فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
2
نفر 0

جشن های 2500 ساله

در آن برهه از زمان ، وضع اقتصادی کشور خیلی وخیم بود . فقر و بدبختی سایۀ شومی بر سر مردم افکنده بود . عموم مردم هیچ دلخوشی از حکومت و حاکمان نداشتند چه برسد به این که بخواهند برای آنها جشن بگیرند . به عبارتی جشن و سرورهای ویژۀ شاه و درباریان بود و بس.
روحانیون مبارز که در منابر خود بر ضد شاه و دولت او سخن می گفتند ، به مسئلۀ جشن های 2500 ساله پرداختند و آن را نشانۀ  اشرافی گری و فرعون سنتی قلمداد نموده ، به شدت شاه و دربار را تخطئه می کردند .
در یکی از منابر مهمی که خطیب آن به شدت به این مسئله انتقاد کرد و من در آن حضور داشتم ، منبر مرحوم آقای فلسفی  بود ؛ یکی از برادر زاده های حضرت امام مرحوم شده بود . انقلابیون تهران تصمیم داشتند هم اعلامیه ای در روزنامه چاپ کنند و به امام تسلیت بگویند و هم مجلس ختم مهمی برگزار کنند . آقای فلسفی برای منبر دعوت شد ، این در حالی بود که یکی دو هفته به شروع جشنهای 2500 ساله مانده بود . از خطیب خواسته شد که به موضوع اشاره کرده ، علیه آن و دیگر برنامه های غلط دولت دست به افشاگری و بیدارباش عمومی بزند .
روز موعود مسجد ارک تهران خیلی زود از جمعیت پر شد ( چه بسا افراد زیادی فقط برای استماع مطالب سیاسی آقای فلسفی و آگاهی از اوضاع و احوال اجتماعی آمده بودند ). آیت الله طالقانی هم آمده بود . او به جایگاه خاص علما نرفت و در میان جمعیت نشست . من در نزدیکی او قرار داشتم . چهره اش نشان می داد که چقدر مشتاق است ببیند آقای فلسفی چگونه سخنرانی می کند و تا چه اندازه به دولت و برنامه هایش حمله می کند .
آقای فلسفی طبق معمول ، ابتدا خیلی هنرمندانه از فرهنگ و معارف اسلامی مطالب نغزی گفت و مستمعین را به وجد آورد . حکومت زورگوریان دوره های مختلف و نیز سلسلۀ هخامنشیان را مرور و از آنها انتقاد کرد .آن گاه خطاب به حاکمان  وقت چنین گفت : « حالا پروریی و بیحیایی شما به جایی رسیده است که یک زردشتی را در مقابل رسول اکرم (ص) علم می کنید ؟ معلوم است که ریگ به کفش شماست . اگر ریگ به کفش شما نبود ، این قدر کوروش کوروش نمی کردید . این قدر سلسله های پاشادهان را به رخ این ملت حقیر نمی کشیدید...»
آقای فلسفی منبر خود را با توصیف و تعریف شخصیت پیغمبر اسلام (ص) ادامه داد و ضمن بیان این فرمایش حضرت (ص) « طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمه » ، دربارۀ اهمیت علم و دانش و همگانی بودن آن در جامعۀ اسلامی بحث کرد . سپس اشعاری را از شاهنامۀ فردوسی از جیب درآورد و گفت این شاهنامه که دیگر دربارۀ خود شما و امثال شماست و آن را قبول دارید و اشعاری از داستان آن پینه دوزی که در زمان انوشیروان می خواست بچه اش را به مدرسه بفرستد بر روی منبر خواند .
آقای فلسفی گفت : « شما دارید برای چنین افرادی جشن می گیرید. عده ای زورگو و مغرور و خود پسند ، یک مشت کافر و ضد علم و دانش ،  مقابل اسلام ایستاده اند . » این منبر بسیار عالی از کار درآمد ، همۀ حضار به هیجان آمده بودند ، آقای طالقانی در تائید و تشویق آقای فلسفی با صدای بلند آفرین و بارک الله می گفت ... دل انقلابیون در آن روز خیلی شاد شد . همه فکر می کردیم از آن پس منبر فلسفی را تعطیل کنند ، ولی چنین نشد .


منبع : منتشر شده توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی
2
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

توسل به حضرت حجت برای آمدن میهمان
برگزاری دعای کمیل در فاو
دعای آیت الله سید محمد تقی خوانساری در حق من
ترس از نزول عذاب الهی
انتشار کتاب شهید جاوید
وسوسۀ شیطانی
حسینیۀ ارشاد
توسل به حضرت رضا (ع) برای آمدن میهمان
مسجد لاله زار تهران
رویای صادقه

بیشترین بازدید این مجموعه

توسل به حضرت حجت برای آمدن میهمان

 
نظرات کاربر

سحر
خدا را شکر که بساط ظلم و جور 2500 ساله برچیده شد. به امید حکومت حصرت مهدی (عج).
پاسخ
0     0
6 مرداد 1392 ساعت 06:00 صبح
مهدي رحمتي
خدا شمارو حفظ كند يه گوشه چشمي هم به اختلاس 3هزار ميلياردي داشته باشيد تا پرونده پربارتان تكميل شود. در پناه حق تعالي
پاسخ
0     0
29 شهريور 1390 ساعت 00:29 صبح
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^