در اين كتاب بيست و پنج جلدى معجزه پيغمبر و ائمه عليهم السلام را درباره همه چيز مى فهميد. نويسنده اين كتاب دكتر پاك نژاد است كه خيلى دانشمند بود، ولى منافقين او را در اوايل انقلاب كشتند. نام اين كتاب «اولين دانشگاه و آخرين پيامبر» است. در سه جلد از اين كتاب، فقط درباره خواص عسل نوشته شده است. يعنى هزار و دويست صفحه تحليل علمى درباره اين ماده غذايى است كه خدا در قرآن فرموده است: «فِيهِ شِفَآءٌ لِلنَّاسِ»
عسل براى كلّ مردم دوا است. «شفاء» يعنى دارو، اما نه اين عسل هايى كه اين جنس دو پا در كارگاه ها، با اسانس و شيره نبات و چيزهاى ديگر مى سازد؛ چون من مواد تقلبى را به شكل عسل عرضه مى كنند. اين را كه مى گويم، من نه خودم عسل فروش هستم، نه عسل ساز، ولى پرسيده ام. عسلى كه زنبور با شيره گل ها، در كندوهايى كه عباد واقعى خدا مالك آن هستند، بهترين كندو، كه سالم ترين عسل را دارد و در كوه ها هست كه دست انسان ها به آن زنبورها نمى رسد، آنها اول فروردين راه مى افتند، حدود اواسط ارديبهشت شروع به ساختن عسل ها را مى كنند، آن عسل شفا است كه كم پيدا مى شود.
نمونه اى از تأثير عسل در مداوا
من براى شخص مريضى، از كوه هاى اطراف بوشهر تهيه كردم كه آن عسل تازه را زنبورها در كوه ها درست كرده بودند، صاحب آن متدين و خوب بود. آن شخص دچار چشم درد بسيار سختى شده بود. به خاطر ضربه اى كه به چشمش خورده بود. دكتر گفت: بايد يك ماه بيايى و بروى و من روى اين چشم كار كنم تا درست شود. آمد و آن عسل را گرفت و چند بار ماليد. بعد نزد دكتر رفت، دكتر گفت:
چشم تو را معجزه خوب كرده است، نه دوا.
منبع : مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی