فارسی
پنجشنبه 09 فروردين 1403 - الخميس 17 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

توبه اى اعجاب آور

این فقیر در ایام ولادت امام عصر ( عج ) براى تبلیغ به بندرعباس ، مرکز استان هرمزگان رفته بودم ، شب جمعه ى آخر مجلس بناى قرائت دعاى کمیل بود .من دعاى کمیل را از حفظ در تاریکى مطلق مى خوانم و از این نظر شرکت کنندگان حالى خاص دارند .لحظاتى قبل از شروع کمیل ، جوانى در حدود بیست ساله که او را تا آن زمان ندیده بودم نامه اى به دستم داد .پس از کمیل به خانه برگشتم ، آن نامه را خواندم ، برایم بسیار شگفت آور بود ، نوشته بود : اهل این گونه مجالس نبودم ، سال گذشته اوایل ظهر یکى از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى : 5 / 106 ، باب عمل السلطان و جوائزهم ، حدیث 4 ; بحار الانوار : 47 / 382 ، باب 11 ، حدیث 105 .

دوستانم به من تلفن زد که ساعت چهار بعد از ظهر به دنبال تو مى آیم تا با هم به جایى برویم . در ساعت مقرر آمد ، داخل ماشین به او گفتم : قصد کجا دارى ؟ گفت : پدر و مادرم به مسافرتى چند روزه رفته اند . خانه کاملا خالى است ، مى خواهم لحظاتى با هم باشیم . وقتى به خانه ى او رفتم به من گفت : دو زن جوان را دعوت کرده ام ، هر دو در خانه هستند و آماده براى اینکه خود را در اختیار ما بگذارند ، مرا به اطاقى فرستاد و خودش به اطاق دیگر رفت ، وقتى آماده ى برنامه شدم به ذهنم آمد که در پرده هاى تبلیغى مربوط به شما نوشته « شب جمعه دعاى کمیل » ، مى دانستم این دعا از امیرالمومنین (علیه السلام) است ولى مجالس قرائت دعاى کمیل را ندیده بودم ، در آن حالت شدید شیطانى ، به شدت از امیرالمومنین شرمنده شدم ، حیا و ترس تمام وجودم را گرفت ، به شدت از خودم بدم آمد ، از جا برخاستم ، بدون اینکه با آن زن کمترین تماسى داشته باشم از آن خانه فرار کردم ، حیران و سرگردان در خیابانهاى بندر پرسه مى زدم تا هنگام شب رسید ، به مسجد آمدم و در تاریکى جلسه پشت سر شما نشستم ، از ابتدا تا انتهاى دعاى کمیل با شرمندگى و سرافکندگى گریه کردم ، از خدا خواستم زمینه ى ازدواج مرا فراهم آورد ، علاوه از افتادن در لجن زار گناه حفظم نماید . دو سه ماهى گذشت به پیشنهاد پدر و مادرم که به خواب نمى دیدم با دخترى از خانواده اى محترم ازدواج کردم ، دختر در سیرت و صورت کم نظیر است و من این نعمت را از برکت ترک گناه و شرکت در دعاى کمیل امیرالمومنین (علیه السلام) دارم ، امسال هم همه ى شبها در این مجلس شرکت کردم و این نامه را رقم زدم تا بدانید این جلسات چه سود سرشارى براى مردم بخصوص جوانان دارد !

 

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

اقسام انديشه‏
انسان‏هاى پست‏تر از حيوان
لذّت اميد
در آداب خروج از منزل
مربیان و پنج دوره حیات انسان
نمونه‏هايى از تاريخ
حالت جذب و انجذاب
عرفان اسلامي: شرح مصباح الشريعه (جلد 8)
حکایت طلبه شاهرودى
فراز و نشیب سیر و سلوک امتحان است

بیشترین بازدید این مجموعه

حکایت طلبه شاهرودى
حالت جذب و انجذاب
مربیان و پنج دوره حیات انسان
نفس و هفت مرحله آن
نمونه‏هايى از تاريخ
لذّت اميد
انسان‏هاى پست‏تر از حيوان
عرفان اسلامي: شرح مصباح الشريعه (جلد 8)
در آداب خروج از منزل
اقسام انديشه‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^