فارسی
پنجشنبه 09 فروردين 1403 - الخميس 17 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

عفاف در گفتار و رفتار

به طور کلی، عفّت را می توان یک صفت انسانی و ملکه نفسانی و زینت باطنی دانست که موجب می شود تمام اعمال و حرکات و گفتار و پوشش انسان، عفیفانه و فاقد رذیلت های شهوانی و هوس مآبانه باشد
 عفاف در گفتار و رفتار

یکی از بزرگترین عوامل حفظ فرد و اجتماع از رذایل اخلاقی عفاف است. عفاف فرد را از آلوده شدن به گناه و جامعه را از سقوط در منجلاب تباهی حفظ می کند  یکی از عوامل استحکام خانواده و اجتماع، ملکه نفسانی عفاف است که اگر در جان پرورانده شود به ثمر نشسته و حاصل آن مصونیت و در نتیجه قرب و نزدیکی به خداوند خواهد بود. عفاف در رفتار در زمینه های مختلف و گسترده ای، از جمله عفت شکم، عفت کلام و... طرح می شود. در این مقاله، فقط به جنبه هایی از عفاف می پردازیم که در حیطه حجاب و پوشش قرار دارد.


در آغاز واژه عفاف را تعریف کرده و سپس با توجه به آیات و روایات به توضیح عفاف در گفتار و نگاه و شهوت و پوشش و کردار پرداخته و تبیین می کنیم که زنان در برابر نامحرم باید از هرگونه خودنمایی و رفتار و کردار و سخن و حرکات جلوه گرانه که به دور از شأن زنانه است و موجب تحریک مردان می گردد، خودداری نمایند و عفت پیشه کنند.


● عفاف در رفتار

دین مبین اسلام، به عنوان آیین جامع و کامل خداوند متعال، در حمایت از شخصیت انسانی و معنوی زن و در جهت حفظ عفّت عمومی، دستورهای حکیمانه ای مبتنی بر لزوم رعایت عفّت و حیا در ابعاد گوناگون صادر نموده است. «البته عفاف مخصوص زنان نیست و مردان نیز باید عفیف باشند و لیکن چون مردان به دلیل داشتن قدرت جسمانی و برتری جسمانی این توانایی را دارند که به زن ظلم کنند و بر خلاف میل او رفتار نمایند، از این رو اسلام بر روی عفّت زن تأکید بیشتری نموده است.»۱

 

قرآن یکی از ویژگی های مؤمنان راستین را، عفاف و پاکدامنی می داند و می فرماید: «والذین هم لفروجهم حافظون) «آنان ]مؤمنان[ کسانی هستند که دامان خویش را از بی عفتی حفظ می کنند.» (مؤمنون۵)۲

در فضیلت عفاف روایات بسیاری آمده از جمله:
«افضل العباده العفاف.»؛ برترین عبادت، عفت است.
«العفّه رأس کلّ خیر.»؛ عفت، در رأس همه خوبی ها است.

«العفّه افضل الفتوه .»؛ عفّت، برترین جوانمردی است.
«العفّه افضل شیمه.»؛ عفت برترین خصلت است.
«العفاف یصون النفس و ینزّهها عن الدنایا.»؛ عفّت نفس را مصون و آن را از پستی ها دور نگه می دارد. «العفاف زهاده .»؛ عفّت پارسایی است.۳
با دقت در آیات و روایات درمی یابیم عفّت به معنی مناعت و آن حالت نفسانی است که ]انسان را[ از غلبه شهوت بازدارد.۴ و هم چنین به معنی پارسایی و پرهیزکاری و بازداشتن از حرام است.۵

 

به طور کلی، عفّت را می توان یک صفت انسانی و ملکه نفسانی و زینت باطنی دانست که موجب می شود تمام اعمال و حرکات و گفتار و پوشش انسان، عفیفانه و فاقد رذیلت های شهوانی و هوس مآبانه باشد.۶

 

عفاف از یک سو به عنوان یک مسأله اصلی و بنیادین و فراتر از حجاب و پوشش مطرح است و از سوی دیگر، رابطه تنگاتنگی با آن دارد؛ چرا که به عنوان یک خصلت و ارزش اختیاری، پوشش را به ارمغان می آورد .به طور کلی، می توان حجاب را میوه و ثمره عفاف دانست. گفتنی است، شرم، حیا و اشتیاق به عفاف و پاکدامنی، یک تدبیر نهفته در خلفت و فطرت زن است که او را وادار می سازد به طور ناخودآگاه، خود را از چشم نامحرم بپوشاند. به عبارت دیگر، گرایش زن به حفظ عفّت خویش، از احساس فطری و الهام غریزی وی نشأت می گیرد. از این رو، قرآن کریم که کتاب انسان شناسی و روانشناسی است و مطابق با فطرت آدمی، نیازهای او را تشریح می کند، جلوه های عفاف زنان را این گونه بیان می فرماید:


۱) عفت در گفتار

در آیه ۲۳ سوره احزاب درباره وظایف زنان در لزوم رعایت عفاف در سخن گفتن با مردان نامحرم می فرماید: (فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا)؛ «پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید».
خضوع در اینجا به معنای این است که زنان در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف نکنند تا مردان بیمار دل را دچار ریبه و خیال های شیطانی کنند وشهوت آنها را برانگیزانند منظور از بیماری دل، نداشتن نیروی ایمان است؛ آن نیرویی که آدمی را از میل به سوی شهوت باز می دارد.
و (قولاً معروفا) یعنی سخن معمولی و مستقیمی بگویند که به دور از کرشمه و ناز باشد و شرع و عرف اسلامی آن را پسندیده دارد.۷

 

این آیه اشاره به کیفیت و محتوای سخن گفتن و حرمت صحبت کردن با ناز و عشوه دارد و صحبت کردن با نامحرم باید عفیفانه و به دور از نرمش و خضوع و خودنمایی باشد. همچنین براجتناب از هرگونه سخنان بیهوده و غیرضروری و شهوت انگیز تأکید دارد و متذکر می گردد در صورت عدم رعایت این امر ممکن است در اثر نمایش جاذبه های زنانه و سخنان هوس آلوده، افرادی که از سلامت روحی و روانی و اعتدال نفسانی - که در اثر ضعف یا فقدان ایمان می باشد - برخوردار نباشند به فکر گناه و فحشا بیفتند و امنیت جامعه را به خطر بیندازند.


۲) عفاف در نگاه

در آیه ۱۳ سوره نور که به سوره عفت و پاکدامنی و حجاب معروف است، ۸ به چندین رفتار عفیفانه اشاره می کند که یکی از آنها وجوب حفظ و کنترل دیده و نگاه است: (و قل للمؤمنات یغضضن من أبصار هن)؛ «به زنان مومن بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند). همچنین در آیه دیگری می فرماید: (قل للمؤمنین یغضوا من أبصارهم)؛ (نور ۲۳) «به مردان مؤمن بگو از بعضی نگاه های خود (نگاه های غیرمجاز) چشم پوشی کنند). (نور ۳) در شأن نزول این آیات آمده: جوانی در بین راه، زنی را می بیند و به او چشم می دوزد و به دنبال او به راه می افتد. طوری غرق نگاه بوده که صورتش به دیوار برخورد می کند و مجروح می شود، نزد رسول خدا (ص) می رود و ماجرای خود را نقل می کند و این آیات نازل می گردد.۹

 

«یغضض» از ماده «غض« به معنای کاهش و کم کردن نگاه است. ۰۱ و منظور چشم پوشی از نگاه های حرام و غیرضروری و شهوت آلود است. در لزوم عفت و پاکدامنی و ترک نگاه حرام، بین زن و مرد، فرقی نیست.» ۱۱ بدین ترتیب همان گونه که چشم چرانی بر مردان حرام است، برزنان نیزحرام است. ۲۱ حضرت رسول (ص) می فرماید: «از نگاه های زیادی بپرهیزید؛ زیرا تخم هوس می پراکند و غفلت می زاید». ۳۱ همچنین حضرت عیسی (ع) می فرماید: «از نگاه به نامحرم بپرهیزید که بذر شهوت را بردل می نشاند و همین برای دچار شدن انسان به فتنه کافی است». ۴۱

 

از این رو، کنترل چشم می تواند از مهم ترین و اساسی ترین اصول عفاف باشد که باید در مرتبه اولی رعایت گردد؛ چرا که چشم دروازه قلب و روح است و هر چه دیده بیند دل کند یاد. امام علی (ع) می فرماید: «العین رائد القلب»؛ چشم، دل را به دنبال خود می کشد. ۵۱

 

بدین ترتیب، کمترین کوتاهی در چشم پوشی از نگاه به نامحرم، تیری مسموم از سوی شیطان است. ۶۱ قلب که عقل انسان را نشانه گرفته و دل و فکر او را مشغول و به دنبال آن غریزه را مشتعل می کند و از آن پس فتنه ها به دنبال می آورد، که گاه جبران ناپذیر است.
به گفته شاعر:

این نظر از دور چون تیر است و سم

عشقت افزون می شود صبر تو کم

کسی که عفت چشم پیشه کند و نگاه حرام را دنبال نکند، فکرش فراغت و دلش آرامش می یابد۷۱ و اوصافش نیکو گشته۸۱ و در نتیجه خداوند شیرینی ایمان و عبادت را به او می چشاند۹۱ و به ازای فروبستن چشم از حرام، قدرت مشاهده شگفتی های عالم و عظمت الهی را می یابد۲۰.


۳) عفت در شهوت

در ادامه آیه ۳۱ سوره نور می فرماید: (و یحفظن فروجهن)؛ «]به زنان با ایمان بگو[ دامن های خود را حفظ نمایند.». «فروج» جمع فرج، به معنای شکاف میان دو چیز است که با آن از عورت کنایه آورده اند.۱۲
مراد از «حفظ فروج» در این آیه و آیه ۰۳ همین سوره، به خاطر قرین شدن با «یغضضن» و «یغضوا»، پوشاندن آن از نامحرمان است، نه حفظ آن از زنا و لواط.
در ذیل آیه می فرماید: (ذلک أزکی لهم)؛ (نور ۰۳) یعنی این امر باعث تزکیه و شکوفایی استعدادها و رشد شخصیتی و معنوی آنها می شود. در روایت نیز آمده «النزاهه آیه العفه »۲۲ و «بالعفاف تزکوا الاعمال».۳۲ دوری از آلودگی ها نشانه پاکدامنی است.

 

به وسیله عفت اعمال پاکیزه و مطهر می گردد و در نتیجه انسان رشد می یابد، و در غیر این صورت، چشم چرانی و بی عفتی مانع رشد معنوی انسان خواهد گردید.۴۲ همچنین قرآن در مورد کسانی که امکان برای ازدواج نمی یابند می فرماید: (و لیستعفف الذین لایجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضله)(نور ۳۳) «و کسانی که وسیله نکاح ندارند. به عفت سر کنند تا خدا از کرم خویش از این بابت بی نیازشان کند».۵۲ در این باره حضرت رسول(ص) می فرماید: «هر که پاکدامنی و مناعت جوید، خداوند او را پاکدامن و با مناعت گرداند، و هر که بی نیازی طلبد، خداوند بی نیازش گرداند».۶۲ بنابراین، قدرت نیافتن برای ازدواج و دسترسی نداشتن به همسر، مجوزی برای گناه کردن و فراهم کردن آن از راه نامشروع نیست بلکه صبر و عفت لازم است تا خداوند نیز از فضل خود بی نیازشان گرداند».۷۲

 

۴) عفت در پوشش

مسئله حجاب و پوشش زن و مستور نمودن زینت های ظاهری و باطنی وی، اهمیت بسیاری دارد. خداوند حکیم به دنبال آیه مذکور، و در چند جای دیگر قرآن به این موضوع با تعابیر مختلف اشاره کرده و زنان را از هتک حرمت خود با بدحجابی و بی حجابی و خودآرایی و خودنمایی در برابر نامحرم نهی فرموده است. در (ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها) (نور ۱۳) زنان را مکلف می کند که نباید جاذبه ها و زینت های- ظاهری و باطنی- خود را آشکار سازند، مگر آن مقدار که طبیعتا نمایان است. کلمه «ابداء» به معنای اظهار و آشکار کردن است و مراد از زینت زنان محل و موضع زینت است؛ چرا که آشکار کردن خود زینت از قبیل گوشواره و دستبند حرام نیست، بلکه منظور محل زینت است.

 

اما آنچه از زینت های ظاهری، پوشاندنش استثنا شده، صورت و دو کف دست و قدم ها است.۸۲ بنابراین، مقتضای آیه نهی از خودنمایی و آشکار نمودن زینت های شهوت انگیز و جلوه نمایی اندام های نهان زنان است. در (ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن) توصیه می فرماید: «زنان باید سرپوش ها و روسری های خود را بر گردان انداخته و حایل قرار دهند (تا علاوه بر سر، گردن و سینه آنها نیز پوشیده شود)». (نور ۱۳)


«خمر» جمع خمار، به معنای جامه و پوششی است که زنان سر و موی خود را با آن می پوشانند. و «جیوب» جمع جیب، به معنای گریبان و سینه است.۹۲ بنابر نقل تواریخ، رسم بر این بود که زنان عرب معمولاً لباس هایی می پوشیدند که یقه پیراهن و گریبان هایشان باز بود و دور گردن و سینه را نمی پوشانید. روسری هایی هم که روی سر خود می انداختند از پشت سر می انداختند (همانطوری که هم اکنون بین مردان عرب متداول است) به طوری که گوش ها و بناگوش ها و گوشواره ها و جلوی سینه و گردن آنها نمایان می گشت.


لذا این آیه نازل شد که باید پوشش ها و روسری های خود را از دو طرف روی سینه و گریبان خود بیفکنند تا قسمت های یادشده پوشیده گردد. به تعبیر ابن عباس، صحابی پیامبر اکرم(ص)، تفسیر آیه، این گونه است: «تغطی شعرها و صدرها و ترائبها و سوالفها»؛ یعنی زن باید مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند. ۰۳ این آیه، با اشاره به کیفیت پوشش و حجاب زنان روشن می سازد که آنان باید تمام اندام و سر و سینه و گردن و موهای خود را در برابر نامحرم بپوشانند و در پوشاندن خویش نهایت عفاف را رعایت کنند.

 

آیه دیگری درباره عفت در پوشش وارد شده آیه ۹۵ سوره احزاب است: (یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلان یؤذین و کان الله غفوراً رحیما)؛ «ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلباب ها (روسری های بلند) خود را برخویش فرو افکنند، این کار برای این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است، و خداوند همواره آمرزنده رحیم است.(احزاب ۹۵)


سبب نزول این آیه آن بود که شب هنگام که زنان مسلمان به قصد رفتن به مسجد و شرکت در نماز پیامبر اکرم(ص) از خانه بیرون می رفتند، جوانان سرراه آنان می نشستند و با سخنان ناروا متعرض آنان می گشتند. «جلابیب» جمع جلباب، به معنای لباسی است سرتاسری که تمام بدن رابپوشاند و یا روسری مخصوصی است که صورت و سر را ساتر شود. این پوشش باید به گونه ای باید که زیر گلو و سینه ها را محفوظ بدارد.۱۳ مراد از (ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین) «این است که با پوشاندن بدن به صورت کامل به عفاف و حرمت و حریت شناخت می شوند و مورد تعرض افراد مریض و مغرض و هوسران قرار نمی گیرند.

 

احتمال دیگری که در معنای این جمله داده شده این است که وقتی زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند، افراد فاسد و مزاحم، جرأت نمی کنند متعرض آنها شوند. ۲۳ از آنچه گفته شد، روشن می گردد که منظور از «جلباب» پوششی وسیع تر از خمار است که همان چادر و حداقل، شبیه چادر- مقنعه بلند و چادر کوتاه- می باشد.


● چادر، حجاب برتر

بنابراین، حجاب برتر، حجابی است که تمام اندام زن و برآمدگی های سینه و جاذبه های بدن وی، به جز گردی صورت و کف دو دست و دو پا، را مستور سازد. شاید بتوان بارزترین پوششی که تمام این خصوصیات را شامل شود چادر دانست. این پوشش در نظر اسلام به خاطر مصلحت هایی در نظر گرفته شد که به سود زنان است. براین اساس، عفاف و پوشش کامل و حجاب عفیفانه زن مؤمن، تجسم حرمت و احترام و بهترین سلاح اوست تا افراد بوالهوس و مریض به فکر تعرض و اذیت نیفتند و هرگز کسی به خود اجازه فکر باطل ندهد.

پس حجاب و پوشش دینی محدودیت و بند و حصار نیست، بلکه موجب مصونیت و حرمت زن است. حضرت زهرای اطهر(س) بانوی بزرگواری که مظهر کمالات الهی و برترین اسوه انسان ها به ویژه زنان می باشند، از نظر عفاف و حجاب الگوی بی نظیری هستند که با دقت نظر در سیره و زندگانی آن حضرت به اوج عظمت ایشان در همه عرصه ها، به ویژه حیا و عفت و حجاب، می توان پی برد. ایشان همان کسی است که زن نیکو و شایسته را زنی می داند که مردی را نبیند و مردی او را نبیند.۳۳ و شرم و حیا و عفت آن حضرت به قدری بوده که حتی در حضور مرد نابینا خود را محفوظ داشت.۴۳ آن تجسم حیا و عفت، تا ضرورتی نبود، به میان جامعه نمی آمدند، اما در مواقع حساس و ضروری، در اجتماع حضور می یافتند و در مسایل سیاسی و اجتماعی شرکت می کردند؛ به ویژه در مسئله ولایت امیرالمؤمنین و به یغما رفتن فدک، در مجامع عمومی به مناظره می نشستند و از حق خویش دفاع می کردند و در عین حال هرگز از پرده عفاف و حجاب بیرون نمی رفتند.

 

در این رابطه نقل می کنند هنگامی که برای حضرت ثابت شد فدک غصب گردیده در حالی که لباس های بلندی که تمام بدن ایشان را پوشانده بود، وارد مسجد شدند و در جایگاهی قرار گرفته که پرده ای بین زنان و مردان حایل بوده و مردان، حضرت را نمی دیدند.۵۳ این نشان می دهد حضرت حتی در میدان مبارزه نیز به عفاف و حجاب اسلامی بسیار مقید بوده اند.


همچنین خشنودی حضرت فاطمه(س) از محول شدن انجام کارهای خانه و معاف شدن از کار در بیرون از منزل در تقسیم کار توسط حضرت رسول(ص)۶۳ به اوج عفت و حیای ایشان و خودداری از اختلاط با مردان اشاره دارد. آن حضرت، به حدی به امر حجاب و عفت اهمیت می دادند که حتی در بستر مرگ از کیفیت حمل جنازه خود نگران بودند و به پوشیده بودن و محفوظ بودن بدن خویش از دید نامحرم در هنگام حمل جنازه سفارش کردند.۷۳ چنین بانوی باعظمت و بی نظیری را به حق می توان با شخصیت ترین، اجتماعی ترین و در عین حال عفیف ترین انسان ها دانست که باید ایشان را سرمشق خویش در تمام راه و رسم زندگی قرار داد.

 

در ادامه آیه ۱۳ سوره نور می فرماید: (ولایبدین زینتهن الا لبعولتهن او...)؛ «زنان نباید جاذبه ها و زینت های خود را جز برای شوهران خود و محارم سببی و نسبی آشکار سازند». در این کلام الهی باز هم صحبت از حجاب و حرمت خودآرایی و خودنمایی و نمایان کردن زینت های پنهان نزد نامحرمان است؛ مگر موارد مذکور در آیه (تحت شرایطی که برای هر یک ذکر می کند) و برای شوهر دین اسلام حیا و عفت زن را در برابر شوهر مذموم شمرده و فرماید: زن خوب زنی است که در خلوت با شوهرش حیا را از تنش خارج کند و سپس در شرایط عادی حیا را نیز مانند لباس به اندامش بپوشاند.۸۳ بدین ترتیب عفت و حیا در برابر شوهر تقبیح و در برابر نامحرم تاکید شده است. این مسئله حکایت از حکیمانه بودن دین مبین اسلام در راستای استواری نظام خانواده دارد.


۵) عفت در کردار

وظیفه دیگر زنان پرهیز از اعمال و رفتارهای جلب توجه کننده و غیرعفیفانه است: (و لایضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن)، «هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت های پنهان نشان دانسته شود، (نور ۱۳) و صدای زیورآلاتشان از قبیل خلخال و دستبند و گوشواره به صدا درنیاید.»۹۳ پس هرگونه راه رفتنی که موجب آشکارشدن زیورهای مخفی زن شود ازنظر اسلام ممنوع است. (نور ۷۷۱) و زنان باید در رعایت عفاف و پرهیز از امور جلب توجه کننده دقت لازم را بنمایند و اعمال و رفتارشان به استفاده آنان از وسایل زینتی و استعمال عطر و بوی خوش به گونه ای نباشد که باعث جلب توجه نامحرم و عامل انحراف فکرها و تباهی دل ها گردد.

 

در آیه دیگری که مربوط به حرمت خودآرایی و خودنمایی می باشد و این عمل زشت را جاهلانه و همچون جاهلیت قدیم قبل از اسلام می شمارد، می فرماید: «وقرن فی بیوتکن ولاتبرجن تبرج الجاهلیه الاولی» و... (ای همسران پیامبر) در خانه های خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید و... (احزاب -۳۳) «تبرج» به معنای ظاهرشدن در برابر مردم است؛ همانطور که برج قلعه در برابر دیدگان مردم ظاهر است.

 

مقصود از «جاهلیت اولی» جاهلیت قبل از بعثت پیامبراکرم(ص) است که در آن عصر، وضعیت پوشش زنان، عفیفانه نبوده است. آیه خطاب به زنان پیامبراکرم(ص) است؛ اما طبق نظر مفسرین عمومیت دارد و شامل همه زنان می شود. براساس این آیه، خودآرایی و خودنمایی زنان- که ویژگی فطری و مشترک میان زنان است- دربرابر نامحرم عمل جاهلانه ای است که زنان عصر جاهلیت به آن گرفتار بودند و زنان مسلمان نباید زیربار چنین ننگی بروند، بلکه باید این غریزه طبیعی را در پرتو ایمان و عفت، کنترل و تعدیل و درجهت مثبت آن (در برابر شوهر) به کارگیرند.


آن چه از مفاد آیه در مورد جاهلیت نخستین آمده نشان از آن دارد که جاهلیت دیگری همانند جاهلیت قبل از اسلام درپیش است که شاید بتوان آن را با عصر و زمان حاضر منطبق دانست.
در تفسیر قمی روایتی از امام صادق(ع) آمده که بعد از جاهلیت اول، جاهلیت دیگری نیز خواهد آمد.۰۴ که حاکی از همین جاهلیت مدرن عصر جدید است که مع الاسف، مظاهر آن را در جوامع اسلامی نیز می توان دید. از این رو، زنان باید ازهرگونه رفتار جلوه گرانه و تحریک کننده پرهیز کنند و با تاسی از آیه (تمشی علی استحیاء) (قصص۵۲) که شیوه راه رفتن زنان اسلامی را ترسیم می کند و با اقتداکردن به بانوی دوعالم فاطمه زهرا(س) به شیوه آن حضرت عمل نمایند.
  

پی نوشت: 

۱- آیینه زن، مجموعه موضوعی سخنان مقام معظم رهبری ص ۳۲۲.
۲- میزان الحکمه، ج ۸ ح ۶۱۱۳۱.
۳- قاموس قرآن ج ۵، ص ۹۱.
۴- فرهنگ بزرگ جامع ترین (ترجمه المنجد)، ج ۲ ص ۵۰۳۱.
۵- آسیب شناسی شخصیت زن،ص ۳۹۲.
۶- تفسیرالمیزان، ص ۱۶۴.
۷- زن در آیینه جلال و جمال، ص ۶۳۴.
۸- برگزیده تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۹۸۲.
۹- تفسیر نور، ج ۸، ص ۳۷۱.
۰۱- قاموس قرآن، همان، ج ۵، ص ۵۰۱.
۱۱- تفسیر نور، همان، ص ۶۷۱.
۲۱- تفسیر نمونه، همان.
۳۱- میزان الحکمه همان، ج ۱۳، ح ۵۴۲۰۲.
۴۱- تفسیر نور، همان، ص ۴۷۱.
۵۱- همان،
۶۱- ]میزان الحکمه ، همان، ج ۳۱، ح ۵۸۲۰۲[.
۷۱- ]میزان الحکمه، همان، ح ۱۶۲۰۲[.
۸۱- همان [.
۹۱- ] همان[.
۰۲- چشمان خود را (از حرام) فرو بندید تا شگفتی ها ببینید ]میزان الحکمه، ح، ۲۶۲۰۲[.
۱۲- تفسیر المیزان، همان، ص ۵۵۱.
۲۲- میزان الحکمه،همان، ح،۱۶۱۳۱.
۳۲- همان، ح، ۲۶۱۳۱.
۴۲- تفسیر نور، همان، ص ۴۷۱.
۵۲- تفسیرالمیزان، همان، ص ۲۵۱.
۶۲- ]میزان الحکمه، ج۸، ح ۹۳۱۳۱[.
۷۲- تفسیر نور، همان، ج ۸، با اندکی تغییر در عبارت.
۸۲- تفسیرالمیزان، همان، ج ۵۱، ص ۶۵۱.
۹۲- قاموس قرآن، همان، ج ۱ و ۲، ص. ۹۹۲.
۰۳- مسئله حجاب، ص ۹۳۱.
۱۳- تفسیرالمیزان، همان، ج ۶۱، صص ۹۵۰ و ۰۱۵.
۲۳- مسئله حجاب، همان، ص ۲۶۱.
۳۳- زن در آیینه جلال و جمال، همان، ۸۳۴.
۴۳- امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: روزی حضرت زهرا در محضر رسول خدا نشسته بود که مرد نابینایی اجازه ورود خواست، پیامبر مشاهده فرمود که حضرت زهرا(س) برخاست فرمود: دخترم این مرد نابیناست. پاسخ داد: «ان لم یکن یرانی فانی اراه و هو یشم الریح» اگر او من را نمی بیند، من او را می نگرم اگرچه او نمی بیند اما بوی زن را استشمام می کند!رسول خدا پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود: «شهادت می دهم که تو پاره تن من هستی». ]بحارالانوار، ج ۳۴، ص ۱۹، به نقل از فرهنگ سخنان حضرت فاطمه الزهرا محمد دشتی، ص ۳۷].
۵۳- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۶۱، صص ۱۱۲ و ۹۴۲ به نقل از تحلیل سیره فاطمه الزهرا، ص. ۴۵۱.
۶۳- رسول خدا(ص) در زمینه تقسیم کار این گونه داوری کردند: فاطمه(س) را مأمور به انجام امور داخل خانه نمود و علی(ع) رانیز به امور خارج از خانه مأمور ساخت. دختر پیامبر از این تقسیم کار فوق العاده خوشحال شد و چنین اظهار داشت: جز خداوند نمی داند که من از چنین تقسیم کار چقدر خوشحال شدم زیرا پدرم رسول خدا مرا از گریبانگیر شدن با مردان معاف داشته است. ]وسائل الشیعه، ج ۴۱، ص ۳۲۱ به نقل از تحلیل سیره حضرت زهرا، همان، ص ۳۵۱[.
۷۳- روزی حضرت زهرا(س) در بستر بیماری به أسماء بنت عمیس فرمود: من بسیار زشت می دانم که جنازه زن را پس از مرگ بر روی تابوت سرباز گذاشته و بر روی آن پارچه ای می افکنند، که حجم بدن مشخص می گردد. مرا بر روی تابوت آنچنانی مگذار و بدن مرا بپوشان که خدا تو را از آتش جهنم باز دارد ]کشف الغمه ج ۲، ص. ۷۶ به نقل از: فرهنگ سخنان حضرت زهرا، ص ۵۷[.
۸۳- ]وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۶، ح ۰۱[.
۹۳- تفسیرالمیزان، ص ۷۸۱، ذیل آیه.
94- تفسیرالمیزان، ج ۶۱، ص ۳۷۴، به نقل: تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۹۱.  
 


منبع : پایگاه آفتاب
0
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

امام آسمانی (1)
قدرت و فرمانروائى مطلقه حق بر ظاهر و باطن هستى‏
صدقه عامل دفع بلا
امام سجاد (ع) و روشهای تفسیری
بی‌تفاوتی مصداق بی‌دینی است
بركرانه ی صحیفه ی سجادیه
ملحق شدن راس مطهر امام حسین (ع) به بدن مطهر
علامه شهید مطهری
وَ اَمّا حَقّ الْجَارِ فَحِفْظُهُ غَائِباً وَ ...
پنج درس آموزنده سعادت بخش

بیشترین بازدید این مجموعه

رحمت الهی(برگرفته از کتاب جلوه های رحمت الهی)
انسان كامل در نهج البلاغه
مراحل قيامت‏
نور رمضان (2)
حاجت خواستن از غیر خدا در قرآن
ذکر کثیر چیست؟
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
صدقه عامل دفع بلا
سوره ای از قران جهت عشق و محبت
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^