فارسی
سه شنبه 28 فروردين 1403 - الثلاثاء 6 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

لحظه‏اى تأمل

 زندگى ما در اين جهان مادى مگر چند روز است ؟ ما تا چه مدت در اين دنياى دون هستيم و تا كى مى توانيم خيمه و خرگاه زندگى را در اين زمين كه سياره اى بسيار كوچك و كم حجم است سرپا نگهداريم و تا چه زمان قدرت داريم در اين جهان استقرار داشته باشيم ؟ رحل اقامت تا كى مى توان در سرا انداخت ؟!
اين چه بدبختى است كه گريبان گروهى از مردان و زنان را گرفته كه تمام ساعات پرارزش خود را وقف فراهم آوردن غذا و لباس براى جسم بى ارزش مى كنند ؛ عزيزان ! ارزش و اعتبار شما به عقل و روح و باطن و قلب شما است ، جسم را در گرما و سرما با اندك پارچه اى معمولى بپوشانيد و اين ظواهر كم ارزش را وقف باطن پرارزش كنيد ، به خدا قسم در برزخ و قيامت به حسرتى دچار شويد كه مافوق آن تصور ندارد و به روزى گرفتار آييد كه پشيمانى در آن روز به شما سودى ندهد ، به خود آييد و از خواب گران غفلت برخيزيد ، براى روزى كه با دو متر پارچه كم ارزش به خانه گور و به دنياى برزخ مى رويد فكرى كنيد ، دست به دامن خضر راهى بزنيد تا از بركت وجود او از ظلمات مادى گرى نجات پيدا كنيد .
جمال الدين اصفهانى در نصيحت غافلان چنين سروده :
تو را زمشرق پيرى دميد صبح مخسب
شب جوانى ناگاه روز پيرى زاد
اگر سلامت جويى حقيقت اى مسكين
حيات دنيا خوابست و مرگ بيدارى
هر آن كه بيش خورد كم شود به معنا زآنك
 ميان جامه دلى زنده گر ندارى پس
زبهر دنيا چندين عناگرى نكند
 اگر نباشى مردم دد و ستور مباش
مباش غره بدين گنده پير دانا زآنك
بمير پيش تر از مرگ تا رسى جايى
كه مرگ نيز نياردت گشت پيراهن
كه خواب تيره نمايد چو صبح شد روشن
كه ديد زنگى هرگز به رومى آبستن
مساز در بن دندان اژدها مسكن
ز كان حكمت محض است اين بلند سخن
چراغ كشته شود چون بشد ز حد روغن
 به نام خواه كفن خوان و خواه پيراهن
كه مى نيرزد اين مرده خود بدين شيون
وگر فرشته نباشى مباش اهريمن
هزار شوهر كشت و هنوز بكر آن زن
كه مرگ نيز نياردت گشت پيراهن
اگر انسان ، لحظه اى در منزل گاه با عظمت فكر نشيند و مرغ ملكوتى عقل را در ميدان پهناور با عظمت هستى به پرواز آورد و از قله مرتفع انديشه حقايق را بنگرد ، به خود آمده به اين نتيجه برسد كه دنيا كاروانسرايى بيش نيست و اين مكان براى اقامت در اختيار او قرار نگرفته و عن قريب بايد توشه مادى را بگذارد و به جهان ديگر برود كه در آن جهان جز توشه معنوى مايه ديگرى براى دستگيرى وجود ندارد و در آنجا بايد در دادگاه حضرت الهى حاضر گشته و تمام برنامه هاى خويش را در محضر حضرت حق جواب گو باشد ، در اين صورت زندگى مادى را ساده و آسان گرفته و حاضر نيست لحظه اى از عمر را فداى فراهم آوردن پوشاكى و خوراكى غيرضرورى براى جسم كند ، سعى مى كند ، بپوشد و بخورد و فعاليت كند ، اما براى خدا و براى تحصيل رضا و خشنودى حضرت دوست ، در چنين حالتى حاضر نيست جز در راه او قدم بردارد و مى كوشد از آنچه كه خلاف خواسته محبوب اوست دورى كند . خود را در تمام حالات مواظبت مى كند و هم چون واعظى دلسوز و ناصحى حكيم خود را نصيحت و موعظه كرده و براى ديگران هم از بهترين نمونه هاى عالى حسنات اخلاقى خواهد بود .
آرى ، انديشه در وضع خويش با كمك گيرى از اوليا خدا ، انسان را بيدار كرده و به علم حقيقى رسانده و به سعادت ابدى متصل مى كند .

 


منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

فهرست ها
اسرار غسل
فهرست
توجه به نعمت
سفارش به استاندار
اطعام به یتیم
روایات و یتیم
علل از دست رفتن نعمت
قرآن بیشتر به نفس عنایت دارد تا عقل
زمینیان بى بدیل

بیشترین بازدید این مجموعه

ارزش عمر و راه هزینه آن (2) قزوین (مسجد النبی) دهه ...
قرآن بیشتر به نفس عنایت دارد تا عقل
سفارش به استاندار
علل از دست رفتن نعمت
توجه به نعمت
روایات و یتیم
اطعام به یتیم
نفس و هفت مرحله آن
مخالفت با هواى نفس ، بهترين عبادت
اسرار غسل

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^