذاشته و اختلاف خود را اصلاح كنيد؛ اگر كسانى كه براى بيعت با من گرد آمده اند هم آوا و هماهنگ نباشند و هريك از شما شعارى جدا ساز كند، اصلاحات اساسى، جامه عمل به خود نخواهد پوشيد و من نخواهم توانست به هدفهاى انقلابى خود دست يابم.
امام، در پايان زندگى، با اشاره به سخنى از پيامبر بر اهميت همدلى و بايستگى آن سفارش مى فرمايد:
(اوصيكما وجميع ولدى ومن بلغه كتابى بتقوى اللّه ونظم امركم و صلاح ذات بينكم فانّى سمعت جدّكما (ص) يقول: صلاح ذات البين افضل من عامة الصلوة و الصيام). شما و همه فرزندانم و كسانم و آن را كه نامه من بدو رسد، سفارش مى كنم به ترس از خدا و آراستن كارها و آشتى با يكديگر. من از جدّ شما (ص) شنيدم كه مى فرمود: آشتى دادن ميان مردم بهتر است از نماز و روزه ساليان.
شيخ طوسى پس از نقل اين وصيت امام مى نويسد: (و اِنَّ البغضة حالقة الدّين وفساد ذات البين).
كينه و دشمنى دين را ريشه كن كرده و پيوند را تباه مى سازد.
اهميت و والايى دوستى و برادرى بين مؤمنان و فاجعه آميز بودن بيگانگى آنان از يكديگر، چنان است كه در قرآن و سنت، در مواردى اجازه داده شده است، از راههايى كه به عنوان حكم اولى در شرايط عادى روا نيستند، به عنوان ثانوى استفاده شود.از جمله، بر مؤمنان روا نيست دروغ بگويند، چه به جد و چه به شوخى و مزاح. بر اين، آيه ها و روايتهاى بسيارى گواه است. امّا با اين حال، اگر مؤمنى براى صلح بين دوگروه از مؤمنان و برقرار كردن آشتى در خانواده اى يا نجات جان مؤمنى از مرگ و... به ناگزير به دروغ روى بياورد، روا شمرده شده است.
در واقع، دليل واجب بودن اصلاح، بر دليل حرام بودن دروغ حكومت دارد و مصلحت اصلاح، فساد سخن ناراست را برمى دارد و آن را در رديف سخن روا جاى مى دهد.
در موثقه معاويه بن عمار از امام صادق(ع) آمده است:
(المصلح ليس بكاذب).  آشتى دهنده دروغ گو نيست. و در مرسله صدوق از پيامبر(ص) آمده كه خداوند دروغ مصلحت آميز در راه آشتى بين مردم را دوست دارد و راست مفسده انگيز را دشمن.
وفاى به سوگند، واجب و شكستن آن حرام است، ولى در راستاى اصلاح بين مردم، شكستن آن دشوار نيست و در جاهايى واجب مى شود: (ولاتجعلوا اللّه عرضة لايمانكم ان تبرّوا وتتّقوا وتصلحوا بين النّاس).
خداوند را وسيله سوگندهاى خويش قرار مدهيد، تا از نيكوكارى و تقوا و اصلاح بين مردم باز ايستيد.



منبع : پایگاه دارالهدی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

سازگاری توبه با عدل خدا
امام هادی(ع)؛ خورشید هدایت
شفاعت در آیات قرآنی
همه چیز درباره تاسوعا، عاشورا...
علمدار کربلا از نورالله امینی نوش‏آبادی
محمد بهرامی اصل «عاصی» شراب عطش
مجید مرادی رودپشتی سبزگون‏
بنى اميه را رسوا كرد
بركات شهادت امام حسين (ع)
حتى در جنگ ، نماز ترك نشد

بیشترین بازدید این مجموعه

جایگاه علمی امام جواد علیه السلام
گنجینه دار تشیّع(به بهانه سالگرد ارتحال آیت الله ...
روش امام سجاد عليه السلام براي احياي سنت پيامبر
واژه شيعه در قرآن مجيد
تخریب بقیع به روایت اسناد
ايمان به قرآن‏
شناسنامه (امام محمد باقر علیه السلام)
"قرآن صاعد" یعنی چه؟
مگر یک دختر سه ساله چقدر تحمل دارد؟
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^