من در سوريه ملاقاتى با سيد حسن نصر الله داشتم. ايشان براى من داستانى را گفت كه مضمون همين آيه شريفه است. مى گفت: در منطقه ما شخص سنّى متعصّبى بود كه به حقّ بودن فرهنگ تسنّن اصرار داشت. مدتى بعد شنيدم كه او شيعه شده است.
شيعه شدن سنّى، خيلى سخت تر از شيعه شدن مسيحى ها و يهودى ها است. ديگر اين توفيق خاصّ پروردگار است كه شخصى سنّى، شيعه شود. گفت: من با او ملاقاتى داشتم، گفتم: خيلى مى خواهم دليل شيعه شدن تو را بفهمم. گفت: زمانى كه سنّى بودم، روزى قرآن مى خواندم، به اين آيه رسيدم: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَ وَةً لّلَّذِينَ ءَامَنُواْ الْيَهُودَ»
همانا از نظر دشمنى با اهل ايمان، سرسخت ترين دشمنى، دشمنى يهوديان است، من در كنار اين آيه به ذهنم آمد: ما در دنيا مى توانيم بفهميم كه اسرائيل نسبت به كدام طايفه فعلى جهان سرسخت ترين دشمنى را دارد. ديدم نسبت به مصر، عربستان، سوريه، يمن، ليبى، مغرب، مراكش، امارات، قطر كه همه سنّى نشين هستند، اسراييل با آنها اصلًا دشمن نيست، چون در همه اين كشورها با اسراييل سفير، دفتر و رابطه دارند و هيچ ملّتى در دنيا نيستند كه يهودى ها با آنها دشمن ترين باشند، الّا ملّت ايران. از اين آيه فهميدم اين ها مؤمن هستند، نه ما؛ چون ديدم خدا از آن جامعه اى كه يهودى ها نسبت به آنها سرسخت ترين دشمن هستند، به «آمنوا» تعبير كرده است.
منبع : مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی