فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

نعمت شناسی

نعمت در لغت فارسی، به معنای احسان، نیکی، بهره و خوشی، مال و روزی به کار رفته است.1
در لغت عرب، این واژه ا زسه حرف اصلی(ن. ع.م) تشکیل شده و مشتقات آن فراوان است و همه ی آن ها به یک معنا می باشند:آسایش، خوشی، خیر و شایستگی در زندگی.2
در مفردات راغب اصفهانی در باب ماده ی«نعم»، معنای نعمت این گونه بیان شده است: نعمت، حالت نیک و پسندیده است. ساخت نعمت برای بیان هیئت و حالت انسان است؛ مانند جِلسَه و رِکبَه که بیان نوعی نشستن و نوعی سوار شدن است. نعمت، اسم جنس است که برای کم وزیاد استعمال می شود.
به ناز و نعمت رسیدن و رفاه را« نعمت» گویند و ساخت آن برای بیان یک مرتبه ی کاری می باشد؛ ضَربَه، شَتمَه که بر یک بار زدن و یک بار دشنام دادن دلالت می کند.
انعام یعنی نیکی رساندن به دیگری و زمانی استعمال می شود که نعمت داده شده از جنس انسان باشد. مصداق این کلام را می توان در آیه ی 103 سوره ی آل عمران یافت که خداوند می فرماید:« و نعمت(بزرگ) خدا را بر خود به یاد آورید، آن گاه که دشمن (یک دیگر) بودید، سپس میان دل های شما الفت ایجاد کرد.»
با اندکی دقت در نعمت های دوازده گانه در سوره ی مبارکه ی الرحمن که عبارت اند از: قرآن، خلقت انسان، تعلیم بیان، حساب منظم زمان، آفرینش گیاهان و انواع درختان، آفرینش اسلام، حاکمیت قوانین، آفرینش زمین با ویژگی هایش، خلقت میوه ها، خلقت نخل، آفرینش حبوبات، خلقت گل ها، وگیاهان معطر، با جزئیات و ریزه کاری ها و اسراری که در هر یک نهفته است کافی است که حس شکرگزاری را در انسان برانگیزد و او را در پی شناخت پدید آوردنده ی این همه موهبت روانه کند.
رهنمودهای قرآن برای استفاده از نعمت های خداوندی موجب شناخت بهتر آدمی از خود و خدا شده، او را برای تنظیم شخصیت و عملکرد خویش برای انجام وظایف الهی یاری می کند.
برداشت انسان ها از دیدن نعمت های خداوند بسیار متفاوت است و می توان این نعمت ها را به بارش نور تشبیه نمود که برگ ها به تناسب سطح و وسعت و شکل و حالتشان مقادیر متفاوتی از آن را جذب می کنند. با تغییر وضع و زاویه برگ ها نسبت به نور خورشید مثلاَ در مورد چغندر، مقدار قند آن ممکن است تا سه برابر افزایش یابد. نعمت های خداوند هم چون نور، مرز و اندازه ندارد و مقدار استفاده از آن ها به وضع و حالت و ظرفیت انسان ها بستگی دارد.
نعمت های ذکر شده در قرآن را می توان به دو نوع مادی و معنوی تقسیم کرد:
نعمت های مادی
در میان این مواهب، از مواردی نظیر کوه ها سخن به میان آمده که در واقع لنگرگاهایی برای ایجاد تعادل وجلوگیری از کج شدن ها هستند. ظاهر ساکت و خاموش این نعمت های الهی که فریادها در بطونشان نهفته است، نوعی تأیید بر وقوع قیامت کبری است. علم زمین شناسی ثابت می کند که در طول میلیون ها سال کوه ها در اثر فرسایش توسط آب باران و جوی ها ذرّه ذرّه از محل خود کنده شده و به نقاط دیگر در دل دریاها رفته و کم کم در اثر انباشته شدن رسوبات و فشار طبقات رسوبی، کوه جدیدی از دل دریا قد برافراشته و با داشتن علائم حیات و فسیل موجودات دریایی در لایه های رسوبات خود، موجب حیرت محققان شده اند.
این اتفاقات بلند مدت پاسخی بسیار روشن بر ادعای انکار کنندگان روز قیامت می باشد و کوه علی رغم سکوت خود فریاد می زند: ای بشر، با این جثّه ی کوچک خود بر کوه ها بنگر که چگونه پیکر عظیمشان ذرّه ذرّه شده و دوباره تشکیل می شود.
در قرآن مجید بارها به نشان هایی در خلقت آسمان ها و زمین برای اهل خرد اشاره شده که هرکس قادر به درک آن ها نمی باشد. مهم ترین عامل درک، پاکی چشم و دل و عقل آدمی از گناه است. هم چنان که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) فرمود: چشم های خود را از گناه بپوشانید تا قادر به دیدن زیبایی های محیط زندگی شوید. انسان در اثر زیادی گناه و محرومیت از لطف الهی تا بدان حد پست می شود که قادر به درک زبان صخره ها و کوه ها نیز نمی شود و در اوج جهل و روشن فکر مآبی ادعا می کند که آیا پس از مرگ و پوسیدن و پراکنده شدن، به شکل اول برمی خیزیم؟
در قرآن مجید علاوه بر کوه ها، از باران به زنده کننده ی زمینِ مرده و رویاننده ی نباتات یاد آور شده و می فرماید: حیات پس از مرگ(نشور) نیز این چنین خواهد بود؛ یعنی باران با آن لطافت و پاکی اش علاوه بر سیراب کردن تشنگان و خشک زارها و پاک کننده ی هوا و زمین و موجودات، نوعی وسیله ی تذکر برای زنده شدن پس از مرگ محسوب می شود که آدمی با درک آن می تواند از بسیاری لغزش ها وکج روی ها مصون بماند.
نعمت های مذکوردر قرآن تنها به کوه و آب محدود نمی شود.رام بودن حیوانات برای آدمی، میوه ها و رستنی ها با اشکال و خواص گوناگون، علاوه بر خاصیت غذایی شانِ که نقش اساسی در حفظ سلامت آدمی دارد، با دقیق شدن در وضع ظاهری شان پندها و رهنمودهایی بس گران بها برای یافتن چاره ی مشکلات دارند.
با دقیق شدن در حیات وحوش، انسان می تواند نقش عدل و تعادل را در کسب قدرت و موفقیت دریابد؛ مثلاَ درختی که یک سویه در رشد و نمو باشد، مقاومتش کمتر از درختی است که همه جانبه رشد کرده و در برابر طوفان و سیل، آسیب پذیر است و به انسان ها تذکر می دهد که یک جانبه رشد کردن و نداشتن تعادل فکری وعلمی، عواقب خوبی ندارد.
مقایسه ی بدن یک مار با یک کبوتر که اولی فقط در طول رشد می کند و غیر از زهر فلج کننده چیزی ندارد، خوش خط و خال است و آرام و بی صدا می خزد، و دومی از گوشت و پر و استخوان هایش استفاده های غذایی می شود، به روشنی نشان می دهد کسانی که رشد یک بعدی دارند می توانند با زهر عمل کرد خود جامعه را فلج کنند و در عوض آنان که در رشد علمی خود «تعادل» دارند همه جانبه مفید و به درد بخور هستند.
نعمت های الهی از ریگ زار تا ابرهای متراکم و باران زا، از جنبه های مختلف، معنادار و هدف دارند و قرآن مجید آدمی را پی در پی به تفکر و تعقّل درباره ی آنان فرا می خواند. یا اصطلاحاتی نظیر اولوالالباب،یتفکرون، تتذکرون و... انسان را به هوش یاری و بیداری می خواند تا در مقابل دسیسه های شیطان هر لحظه به یادش باشد که ارتباط با خدای خود را حفظ کند.
نعمت های معنوی
ارزش برخی از نعمت های معنوی بیش تر از نعمت های مادی است، چرا که با فقدان نعمتی از نعمت های مادی زندگی زودگذر دنیا دچار مشکل می شود، اما با بهره نگرفتن از بخشی از نعمت های معنوی، عاقبت و آخرت انسان تباه می گردد. در ذیل به برخی از این نعمت ها اشاره می کنیم:
1- نبوت: خداوند متعال برای غرق شدگان در دریای ظلمانی مادیت، پیامبران نجات بخشی را فرستاد تا آن ها را به ساحل سعادت برسانند. از این رو نعمت نبوت، از بزرگ ترین نعمت های الهی است که قرآن به آن اشاره دارد.« اذ قال موسی لقومه یا قوم اذکروا نعمت الله علیکم اذ جعل فیکم انبیاء و جعلکم ملوکا و آتاکم ما لم یوت احدا من العالمین؛3 و (یاد کن) زمانی را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من، نعمت خدا را بر خود یاد کنید، آن گاه که در میان شما پیامبرانی قرار داد، و شما را پادشاهانی ساخت، و آن چه را که به هیچ کس از جهانیان نداده بود، به شما داد.»
2- اسلام: عمل به دستورهای حیات بخش اسلام به عنوان آیینی که کتابش جاودانه و مصون از تحریف است، سعادت دنیا و آخرت را به دنبال دارد. علامه طباطبایی(رحمت الله علیه) در ذیل آیه ی شریفه ی « وذکروا نعمـة الله علیکم و میثاقه الذی و اثقکم به اذ قلتم سمعنا و اطعنا و اتقوالله ان الله علیم بذات الصدور»4 چنین می فرماید:« منظور از نعمت درجمله ی: و اذکروا نعمـة الله علیکم، مواهب جمیله ای که خدای تعالی در سایه ی اسلام به آنان داده، و این بهترین حال و روز بعد از اسلامشان نسبت به حال و وضع قبل از اسلامشان است.»5
3- امامت و ولایت: بی تردید زحمات پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله) آن گاه به ثمر خواهد نشست که بعد ازاو باغبانی صالح بتواند ازدرخت تازه به ثمر نشسته ی اسلام به خوبی مراقبت کند و تشخیص این فرد به عهده ی ذات اقدس ربوبی است. از این رو خداوند متعال معرفی نمودن امام را به پیامبر(صلّی الله علیه و آله)، اتمام نعمت بیان نموده است و می فرماید:«... الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون الیوم اکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا فمن اضطر فی مخمصـة غیر متجانف لاثم فان الله غفورٌ رحیمٌ...؛6 امروز کسانی که کافر شده اند، از کارشکنی در دین شما نومید گردیده اند.پس از ایشان مترسید و از من بترسید.امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را برای شما به عنوان آیینی برگزیدم و هر کس دچار گرسنگی شود، بی آن که به گناه متمایل باشد[ اگر از آن چه منع شده است بخورد]، بی تردید، خدا آمرزنده ی مهربان است.»
امام صادق(علیه السّلام) در ذیل آیه ی شریفه ی« یعرفون نعمت الله ثم ینکرونها و اکثرهم الکافرون؛7 نعمت خدا را می شناسند، اما باز هم منکر آن می شوند و بیشترشان کافرند» می فرماید: «نحن و الله نعمـة الله التی انعم علی عباده و بنا من فاز؛8 به خدا سوگند، نعمت الله ماییم که خداوند به وسیله ی آن بندگانش را مشمول لطف خود قرار داده است، و سعادت مندان به وسیله ی ما سعادت مند می شوند.»
4- امداد غیبی: در زندگی گاهی گره ای از مشکل گشوده و یا توفیق و پیروزی پیدا می شود که علت و سبب آن را نمی توان به علل و اسباب مادی متسب نمود. از این رو نیروی دیگری را در حل آن مشکل و یا پیروزی در صحنه ی نبرد دخیل می دانیم که امداد غیبی نامیده می شود. در قرآن کریم در مورد جنگ احزاب که گروه های بسیاری به مبارزه ی مسلمانان آمده بودند، می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اذکروا نعمـة الله علیکم اذ جاءتکم جنود فارسلنا علیهم ریحاً و جنودا لم تروها و کان الله بما تعملون بصیراً؛9 ای کسانی که ایمان آورده اید،نعمت خدا را برخود به یادآرید، آن گاه که لشکرهایی به سوی شما[در] آمدند، پس بر سر آنان تندبادی و لشکرهایی فرستادیم که آن ها را نمی دیدید، و خدا به آن چه می کنید همواره بیناست.»
5- پیروزی و دفع خطر دشمن:دشمن همیشه برای رسیدن به پیروزی و مغلوب کردن سپاه حق، نقشه می کشد و در استفاده از تاکتیک های خاص در جهت نیل به اهداف خود از هیچ کوششی دریغ نمی کند. خداوند متعال چون وعده ی نصرت داده است لشکریان خود را یاری می کند خطردشمن را از شما دفع کرد: یا ایها الذین آمنوا اذکروا نعمت الله علیکم اذ هم قوم ان یبسطوا الیکم ایدیهم فکف ایدیهم عنکم و اتقواالله و علی الله فلیتوکل المؤمنون؛10 ای کسانی که ایمان آورده اید،نعمت خدا را بر خود یاد کنید: آن گاه که قومی آهنگ آن داشتند که بر شما دست یازند، و[ خدا] دستشان را از شما کوتاه کرد و از خدا پروا دارید، و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.»
6- آزادی:خدوند متعال انسان را آزاد آفرید.11 از این رو بردگی و بندگی مخلوقات امری ناپسند می باشد که انسان همیشه از آن فراری بوده و هست. انسان های آزاده در راه آزادگی حتی از جان خود گذشتند. بنی اسرائیل که طعم ذلت بردگی فرعون را چشیده بودند، با عنایت خداوند متعال و رهبری حضرت موسی(علیه السّلام) از بند بندگی رها شدند و آزادانه زندگی کردند.خداوند متعال این نعمت را به آنان گوشزد می کند و می فرماید:« و اذ قال موسی لقومه اذکروا نعمـة الله علیکم اذ انجاکم من آل فرعون یسومونکم سوء العذاب و یذبحون ابناءکم و یستحیون نساءکم و فی ذلکم بلاء من ربکم عظیم؛12 و [به خاطر بیاور] هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: نعمت خدا را بر خود به یاد آورید، آن گاه که شما را از فرعونیان رهانید، [همانان] که بر شما عذاب سخت روا می داشتند و پسرانتان را سر می بریدند و زنانتان را زنده می گذاشتند، و در این [امر] برای شما از جانب پروردگارتان آزمایشی بزرگ بود.»
7- اتحاد:تفرقه و جدایی هم چون موریانه، ستون عظیم جامعه را می خورد و آن را ویران می کند.اتحاد و همدلی، راز و رمز عزت و سربلندی به شمار می رود. نفاق و کینه، عاملی است که نفرت و جدایی را در پی دارد. از این رو رهبران جامعه همیشه در صدد بوده اند راه کارهایی در جهت وفاق بین افراد جامعه ایجاد نمایند و دوستی در بین آن ها را محکم کنند و شمشیرهایی را که به روی هم می کشیدند غلاف نمایند.
قرآن کریم به این نعمت تصریح دارد و می فرماید:« و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا و اذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداءفالّف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا و کنتم علی شفا حفرة من النار فانقذکم منها کذلک یبین الله لکم آیاته لعلکم تهتدون؛13 و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید، آن گاه که دشمنان [یک دیگر] بودید، پس میان دل های شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید. این گونه، خداوند نشانه های خود را برای شما روشن می کند، باشد که شما راه یابید.»
8- توبه:افرادی که در دریای گناه افتاده اند و پر و بال آنان خیس شده، دیگر قدرت پرواز ندارند. آن ها باید پر و بال خود را تکان داده تا امکان پرواز پیدا کنند. توبه همان تکان دادن پر و بال است. توبه به انسان های گنه کار امید می دهد و آن ها را در صورتی که توبه ی واقعی کرده باشند، سعادت مند می کند، این از نعمت های الهی است که جلو خیلی از یأس ها و ناامیدی ها را سد می کند. خداوند متعال در سوره ی مبارکه ی قلم می فرماید:«لو لا ان تدارکه نعمـة من ربه لنبذ بالعراء و هو مذموم؛14 اگر لطفی از جانب پروردگارش نبود، قطعاً نکوهش شده بر زمین خشک انداخته می شد.»
نعمت در این آیه ی شریفه به توبه تفسیر شده است.15
9- امنیت و آرامش: نعمت امنیت از جمله نعمت هایی است که در صورت فقدان آن، ارزش و بهایش معلوم می شود. قرآن مجید منطقه ای را مثال می زند که در آن امنیت و آرامش وجود دارد و در سایه ی امنیت، فراوانی روزی و دیگر امکانات دنیوی فراهم می گردد:« و ضرب الله مثلاَ قریـة کانت آمنـةً مطمئنّـة یأتیها رزقها رغداً من کل مکانٍ فکفرت بأنعم الله فأذاقها الله لباس الجوع و الخوف بما کانوا یصنعون؛16 و خدا شهری را مثل زده است که امن و امان بود[و] روزی اش از هر سو فراوان می رسید، پس[ساکنانش] نعمت های خدا را ناسپاسی کردند و خدا هم به سزای آن چه انجام دادند طعم گرسنگی و هراس را به [مردم] آن چشانید.»
پی نوشت ها:
1. حسن عمید، فرهنگ عمید، واژه ی نعمت.
2. معجم الوسیط، واژه ی نعمت، با تصرف و تلخیص.
3. مائده(5) آیه ی 20.
4. و به یاد آورید نعمتی را که خدا بر شما ارزانی داشته و( نیز) پیمانی را که به(انجام) آن متعهد گردانیده، آن گاه که گفتید: شنیدیم و اطاعت کردیم. و از خدا پروا دارید که خدا به راز دل ها آگاه است:مائده(5) آیه ی7.
5. ترجمه ی تفسیر المیزان، ج5، ص376.
6. مائده(5)آیه ی3.
7. نحل(16)آیه ی 83.
8. بحارالانوار، ج24، ص 51.
9. احزاب(33)آیه ی 9.
10. مائده(5)آیه ی11.
11. « لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا؛ برده ی دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفریده است»: نهج البلاغه، نامه ی 31.
12. ابراهیم(14)آیه ی6.
13. آل عمران(3)آیه ی 103.
14. قلم(68)آیه ی49.
15. ترجمه ی تفسیر المیزان، ج19، ص647؛ تفسیر نمونه، ج24، ص 422.
16. نحل(16) آیه ی 112. در قرآن، شهر مکه هم مکانی امن تلقی شده است:« أولم یروا أنّا جعلنا حرماً آمناً و یتخطّف النّاس من حولهم أفبالباطل یؤمنون و بنعمـة الله یکفرون؛ آیا ندیده اند که ما[برای آنان] حرمی امن قرار دادیم و حال آن که مردم از حوالی آنان ربوده می شوند؟ آیا به باطل ایمان می آورند و به نعمت خدا کفر می ورزند»: عنکبوت(29) آیه ی 67.

 


منبع : پایگاه نور پورتال
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ذکری برای رهایی از سختی ها و بلاها
دعای امام سجاد(ع) به وقت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان
ديدارامام(ع) با بعضى بزرگان عرب
نقش تلقین در تربیت فرزند
نيمه شعبان
دولت حضرت بقیّة الله الأعظم ارواحنا فداه
در شب قدر چه دعایی بکنیم؟
نمی خواهم در امتحانات سخت خداوند شرکت کنم!!
درس‏ها و عبرت‏هاى عاشورا در عرصه رفتار سياسى(4)
شب عاشورا

بیشترین بازدید این مجموعه

اثرات گناه در زندگی دنیا و آخرت
چهل حدیث از پیامبر گرامی اسلام (ص)
وجوب حفظ قلب از نفوذ شيطان‏
اخذ و عطاى نادرست‏
راه آسمان رمضان در آینه ی قرآن
پيشواي چهارم حضرت امام زین العابدین علیه السلام
ازدواج پیامبر (ص) با حضرت خدیجه
هماهنگي قرآن با فطرت و عقل
رابطه متقابل امیرمؤمنان(ع) و حق - بخش اول
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^