وجود مقدس حضرت يوسف عليه السلام در كاخ عزيز مصر اين حضور را قوى تر بروز دادند، آنجايى كه جاذبه عشوه گرى ها، طنّازى ها، غمزه ها، و در خلوت كاخ، طلب كامجويى كردن از كسى كه در اوج جوانى و قلّه شهوت است، اما در مقابل اين ها فقط بگويد: «معاذ الله» «عوذ»؛ يعنى پناه، يعنى من در آغوش محبوبم هستم. تو اشتباه گرفته اى. من از اوج حضور معشوق پايين بيايم و در پرده فساد قرار گيرم؟
آن شخصى كه در حضور قرار مى گيرد، اين حرف ها را درك مى كند. خيلى مهم است كه جوانى در قلّه جوانى، به زيباترين بانوى كاخ بگويد: من در آغوش معنويت معشوق ازل و ابد هستم، آن گاه او را با اين بدن تو، آن هم براى چند دقيقه شهوت حرام معامله كنم؟سعدى مى گويد:
دوستان عيب كنندم كه چرا دل به تو بستم بايد اول به تو گفتن كه چنين خوب چرايى
حضرت يوسف عليه السلام را عيب مى كنند كه جوان به اين زيبايى، در خلوت كاخ،
اى كه گفتى مرو اندر پى خوبان زمانه ما كجاييم در اين بحر تفكر، تو كجايى
عشق و درويشى و انگشت نمايىّ و ملامت همه سهل است، تحمل نكنم بار جدايى
هر بلايى مى خواهد بيايد، نمى گذارم كه اين بلا پرده فاصله بين من و تو شود كه من از تو غايب شوم.
منبع : روابط عمومی و اموربین الملل مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی
