فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

آسیب های اجتماعی در روایات «میزان الحکمه»

از دیگر عوامل مهمی که انسانها را دچار آسیب و انحراف می کند صفات و رذائل نفسانی است که مانع از رشد و تعالی انسان می شود و چنانچه درمان نشود موجب هلاکت انسان می شود
ما در فصل دوم سعی کردیم موضوعاتی را که پیرامون صفات نفسانی است و آسیبهایی را که می تواند برای انسانها ایجاد کند، بیان کرده ایم. مثل: حماقت، بدی، بدبختی، فخرفروشی، لهو، ناامیدی و وسوسه.
البته موارد زیادتری هم در کتاب شریف میزان الحکمة وجود داشت که ما به همین موارد بسنده کردیم.
1- حماقت (1)«الحمق»
الف) حماقت:
الامام علي(علیه السّلام): «ما العدو الي عدوه اسوا تضييعا من الاحمق الي نفسه»
زياني كه بي خرد به خود مي زند دشمن به دشمنش نمي زند.
ب) صفات احمق:
الامام علي (علیه السّلام): «مِن أمارات الاحمق كثرة تلونه»
از نشانه هاي بي خرد آن است كه هر دم به رنگي در مي آيد.
4398- الامام علي(علیه السّلام): «لا ترد علي الناس كل ما حدثوك فكفي بذلك حقا»
سعي نكن هر چه مردم براي تو مي گويند رد كني كه نشان دادن حماقت همين بس است.
ج) همنشيني با احمق:
 الامام الصادق(علیه السّلام): « مَن لَم يجتنب مصادقة او شك ان يتخلق باخلاقه»
هر كه از دوستي با بي خرد دوري نكند بزودي خلق و خوي او را به خود بگيرد.
د) احمق ترين مردم:
الامام علي (علیه السّلام) : «أحمق الناس مَن ظن انه اعقل الناس»
احمق ترين مردم كسي است كه خود را خردمندترين مردم مي داند.
الامام علي(علیه السّلام) : «أحمق الناس مَن انكر علي غيره رذيلة و هو مقيم عليها»
نابخردترين مردم كسي است كه عيب ديگران را زشت مي شمارد، حالي كه خود آن عيب را داراست.
هـ) جواب احمق:
الامام علي(علیه السّلام) : « السكوت علي الاحمق افضل (مِن) جوابه»
سكوت در برابر احمق بهتر از جواب دادن به اوست.

2- بدي (2)«الشرّ»
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (3)
جهاد بر شما مقرر شده است و آن براي شما ناگوار است و چه بسا چيزي را ناخوش داشته باشيد و آن به زيان شما باشد و چه بسا چيزي را خوش داشته باشيد و آن به زيان شما باشد و خدا مي داند و شما نمي دانيد.
الف) بدترین مردم:
الامام علی :«انّ شر الناس عند الله امام جائر ضلَّ و ضُلّ به»
بدترین مردم نزد خداوند، پیشوای منحرفی است که خود گمراه است و موجب گمراهی دیگران می شود.
ب) بالاتر از هر بدی:
رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) : «خصلتان ليس فوقهمامِنَ البر شيء: الايمان بالله و النفع لعباد الله و خصلتان ليس فوقهما مِنَ الشر شيء الشرك بالله و الضر لعباد الله».
دو كار است كه هيچ خوبي بالاتر از آن نيست: ايمان به خدا و سود رساندن به بندگان خدا؛ و دو كار است كه بالاتر از آن دو بدي وجود ندارد: شرك ورزيدن به خدا و گزند رساندن به بندگان خدا.
الامام علي (علیه السّلام) : «فاعل الشرِ شرٌ منه».
بدي كننده بدتر از بدي است.
ج) كليدهاي بديها:
الامام الباقر (علیه السّلام) : « ان الله جعل للشر اقنالا و جعل مفاتيح تلك الاقفال الشراب و الكذب شر مِنَ الشراب»
خداوند براي بدي قفلهايي نهاده و كليد همه اين قفلها را شراب قرار داده است و دروغ بدتر از شراب است.
3- بدبختي (4)« الشّقاوة »
الف) ويژگيهاي بدبخت:
الامام علي(علیه السّلام):« الشقي مَنِ انخذع لهواه و غروره»
بدبخت كسي است كه فريفته هوا و هوس خود گردد.
الامام علي (علیه السّلام):« توقوا المعاصي واحبسوا انفسكم عنها؛ فان الشقي مَن اطلق فيها عنانه»
از گناهان باز ايستيد و نفسهاي خود را از آنها بازداريد؛ زيرا بدبخت كسي است كه عنان خود را در عرصه گناهان رها سازد.
ب) بدبخت، در شكم مادرش بدبخت است:
الامام الصادق(علیه السّلام) : «ان الله تبارك و تعالي ينقل العبد مِنَ الشقاء الي السعادة و لا ينقله مِنَ السعادة الي الشقاء»
خداوند تبارك و تعالي بنده را از بدبختي به خوشبختي منتقل مي كند، ولي از خوشبختي به بدبختي منتقل نمي كند.
رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) : « السعيد مَن سعد في بطن امه و الشقي مَن شقي في بطن امه»
خوشبخت از همان شكم مادر خود خوشبخت است و بدبخت از همان شكم مادر خود بدبخت است.
ج) عوامل بدبختي:
الامام علي(علیه السّلام):«سبب الشقاء حب الدنيا»
علت بدبختي دنيا پرستي است.
د) بدبخت ترين مردم:
المسيح (علیه السّلام):«اشقي الناس من هو معروف عند الناس بعلمه مجهول بعمله»
بدبخت ترين مردم كسي است كه به علم در ميان مردم سرشناس باشد و به عمل ناشناخته.
الامام علي(علیه السّلام):« و قد سئل عن اشقي الناس -: مَن باع دينه بدنيا غيره»
در پاسخ به اين پرسش كه: بدبخت ترين مردم كيست؟ كسي كه دين خود را به دنياي ديگري بفروشد.
هـ ) نشانه هاي بدبختي:
رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم):« مِن علامات الشقاء: جمود العين و قسوة القلب و شدة الحرص في طلب الرزق و الاصرار علي الذنب»
از نشانه هاي بدبختي است: چشم بي اشك و سختي دل و حرص زدن زياد در طلب روزي و پايداري بر گناه.
الامام علي(علیه السّلام):« مِن علامات الشقاء الاساءة الي الاخيار»
از نشانه هاي شقاوت بدي كردن به نيكان است.
4- فخر فروشي (5)«الفخر»
الف) فخر فروشی:
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ ... (6)
بدانيد كه زندگي دنيا، در حقيقت بازي و سرگرمي و آرايش و فخر فروشي ميان شماست.
إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ (7)
همانا خدا هيچ متكبر فخر فروشي را دوست ندارد.
 الامام علي(علیه السّلام) : « اهلك الناس اثنان:خوف الفقر و طلب الفخر»
دو چيز مردم را نابود كرده است: ترس از ناداري و فخر جويي.
الامام علي(علیه السّلام): « مَن صنع شيئا للمفاخرة حشره الله يوم القيامة اسود»
هر كس براي فخر فروشي كاري كند، خداوند در روز قيامت او را سياه محشور گرداند.
ب) عوامل بازدارند از فخر فروشي:
الامام علي (علیه السّلام) : «ما لابن آدم و الفخر؟ اوله نطفة و آخره جيفة و لا يرزق نفسه و لا يدفع حتفه».
آدميزاد را چه به فخر فروشي! آغازش نطفه اي است و فرجامش مرداري نه مي تواند خود را روزي دهد و نه مي تواند جلو مرگ خويش را بگيرد.
الامام زين العابدين(علیه السّلام) : « عجباً للمتكبر الفخور الذي كان بالامس نطفة ثم هو غدا حيفة».
شگفتا از متكبر فخر فروشي كه ديروز نطفه اي بود وفردا مرداري است !
ج) نكوهش فخر فروشي به تبار:
رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) : «آفت الحسب الافتخار»
آفت بزرگي خاندان فخر فروشي است.
الامام الرضا(علیه السّلام) : « انّ اميرالمؤمنين (علیه السّلام) عاد صعصعة بن صوحان في مرضه فلما قام مِن عنده قال: يا صعصعة لا تفتخرن علي اخوانك بعيادتي اياك و اتق الله»
اميرالمؤمنين از صعصعة بن صوحان كه بيمار بود عيادت مي كرد مي فرمود: مبادا از اين كه من به عيادت تو آمده ام بر برادرانت فخر بفروشي، از خدا بترس.
د) آنچه شايسته افتخار است:
الامام الصادق (علیه السّلام):«ثلاث هن فخر المؤمن و زينه في الدنيا و الاخرة:الصلاة في آخر الليل و يأسه مما في ايدي الناس و ولايته الامام من آل محمد».
سه چيز است كه افتخار مؤمن و زيور او در دنيا و آخرت است: نماز آخر شب و چشم نداشتن به آنچه مردم دارند و ولايت و دوستي او نسبت به امامان خاندان محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) .
5- سرگرمي و غفلت (8)«اللّهو»
الف) لهو:
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ ... (9)
بدانيد كه زندگي دنيا، در حقيقت بازيچه و سرگرمي و زيور و فخر فروشي ميان شماست
الامام علي(علیه السّلام) : « ايها الناس، اتقوا الله؛ فما خلق امرؤ عبثا فيلهو و لا ترك سدي فليغو!»
اي مردم از خدا بترسيد زيرا هيچ كسي عبث آفريده نشده است تا به سرگرمي و غفلت گذراند و مهمل رها نشده است تا بيهودگي كند.
الامام العلي(علیه السّلام) : « شرّ ما ضيّع فيه العمر اللّعب».
بدترين چيزي كه عمر در آن تلف مي شود بازي است.
ب) پيامدهاي سرگرمي كردن:
الامام علي (علیه السّلام):« اللهو يفسد عزائم الجد»
سرگرمي تصميمات جدي را تباه مي كند.
الامام علي(علیه السّلام): «ابعد الناس مِن النجاح المستهتر باللهو و المزاح»
دورترين مردم از موفقيت كسي است كه شيفته سرگرمي و شوخي است.
الامام علي (علیه السّلام) : « اللهو يسخط الرحمن و يرضي الشيطان و ينسي القرآن»
سرگرمي كردن، خداي مهربان را به خشم مي آورد وشيطان را خوشنود مي سازد و قرآن را از ياد مي برد.
ج) ايمان و سرگرمي:
الامام علي (علیه السّلام): «في صفة المؤمن: مشغول وقته»
از اوصاف مؤمن این است که وقتش پُر است.
الامام الصادق (علیه السّلام) : «فيمن طلب الصيد لاهيا: و ان المؤمن لفي شغل عن ذلك شغله طلب الآخرة عن الملاهي – الي ان قال – و ان المؤمن عن جميع ذلك لفي شغل ماله و للملاهي ؟ فان الملاهي تورث قساوة القلب و تورث النفاق».
درباره كسي كه براي سرگرمي دنبال شكار مي رود - : مؤمن، فرصت چنين كارهايي را ندارد، آخرت جويي او را از سرگرمي بازداشته است تا آنجا كه فرمود: مومن به هيچ يك از اين كارها نمي رسد او را چه به سرگرمي ها؟ كارهاي لهو و سرگرم كننده، سختدلي و نفاق بر جاي مي گذارد. د) سرگرمي مؤمن:
رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم):« كل لهو المؤمن باطل الا في ثلاث: في تأديبه الفرس و رميه عن قومه و ملاعبته امرأته فانهن حق»
هرگونه سرگرمي براي مؤمن نادرست است مگر سه كار: تربيت اسب، تيراندازي با كمانش و بازي و شوخي با همسرش زيرا اين سه كار حقّ است.
رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) : « خير لهو المؤمن السباحة و خير لهو المرأة المغزل»
بهترين سرگرمي مؤمن شنا است و بهترين سرگرمي زن ريسندگي.
هـ ) نمونه ای از سرگرمی ناسالم (كبوتر بازي):
الامام علي(علیه السّلام) : « ان النبي راي رجلا يرسل طيرا فقال: شيطان يتبع شيطانا»
پيامبر مردي را ديد كه كبوتر مي پراند. فرمود شيطاني دنبال شيطاني مي رود.
6- نوميدي (10)«الیأس»
الف) نوميدي:
وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ (11)
و اگر از جانب خود رحمتي به انسان بچشانيم، سپس آن را از وي سلب كنيم، قطعا او بسيار نوميد و ناسپاس خواهد بود.
 الامام علي(علیه السّلام): «اعظم البلاء انقطاع الرجاء»
بزرگترين بلا نوميدي است.
ب) نتايج قطع اميد كردن از آنچه مردم دارند:
الامام علي(علیه السّلام) : « الغني الاكبر الياس عما في ايدي الناس»
بزرگترين توانگري چشم نداشتن به مال مردم است.
الامام الصادق(علیه السّلام) : « اليأس مما في ايدي الناس عز للمؤمن في دينه».
قطع اميد كردن از آنچه مردم دارند مايه عزت ديني مؤمن است.
7- وسوسه (12)«الوسوسة»
الف) وسوسه در عقايد:
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِكِ النَّاسِ * إِلَهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ * الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الجَنّةِ وَ النَّاسِ (13)
بگو: پناه مي برم به پروردگار مردم، پادشاه مردم، معبود مردم، از بدي وسوسه گر خناس، كه در سينه هاي مردم وسوسه مي كند از جن و انس.
رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) : « تجاوز الله لامتي عما حدصت به انفسها ما لم تنطق به او تعمل»
خداوند از وسوسه ها و تشكيكات ذهني امت من تا زماني كه آنها را به زبان يا به مرحله عمل در نياورند گذشت كرده است.
ب) پرهيز از وسواس در وضوو نماز:
 الامام الصادق(علیه السّلام) : « لما ذكر عبدالله بن سنان رجلا مبتلي بالوضوء و الصلاة و ادعي انه رجل عاقل-: و اي عقل له و هو يطيع الشيطان؟! {قال} فقلت له: و كيف يطيع الشيطان فقال: سله هذا الذي ياتيه مِن اي شيء هو؟ فانه يقول لك؟مِن عمل الشيطان».
چون عبدالله بن سنان از مردي ياد كرد كه در وضو و نمازش گرفتار وسواس است و ادعا كرد كه او مردي عاقل است - : چه عقلي دارد كه فرمانبري شيطان مي كند؟ (راوي مي گويد) عرض كردم: چگونه فرمانبري شيطان مي كند؟ فرمود: از او بپرس وسوسه اي كه به وي دست مي دهد از چيست؟ قطعا به تو خواهد گفت: كار شيطان است.
ج) علاج وسواس:
الامام علي(علیه السّلام): « صوم ثلاثة ايام مِن كل شهر ـ اربعاء بين خمسين ـ و صوم شعبان يذهب بوسواس الصدر و بلابل القلب»
روزه گرفتن در سه روز از هر ماه ـ پنجشنبه اول و آخر ماه و چهارشنبه وسط آن و روزه ماه شعبان ـ وسواس سينه و پريشاني هاي دل را از بين مي برد.
الامام علي(علیه السّلام): « ذكرنا اهل البيت شفاء مِن الوعك و الاسقام و وسواس الريب».
ياد ما اهل بيت، شفا بخش هر ناخوشي و بيماري و وسوسه ترديد آورد است.
فصل سوم: آسيب هايي كه به واسطه ارتباطات کلامی در جامعه پدید می آید.
مقدمه فصل سوم
از مهلکات انسان زبان اوست و همانطور که در احادیث بیان شده است انسان زمانی سنجیده می شود که سخنی بگوید و تا زمانی که لب به سخن نگشاید علم و هنر او نهفته می ماند.
آنچه انسانها را روزانه به هم پیوند می دهد؛ اکثراً ارتباطات کلامی است که محیطهای گوناگون به واسطه زبان ایجاد می شود و مردم را همچون حلقه ای به هم پیوند می دهد. حال می توان از این ابزار به صورت خوب یا بد استفاده کرد و همانطور که گفته شد اگر از مسیر صحیح خود استفاده نشود انسان را به هلاکت می اندازد.
ما در این فصل سعی کردیم بعضی از موضوعاتی را که پیرامون ارتباطات کلامی و آسیبهای آن است را بیان نموده ایم، مثل: بهتان، تهمت، ناسزاگویی، غیبت، دروغ، لغو و شوخی.
1- بهتان (14)«البهتان»
وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا (15)
و كسانيكه مردان مؤمن و زنان مؤمن را بي آنكه گناهي كرده باشند مي آزارند بهتان و گناه آشكاري را به دوش مي كشند.
الامام علي(علیه السّلام) : « البهتان علي البريء اعظم مِنَ السماء»
بهتان زدن به آدم بيگناه بزرگتر از آسمان است.
 الامام زين العابدين(علیه السّلام) : « مَن رمي الناس بما فيهم رموه بما ليس فيه».
هر كس به مردم عيبي را نسبت دهد كه دارند؛ مردم به او عيبي را كه ندارد نسبت دهند.
رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) : « مَن بهت مومنا او مؤمنة او قال فيه ما ليس فيه اقامه الله تعالي يوم القيامة علي ثل مِن نار حتي يخرج مما قاله فيه».
هر كس به مرد يا زن مؤمن بهتان زند يا درباره او چيزي بگويد كه از آن مبرّاست خداوند در روز رستاخيز وي را بر تلّي از آتش نگه دارد تا از حرف خود درباره او برگردد.
2- تهمت (16)«التّهمة»
الف) تهمت:
الامام الصادق(علیه السّلام) : « اذا اتهم المؤمن اخاه اهاث الايمان مِن قلبه كما ينعاث الملح في الماء»
هرگاه مؤمن به برادر خود تهمت زند، ايمان در قلب او آب شود، همچنان كه نمك در آب حل مي شود.
الامام الصادق (علیه السّلام) : « مَنِ اتهم اخاه في دينه فلا حرمة بينهما»
هر كس به برادر ديني خود تهمت زند، حرمتي ميان آن دو به جا نمي ماند.
ب) نهي از رفتن به جاهاي تهمت برانگيز:
رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) : « اولي الناس بالتهمة مَن جالس اهمل التهمة»
سزاوارترين مردم به تهمت كسي است كه با متهمان همنشيني كند.
الامام علي(علیه السّلام) : « مَن وقف نفسه موقف التهمة فلا يلومن مَن اساء به الظن»
كسي كه خود را در معرض تهمت قرار دهد نبايد كسي را كه به او گمان بد برد سرزنش كند.
3- ناسزاگويي (17)«السّبّ»
الف) ناسزاگويي به مؤمن:
رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) : « سبّاب المؤمن فسوق و قتاله كفر و اكل لحمه مِن معصية الله».
ناسزا گفتن به مؤمن فسق است و جنگيدن با او كفر است و خوردن گوشت او (غيبت) معصيت خداست.
ب) نهي از ناسزاگويي:
وَلا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (18)
به كساني كه جز خدا را مي خوانند (مي پرستند) ناسزا مگوييد كه (در اين صورت) آنها نيز از روي دشمني و ناداني به خدا ناسزا مي گويند بدينسان براي هر امتي كردارشان را بياراستيم و عاقبت بازگشت آنها به سوي پروردگارشان است و ايشان را از اعمالي كه مي كرده اند آگاه مي سازد.
رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) : « لا تسبّوا الناس فتكتسبوا العداوة بينهم»
به مردم ناسزا مگوييد كه با اين كار در ميان آنها دشمن پيدا مي كنيد.
 الامام الكاظم(علیه السّلام) : « لما راي رجلين يتسابان ـ : الباريءاظلم و وزره و وزر صاحبه علمه ما لم يعتد المظلوم»
هنگامي كه ديد دو نفر به يكديگر ناسزا مي گويند- : آغاز كننده ستمكارتر و گناه طرف مقابل نيز به گردن اوست تا زماني كه ستمديده زياده روي نكند.
ج) كيفر كسي كه پيامبران و اوصياء را دشنام دهد:
رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) : « مَن سبّ نبيا مِنَ الانبياء فاقتلوه و من سب وصيا فقد سب نبيا».
هر كه يكي از پيامبران را دشنام داد او را بكشيد و هر كه يكي از اوصياي آنان را دشنام داد بي شك پيامبري را دشنام داده است.
پی نوشت ها :
1- میزان الحکمة، جلد3، ص1301.
2- میزان الحکمة، جلد6، ص2689.
3- بقره،216.
4- میزان الحکمة، جلد6، ص2801.
5- میزان الحکمة، جلد 9، ص4549.
6-حديد،20.
7- لقمان،18.
8- میزان الحکمة، جلد 11، ص5355.
9- حديد،20.
10- میزان الحکمة، جلد 14، ص5045.
11- هود،9.
12- میزان الحکمة، جلد 14، ص6785.
13- ناس،1 تا 6.
14- میزان الحکمة، جلد2، ص4795.
15- احزاب 58.
16- میزان الحکمة، جلد2، ص631.
17- میزان الحکمة، جلد 5، ص2351.
18- انعام 108.


منبع : پایگاه راسخون
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

سلام
خیر و شر
دعاهایی که به توصیه امام باید بخوانیم
اهمیت عقل در وجود انسان
دیده‏های خندان
زندگي نامه حسين بن علي (شهيد کربلا)؛ فرهنگ عاشورا
مبارزه با فساد جامعه، علّت قیام سیّدالشهدا(ع)
نگاهي گذرا بر زندگينامه حضرت معصومه (سلام الله ...
دردم، زکودکی است که با روی همچو ماه از وصال ...
کوچه کوچه می روم از احسان محسنی فر

بیشترین بازدید این مجموعه

شخصیت عالم ربانی حضرت آیت الله شیخ حسنعلی ...
پنج سخن با الهام در باره ماه رمضان از خطبه ...
مصلح جهان
چهار طهارت براى كمال انسان‏
هدیه الهی به مناسبت فرخنده میلاد امام حسن مجتبی ...
تسخیر قلب به محبت الهی
راه های افزایش محبوبیت
شفاعت قرآن در قیامت
خیر و شر
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^