فارسی
چهارشنبه 05 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 14 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

عنایت حضرت امام رضا (علیه السلام)

با اهل معنایى که از عبادت عاشقانه و خدمت خالصانه به ویژه خدمت جانانه به مادرش که از پا افتاده بود بهره کافى داشت ، آشنا شدم .
گاه گاهى براى بهره معنوى به زیارتش مى رفتم و علاوه بر این که از معنویتش سود مى بردم ، از دانش و بینش سرشارش نیز بهره مند مى شدم .
روزى در حالى که در اوج حال معنوى بود و در فضایى نورانى و عرفانى قرار داشت ، برایم نقل کرد :
با عالمى وارسته و دانشمندى بصیر و عارفى خبیر که در امور روحى و نفسى فراوان کار کرده بود ، آشنا شدم و به رفت و آمد با او توفیق پیدا کردم .
آن عالم فرزانه در ایام تابستان به زیارت امام رضا (علیه السلام) در مشهد مقدس مشرف شد ، پس از بازگشت از مشهد به زیارتش رفتم تا از ره آوردهاى معنوى سفر برایم بگوید .
داستان سفر را چنین شروع کرد : چند سالى بود که به زیارت امام رضا (علیه السلام)موفق نشده بودم ، دل تنگى عجیبى مرا گرفته بود ، خانواده ام هم اصرار داشتند آنان را به مشهد ببرم ، از آنجا که در میان میوها به هلو علاقه فراوانى داشتم به آنان وعده دادم چون فصل رسیدن هلو برسد آنان را به مشهد که باغات اطرافش هلوهاى ناب دارد ببرم !
در ایام رسیدن هلو اهل و عیالم را به مشهد بردم ، در خانه اى آنان را مستقر کردم و پس از استقرار جهت استراحت و سپس زیارت در رختخواب آرام گرفتم .
چون خوابم برد ، خواب دیدم وارد صحن مسجد گوهر شاد شدم و به قصد زیارت به سوى کفشدارى که هنگام ورود در جانب راست مسجد است رفتم ، کفش خود را به کفشدارى دادم و آماده رفتن به حرم شدم ، ناگهان چشمم به در بزرگى افتاد که چهره اى نورانى و با ادب کنار آن در ایستاده بود ، به او گفتم : این در به کجا باز مى شود ، گفت : به سالنى که در آن مجالس معنوى برگزار مى شود و درباره نفس و روح و باطن انسان سخن به میان مى آید و اکنون جلسه اى برپاست که وجود مبارک امام رضا (علیه السلام) در آن حضور دارند و بحثى معنوى در میان است ، به دربان گفتم : من هم از این دانش اندک بهره اى دارم ، برایم اجازه ورود به این مجلس بخواه ، دربان با کمال ادب پذیرفت به درون مجلس رفت و پس از چند لحظه برگشت و گفت : امام رضا (علیه السلام) فرمودند : اول شکم از هلو سیر کن ، سپس به زیارت ما بیا ! !
آرى ; قصد زیارتم با قصد هلو خوردن مخلوط بود و مولایم به هدایت من عنایت فرمود که از آن به بعد نیت زیارتم را از هوا و هوس خالص گردانم .
پایگاه استاد حسین انصاریان

منبع: کتاب معاشرت
 

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

عرضه دين به وسيله حضرت عبدالعظيم به امام هادى‏
خلقت آدم و حوا و نسل آنان‏
امام سجاد علیه السلام در شام و مدینه
عبدالله بن جعفر و قيام كربلا
مصايب اسارت از كلام حبيب بن مظاهر
سيف بن مالك عبدى
شيفتگی به عبادات ياران امام حسين عليه السلام
اسد كلبى‏
سخنرانى فاطمه دختر ابى عبدالله
اشک از مهدی رحیمی

بیشترین بازدید این مجموعه

لباس احرام
آرزوى مرگ
ماوراى هفت آسمان‏
توحید از دیدگاه حضرت مهدی (ع) (1)
بهانه ها و طعنه های یهود تمام شدنی نیست!
حکومت حسین(علیه السلام) بر دلهاست!
"قرآن صاعد" یعنی چه؟
وفات سلمان فارسی
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^