فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

مربیان ، باغبانان گلستان زندگى

قرآن کریم و روایات از انسان تعبیر به نبات و نهال کرده است و این تعبیر نشان دهنده عظمت مسوولیت مربیان به ویژه پدران و مادران در جهت دهى صحیح همه شوونوجودى انسان است .آگاهى از عمل و کار باغبان که با نبات و نهال به صورت روزمرّه سر و کار دارد ، ما را به حقیقت تربیت کاملاً آشنا مى سازد .کار یک باغبان چیست ؟ او هرگز در نهال و درخت ایجاد قابلیت و شایستگى نمى کند و نهال خشکیده اى که فاقد استعداد و لیاقت باشد ، از حوزه کار باغبان خارج است بلکه باغبان جز فراهم ساختن زمینه هاى گوناگون براى رشد و نمو درخت چیز دیگرى نیست . کار باغبان را مى توان در امور زیر خلاصه نمود :1 ـ آگاهى کامل از خصوصیات نهال یا بذر .بدون آگاهى صحیح از خصوصیات موجودِ در حال رشد ، فعالیت هاى او بى ثمر خواهد بود زیرا هر نهالى در شرایط ویژه اى رشدو نمو مى کند و شایستگى هاى خود را نشان مى دهد ، چه بسا شرایطى براى نهالى و بذرى مفید و براى نوعى دیگر مضرّ و زیان بخش است 2 ـ فراهم آوردن زمینه هاى رشد و نمو .این عمل جهت آن است که نهال و بذر لیاقت و شایستگى خود را نشان دهد که غالباً با برداشتن موانع صورت مى پذیرد .لذا باغبان به شخم زدن زمین و نرم کردن محل ریشه هاى نهال و برچیدن سنگ و کلوخ مى پردازد ، باغ و باغچه را براى رشد و فعالیت بذر آماده مى سازد و گاهى براى رسیدن به این هدف شاخه هاى کج و معوج را مى زند تا درخت رشد و نمو کند .3 ـ کمک رسانى لازم براى رشد و نمو .

پرورش یک واحد « نبات » علاوه بر قدرت و نیروى داخلى به کمک هاى خارجى نیز نیاز دارد تا واحد نبات در پرتو استعداد از اشعه حیات بخش خورشید و مواد قندى زمین و آب هاى شیرین و دیگر مواد لازم بهره مند شود و به کمال مطلوب خود برسد و استعداد و لیاقت خود را از طریق برگ و گل و میوه نشان دهد ، در این مورد چه بسا باغبان ناچار مى شود تغییراتى در واحد نباتى پدید آورد و جهت او را با زدن پیوندهاى مناسب تغییر دهد .4 ـ مراقبت پى گیر از واحد نباتى در حال رشد .هیچ واحد نباتى ـ که براى رشد آن جهت خاصى در نظر گرفته شده است ـ از شرط یاد شده بى نیاز نیست ، چه بسا غفلت مربى سبب مى شود موجود نباتى از مسیر و جهت خاص خود بیرون رود و به کمال مطلوب نرسد .تصویر کوچکى است از وضع کارهاى یک مربّى ساده در مورد واحدى نباتى که هرگز از نظر لطافت و ظرافت و لزوم به کار بستن شیوه هاى مختلف تربیت به پایه یک هزارم واحد انسانى نمى رسد .هرگاه تربیت و پرورش یک نهال از یک چنین برنامه گسترده و پر اهمیت و موقعیت شایان توجهى برخوردار است ، باید مربیان واحدهاى انسانى به ویژه پدران و مادران از عظمت مسوولیتى که درباره آنان دارند آگاه شوند و به اصطلاح از این مجمل حدیث مفصّلى بخوانند .عین همان تصویر را که درباره پرورش یک واحد نباتى یادآور شدیم ، باید در مقیاس بسیار وسیع ترى درباره پرورش انسان که به صورت نهایى گام در اجتماع مى نهد تطبیق کنیم .نخستین مرحله پرورش ، آگاهى از خصوصیات جسمى و روحى و شرایط مفید و زمینه هاى مضر کودک است ولى متاسفانه نوع مربیان مخصوصاً پدران و مادران ، فاقد این شرط اساسى تربیت هستند و با این که به هیچ وجه کودک را نمى شناسند از او انتظارات عجیبى دارند .شگفت انگیز است که امروز به مهندسى انسانى ـ آن انسان که آفریننده و رهبر ماشین است ـ کمتر از مهندسى ماشین ـ که مصنوع فکر انسان است ـ توجه مى شود ! !براى شناختن کار یک ماشین ساده یا یک ماشین تحریر و یا رانندگى اتومبیل باید چندین ماه وقت صرف درس هاى نظرى و تمرین هاى عملى نمود ولى انسان ها هنگامى که به عنوان پدر و مادر مى خواهند کودکى را بپرورانند هیچ گونه آموزشى نمى بینند ، نوع پدر و مادرها تقصیر را متوجه کودکان مى کنند و کمتر از خود مى پرسند که شاید تربیت آنان نادرست بوده است .انسان ها داراى قوانین و یا مکانیسم ها و فعل و انفعال هاى اختصاصى هستند که اگر بخواهیم با آنها کار کنیم ، باید مکانیسم و قوانین حاکم بر رفتار آنها را بشناسیم .انسان ها مانند صندوق رمز دارند ، گشودن کتاب روح و قلب آنان و همکارى با آنها ، پیش از هر چیز آگاهى و ظرافت مى خواهد نه زور .قوانین رفتار انسانى را باید مانند قوانین فیزیک و شیمى و فیزیولوژى کشف کرد و نه وضع .وضع پاره اى از مقررات براى رهبرى انسانى اگر با قوانین اصل فطرت و خواسته هاى آفرینش منطبق نباشد ، در خور استقبال و هضم نیست و گر نه با هیچ قدرت و زورى نمى توان قوانین را بر خلاف سنت معمول بر انسان تحمیل کرد.هرگاه عمل نخست درباره پرورش انسان انجام گرفت یعنى مربى خصوصیات کودک و مکانیسم آفرینش او را درک کرد و معلوم شد که درباره جهات فردى کودک مانند رشد تن ، پرورش مغز ، نمو شخصیّت و پیدایش اعتماد به نفس چه شیوه و برنامه اى ضرورت دارد و درباره پرورش جهات اجتماعى او چه کارهایى باید انجام داد تا عضو موثر و مفید براى جامعه شود در این موقع نوبت سه گام دیگر ـ که در تربیت واحد نباتى یادآور شدیم ـ فرا مى رسد .تکامل صحیح آن است که در تمام شوون فردِ مورد تربیت ، آن تکامل صورت گیرد ، زیرا تکامل در یک جهت و عقب ماندگى در جهات دیگر مایه نابودى فرد است ، مثلاً هرگاه در تکامل جسمى و مادى کودک تنها قلب او رشد کند ولى اعضاى دیگر او اصلاً رشد نکنند و یا رشد آنها متناسب با رشد قلب کودک نباشد ، چنین تکامل یک بُعدى مایه مرگ مى شود . عین همین مطلب در مجموع شوون انسان نیز حکم فرماست .هرگاه فشار رشد و نمو روى جنبه هاى مادى و غرایز نفسانى قرار گیرد و جهات دیگر زندگى او مورد غفلت واقع شود ، نام این تکامل ، تکامل یک بُعدى و تکامل ناهماهنگ خواهد بود و تنها آن تکامل ،صحیح و ضامن بقاست که در تمام جوانب و جهات موجودِ در حال رشد صورت پذیرد و همه جهات با نظام خاصى رو به جلو گام نهد .نقطه ضعف مکتب اخلاقى غرب این است که تنها به یک بُعد از ابعاد روح انسان تکیه مى کند و ابعاد دیگر روح انسان را نادیده مى گیرد ، مثلاً هر نوع مکتب تربیتى که بر اساس روانشناسى « فروید که از همه زوایاى وجود انسانى جز زاویه شهوت و غریزه جنسى ناآگاه بود » استوار شود ، شخصیت انسان را از طریق غرائز ، تجربه و تحلیل کرده و از میان غرائز به شهوت و تمایلات جنسى تکیه مى کند و در نتیجه ، شخصیت و منش واقعى انسان در شهوت و امور جنسى خلاصه مى شود و دیگر ابعاد روح انسان که روان شناسى روز بر آنها دست یافته مورد غفلت قرار مى گیرد .این گروه از علماى روان شناس و متخصصان امور تربیتى ، انسان را از دیده شهوت و عینک تمایلات جنسى بررسى مى کنند و بر اثر محدودیت شیوه بحث ، از دیگر کرانه هاى وجود او غافل و بى خبرند و زیان این گروه از کارشناسان امور تربیتى بسیار سهمگین و هولناک است !رخى دیگر از کارشناسان امور تربیتى که تمایلات ماتریالیستى و مادیگرى دارند و زیر بناى افکار آنان را اصالت ماده و انکار ماوراى آن تشکیل مى دهد ، در روش بحث خود غالباً به پرورش تن اهمیت مى دهند نه روح و روان و به جاى تعدیل غرائز و رهبرى آن ، به ارضاو اشباع هر چه بیشتر آن مى پردازند و در سایه این گونه کارشناسى غلط و محدود با سوادانى مى پرورانند که زمین و فضا و دریا را جولانگاه خود قرار مى دهند و با روشن کردن جرقه اى جهان را به آتش مى کشند ، نه انسان هاى کاملى که به فضایل انسانى آراسته شوند و نوع پرورى و تفاهم را پیشه خود سازند .

 

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

عبرت آموز: مجموعه‏اي از نکته‏ها و داستانها
تفسیر حکیم (جلد6) قسمت دوم
سلامتى دين در عزلت‏
توبه ى دو برادر در آخرین ساعات عاشورا
استقبال علاقمندان از ترجمه قرآن کریم استاد حسین ...
سفر زیارتی استاد حسین انصاریان به عتبات عالیات + ...
اسلام و مالکیت
استاد حسین انصاریان : بر خی از افراد جامعه نسبت به ...
حکمت هاى عملى
امیرالمومنین علیه السلام و حالت انتظار

بیشترین بازدید این مجموعه

چهل حدیث
امیرالمومنین علیه السلام و حالت انتظار
نفخه محرکه
حکمت هاى عملى
استاد حسین انصاریان : بر خی از افراد جامعه نسبت به ...
قوّه هاضمه
تفسیر حکیم (جلد6) قسمت دوم
عبرت آموز: مجموعه‏اي از نکته‏ها و داستانها
استقبال علاقمندان از ترجمه قرآن کریم استاد حسین ...
سفر زیارتی استاد حسین انصاریان به عتبات عالیات + ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^