موضوع مورد بحث ، عفاف در رفتار در حيطه ي حجاب و پوشش است . عفت ، به معني پارسايي و آن حالت نفساني است که انسان را از غلبه ي شهوت باز دارد. قرآن به چند رفتار عفيفانه ، از جمله رعايت عفت در گفتار ، نگاه ، شهوت ، پوشش ، و عفت در کردار ، به ويژه در زنان ، اشاره مي کند و تاکيد مي فرمايد: صحبت کردن زنان با نامحرم بايد عفيفانه و به دور از نرمش ونازک کردن صدا باشد و از هرگونه سخنان غيرضروري و بيهوده پرهيز کنند. در نگاه به نامحرم نيز زنان همانند مردان از چشم چراني منع شده اند و بايد از نگاه بد و هوس آلود چشم پوشي کنند ؛ چرا که ديده به منزله ي دروازه ي دل است و اگر کنترل نشود در کشاندن آن به سمت گناه نقش زيادي دارد.
قرآن زنان را مکلف مي کند ، جاذبه ها و زينت هاي ظاهري و باطني خود را آشکار نکنند ، مگر آنچه نمايان است . آنها بايد پوششي مناسب که تمام گردن و سينه و اندام ها و زينت هاي پنهان آنها را مستور کند
داشته باشند که موجب تهيج شهوت مردان نگردد و موجب آزار و اذيت خود توسط افراد بيمار دل را فراهم نکنند. کردار و راه رفتن آنها نيز بايد به دور از جلوه ، خودنمايي و جلب توجه باشد . در نظام مقدس اسلام ، اين امور کاملاً حکيمانه و به مصلحت زن و اجتماع وضع گرديده است.
زنان با رعايت حجاب و عفاف و پوشش کامل و داشتن رفتاري به دور از خودآرايي و خودنمايي مي توانند آرامش و آسايش و امنيت خود ، خانواده و جامعه را به ارمغان بياورند و از گسيختگي بنيان خانواده جلوگيري کنند و مانع بسياري از فتنه ها که ريشه در عدم رعايت و حفظ حريم عفاف دارد ، گردند.
يکي از عوامل استحکام خانواده و اجتماع ، ملکه ي نفساني عفاف است که اگر در جان پرورانده شود به ثمر نشسته و حاصل آن مصونيت و در نتيجه قرب و نزديکي به خداوند خواهد بود. عفاف در رفتار در زمينه هاي مختلف و گسترده اي ، از جمله عفّت شکم ، عفّت کلام و... طرح مي شود. در اين مقاله فقط به جنبه هايي از عفاف مي پردازيم که در حيطه ي حجاب و پوشش قرار دارد.
در آغاز واژه ي عفاف را تعريف کرده و سپس با توجه به آيات و روايات به توضيح عفاف در گفتار و نگاه شهوت و پوشش و کردار پرداخته و تبيين مي کنيم که زنان در برابر نامحرم بايد از هرگونه خودنمايي و رفتار و کردار و سخن و حرکات جلوه گرانه که به دور از شأن زنانه است و موجب تحريک مردان مي گردد ، خودداري نمايند و عفت پيشه کنند.
عفاف در رفتار
دين مبين اسلام ، به عنوان آيين جامع و کامل خداوند متعال ، در حمايت از شخصيت انساني و معنوي زن در جهت حفظ عفّت عمومي ، دستورهاي حکيمانه اي مبتني بر لزوم رعايت عفّت و حيا در ابعاد گوناگون صادر نموده است .«البته عفاف مخصوص زنان نيست و مردان نيز بايد عفيف باشند وليکن چون مردان به دليل داشتن قدرت جسماني و برتري جسماني اين توانايي را دارند که به زن ظلم کنند و بر
خلاف ميل او رفتار نمايند ، از اين رو اسلام بر روي عفّت زن تاکيد بيشتري نموده است».(2)
قرآن يکي از ويژگي هاي مؤمنان راستين را ، عفاف و پاکدامني مي داند و مي فرمايد:(وَالّذينَ هُم لِفُروجِهِم حافِظونَ)«آنان [مومنان] کساني هستند که دامان خويش را از بي عفتي حفظ مي کنند».(3)
در فضيلت عفاف روايات بسياري آمده از جمله:
«افضل العباده العفاف.»؛ برترين عبادت ، عفت است.(4)
«العفّه رأس کلّ خير.»؛ عفت در رأس همه ي خوبي ها است .(5)
«العفّه افضل الفتوّه.»؛ عفت برترين جوانمردي است.(6)
«العفّه افضل شيمه.»؛ عفّت برترين خصلت است.(7)
«العفاف يصون النفس و ينزّهها عن الدنايا.»؛عفت نفس را مصون و آن را از پستي دور نگه مي دارد.(8)
«العفاف زهاده.»؛ عفت پارسايي است.(9)
با دقت در آيات و روايات درمي يابيم عفّت به معني مناعت و آن حالت نفساني است که [انسان را] از غلبه ي شهوت باز دارد.(10) و هم چنين به معني پارسايي و پرهيزکاري و بازداشتن از حرام است(11)
به طور کلي ،ع فت را مي توان يک صفت انساني و ملکه ي نفساني و زينت باطني دانست که موجب مي شود تمام اعمال و حرکات و گفتار و پوشش انسان ، عفيفانه و فاقد رذيلت هاي شهواني و هوس مآبانه باشد.(12)
عفاف از يک سو به عنوان يک مسأله ي اصلي و بنيادين و فراتر از حجاب و پوشش مطرح است و از سوي ديگر ، رابطه ي تنگاتنگي با آن دارد ؛ چرا که به عنوان يک خصلت و ارزش اختياري ، پوشش را به ارمغان مي آورد و به طور کلي ، مي توان حجاب را ميوه و ثمره ي عفاف دانست.
گفتني است ، شرم ، حيا ، اشتياق به عفاف و پاکدامني ، يک تدبير نهفته در خلقت و فطرت زن است که او را وادار مي سازد به طور ناخودآگاه ، خود را ازچشم نامحرم بپوشاند . به عبارت ديگر ، گرايش زن به حفظ عفّت خويش ، از احساس فطري و الهام غريزي وي نشأت مي گيرد.
از اين رو ، قرآن کريم که کتاب انسان شناسي و روانشناسي است و مطابق با فطرت آدمي ، نيازهاي او را تشريح مي کند ، جلوه هاي عفاف زنان را از اين گونه بيان مي فرمايد:
1. عفت در گفتار
در آيه ي 32 سوره ي احزاب درباره ي وظايف زنان در لزوم رعايت عفاف در سخن گفتن با مردان نامحرم مي فرمايد:
(فَلا تَخضَعنَ بِالقَّولِ فَيَطمَعَ الذي في قَلبِه مَرَضٌ وَ قُلنَ قَولاً مَعروفاً ) ؛ «پس به گونه اي هوس انگيز سخن نگوييد که بيماردلان در شما طمع کنند ، و سخن شايسته بگوييد».
خضوع در اينجا به معناي اين است که زنان در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطيف نکنند تا مردان بيمار دل را دچار ريبه و خيال هاي شيطاني کنند و شهوت آنها را برانگيزانند منظور از بيماري دل ، نداشتن نيروي ايمان است ؛ آن نيرويي که آدمي را از ميل به سوي شهوت باز مي دارد.
و (قولاً معروفا) يعني سخن معمولي و مستقيمي بگويند که به دور از کرشمه و ناز باشد و شرع و عرف اسلامي آن را پسنديده دارد.(13)
اين آيه اشاره به کيفيت و محتواي(14)سخن گفتن و حرمت صحبت کردن با ناز و عشوه دارد و صحبت کردن با نامحرم بايد عفيفانه و به دور از نرمش و خضوع و خودنمايي باشد . همچنين بر اجتناب از هرگونه سخنان بيهوده و غير ضروري و شهوت انگيز تأکيد دارد و متذکر مي گردد در صورت عدم رعايت اين امر ممکن است در اثر نمايش جاذبه هاي زنانه و سخنان هوس آلود ، افرادي که از سلامت روحي و رواني و اعتدال نفساني که در اثر ضعف يا فقدان ايمان مي باشد
برخوردارنباشند به فکر گناه و فحشا بيفتند و امنيت جامعه را به خطر بيندازند.
2 ـ عفاف در نگاه
در آيه ي 31 سوره ي نور که به سوره ي عفت و پاکدامني و حجاب معروف،(15)به چندين رفتار عفيفانه اشاره مي کند که يکي از آنها وجوب حفظ و کنترل ديده و نگاه است:(وَ قُل لِلمؤمناتِ يَغضُضنَ مِن أبصارِهِنَّ)؛«به زنان مومن بگو چشم هاي خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند.» (16)همچنين در آيه ي ديگري مي فرمايد:(قُل لِلمؤمنينَ يَغُضّوا مِن أبصارِهِم)؛«به مردان مؤمن بگو از بعضي نگاه هاي خود(نگاه هاي غيرمجاز)چشم پوشي کنند».(17)در شأن نزول اين آيات آمده : جواني در بين راه ، زني را مي بيند و به او چشم مي دوزد و به دنبال او به راه مي افتد . طوري غرق نگاه بوده که صورتش به ديوار برخورد مي کند و مجروح مي شود ، نزد رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) مي رود و ماجراي خود را نقل مي کند و اين آيه نازل مي گردد.(18)
«يغضض» از ماده ي ((غضّ)) به معناي کاهش و کم کردن نگاه است.(19) و منظور چشم پوشي از نگاه حرام و غيرضروري و شهوت آلود است . در لزوم عفّت و پاکدامني و ترک نگاه حرام ، بين زن و مرد، فرقي نيست.(20) بدين ترتيب همان گونه چشم چراني برمردان حرام است ، بر زنان نيزحرام است.(21) حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد :«از نگاه هاي زيادي بپرهيزيد ؛ زيرا تخم هوس مي پراکند و غفلت مي زايد».(22)
همچنين حضرت عيسي (عليه السلام) مي فرمايد:
«از نگاه به نامحرم بپرهيزيد که بذر شهوت را بر دل مي نشاند و همين براي دچار شدن انسان به فتنه کافي است».(23)
از اين رو ، کنترل چشم مي تواند از مهم ترين و اساسي ترين اصول عفاف باشد که بايد در مرتبه ي اولي رعايت گردد؛ چرا که چشم دروازه ي قلب و روح است و هر چه ديده بيند دل کند ياد.
امام علي (عليه السلام) مي فرمايد:«العين رائد القلب»؛ چشم ، دل را به دنبال خود مي کشد.(24)
بدين ترتيب ،کمترين کوتاهي در چشم پوشي از نگاه به نامحرم ، تيري مسموم از سوي شيطان است.(25) قلب که عقل انسان را نشانه گرفته و دل و فکر او را مشغول و به دنبال آن غريزه را مشتعل مي کند و از آن پس فتنه ها به دنبال مي آورد ، که گاه جبران ناپذير است .
به گفته ي شاعر:
اين نظر از دور چون تير است و سم
عشقت افزون مي شود صبر تو کم
کسي که عفّت چشم پيشه کند و نگاه حرام را دنبال نکند ، فکرش فراغت و دلش آرامش مي يابد(26) و اوصافش نيکو گشته (27) و در نتيجه خداوند شيريني ايمان و عبادت را به او مي چشاند(28) و به ازاي فروبستن چشم از حرام ، قدرت مشاهده ي شگفتي هاي عالم و عظمت الهي را مي يابد.(29)
3ـ عفت در شهوت
در ادامه ي آيه ي 31 سوره ي نور مي فرمايد:(وَ يَحفَظنَ فُروجَهُنَّ)؛ «[به زنان با ايمان بگو] دامن هاي خود را حفظ نمايند».
«فروج» جمع فرج ، به معناي شکاف ميان دو چيز است که با آن ازعورت کنايه آورده اند.(30)
مراد از «حفظ فروج» در اين آيه و آيه ي 30همين سوره ، به خاطر قرين شدن با «يغضضن» و «يغضوا» ، پوشاندن آن از نامحرمان است ، نه حفظ آن از زنا و لواط.
در ذيل آيه مي فرمايد:(ذلکَ أزکي لَهُم(31))؛يعني اين امر باعث تزکيه و شکوفايي استعدادها و رشد شخصيتي و معنوي آنها مي شود . در روايت نيز آمده «النزاهه آيه العفه»(32) و«بالعفاف تزکّوا الاعمال».(33) دوري از آلودگي ها نشانه ي پاکدامني است . به وسيله ي عفّت اعمال پاکيزه و مطهر مي گردد و در نتيجه انسان رشد مي يابد ، و در غير اين صورت ، چشم چراني و بي عفّتي مانع رشد معنوي انسان خواهد گرديد.(34)
همچنين قرآن در مورد کساني که امکان براي ازدواج نمي يابند مي فرمايد :(وَ لَيستَعفِف الّذينَ لايَجِدونَ نِکاحاً حَتّي يُغنيَهُمَ اللهُ مَن فَضلِهِ)(35)«و کساني که وسيله ي نکاح ندارند به عفت سرکنند تاخدا از کرم خويش از اين بابت بي نيازشان کند».(36) دراين باره حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد :«هرکه پاکدامني و مناعت جويد ، خداوند او را پاکدامن و با مناعت گرداند،و هرکه بي نيازي طلبد ،خداوند بي نيازش گرداند».(37) بنابراين ، قدرت نيافتن براي ازدواج و دسترسي نداشن به همسر ،مجوزي براي گناه کردن وفراهم کردن آن از راه نامشروع
نيست بلکه صبر و عفت لازم است تا خداوند نيزاز فضل خود بي نيازشان گرداند».(38)
پي نوشت :
1 ـ دانش آموخته الهيات و معارف اسلامي در مقطع کارشناسي .
2 ـ بانکي پورفرد ،ا مير حسين ، تدوين آيينه زن ، مجموعه موضوعي سخنان مقام معظم رهبري ص223.
3 ـ مومنون /5.
4 ـ محمدي ري شهري ، محمد ، ميزان الحکمه ، ج8 ح13116.
5 ـ همان ، ح13120.
6 ـ همان ، ح13121.
7 ـ همان ، ح13122.
8 ـ همان ، ح13123.
9 ـ همان ، ح13124.
10 ـ قرشي ، سيد علي اکبر ، قاموس قرآن ج5 ، ص19.
11 ـ سياح احمد ، مترجم فرهنگ بزرگ جامع نوين (ترجمه المنجد) ، ج2 ص1305.
12 ـ کوهي محمدرضا ، آسيب شناسي شخصيت زن، ص293.
13 ـ طباطبايي ، محمد حسين ، تفسير الميزان ، ج16 ، ص461.
14 ـ جوادي آملي ، عبدالله ، زن در آيينه جلال و جمال ،ص 436.
15 ـ مکارم شيرازي ، ناصر ، برگزيده تفسير نمونه ، ج3 ، ص289.
16 ـ نور ، 31.
17 ـ نور ، 30.
18 ـ قرائتي ، محسن ، تفسير نور ، ج8 ، ص173.
19 ـ قاموس قرآن ، همان ، ج5 ، ص105.
20 ـ تفسير نور ، همان ، ص176.
21 ـ تفسير نمونه ، همان.
22 ـ ميزان الحکمه همان ، ج13 ، ح20245.
23 ـ تفسير نور ، همان ، ص174.
24 ـ تفسير نور ، همان ، ص174.
25 ـ انظره سهم مسموم من سهام ابليس »[ميزان الحکمه ، همان ، ج13 ، ح20285].
26 ـ امام علي (عليه السلام) «من غضّ طرفه أرواح قلبه» کسي که چشم خود را پايين اندازد دلش را آسوده گرداند [ميزان الحکمه ، همان ، ح20261].
27 ـ امام علي (عليه السلام «من عفت أطرافه حسن أوصافه.» هر که نگاه هايش پاک باشد ،ا وصافش نيکو شود.[ميزان الحکمه ،همان ، ح20261].
28 ـ رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) :«النّظر سهم مسموم من سهام ابليس ، فمن ترکها خوفاً من الله أعطاء الله ايماناً يجد حلاوته في قلبه»نگاه کردن يکي از تيرهاي زهر آلود ابليس است . پس هر که از ترس خدا چشم خود را (از نامحرم) فرو بندد خداوند به او ايماني عطا فرمايد که حلاوت آن را در دلش بيابد.[ميزان الحکمه ، همان ، ح6323].
29 ـ رسول اکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) :«غضّو اَبصارکم ترون العجائب»چشمان خود را (از حرام9 فرو بنديد تا شگفتي ها ببينيد[ميزان الحکمه ، ح، 20262]
30 ـ تفسير الميزان ، همان ، ص155.
31 ـ نور 30.
32 ـ ميزان الحکمه ، همان ، ح13161.
33 ـ همان ، ح ، 13162.
34 ـ تفسير نور ، همان ، ص174.
35 ـ نور 33.
36 ـ تفسر الميزان ، همان ، ص152.
37 ـ « و من يستعفف يعفه الله ، و من يستغن يغنه الله.»؛ هر که پاکدامني و مناعت جويد ، خداوند او را پاکدامن و با مناعت گرداند و هر که بي نيازي طلبد خداوند بي نيازش گرداند.»[ميزان الحکمه ، ج8 ، ح13139].
38 ـ تفسير نور ، همان ، ج8 ، ص181 ، با اندگي تغيير در عبارت.
منبع : پایگاه راسخون