فارسی
سه شنبه 04 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 13 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دهه اول محرم 94 هیئت صاحب الزمان سخنرانی ششم


تجارت و خسارت - شب ششم - محرم 1437 - حسینیه صاحب‌الزمان(عج) -  

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

امام باقر می‌فرمایند در قاریان قرآن کسی است که با قرآن کریم ارتباط فکری و عقلی برقرار می‌کند. و به قول خود قرآن تدبر در آیات می‌کند یعنی دنبال پیدا کردن مفاهیم آیات شریفه الهی است.

اینگونه با قرآن معامله دارد وضع دواء القرآن علی داء قلبه، بیماری‌های معنوی‌اش را باطنی‌اش را، با کتاب خدا درمان می‌کند، معالجه می‌کند باز یک نمونه‌اش را برایتان عرض بکنم کسی است که خیلی از گناه اجتناب ندارد، از معصیت دوری نمی‌کند، این علاقه پیدا می‌کند که رابطه‌اش را با گناه قطع بکند، حالیش می‌شود که گناه ادامه که پیدا بکند انسان را از چشم رحمت خدا می‌اندازد.

آخرتش را خراب می‌کند، آخرتی که خداوند می‌خواهد به پا بکند در کوه طور به موسی ابن عمران خطاب کرد و ان الساعة آتیة، قیامت برپا شدنی است. در صد و چهارده کتاب آسمانی خود پروردگار خبر قیامت را داده است. صد و بیست و چهار هزار پیغمبر هم با اعتقاد به قیامت زندگی کردند و هم خبرش را به مردم دادند. دوازده امام هم با اعتقاد به قیامت زندگی کردند هم خبرش را به مردم دادند.

با توجه به خبر خدا در صد و چهارده  کتاب مخصوصا در بیش از هزار آیه در قرآن، و خطبه‌های نهج البلاغه و روایات ائمه که مجموع روایاتشان درباره قیامت بالای هزار و پانصد صفحه است، جایی برای منکر شدن قیامت برای آدم خردمند باوقار با ادب می‌ماند؟ می‌تواند خبر خدا را در صد و چهارده کتاب رد بکند. بگوید نه قیامت برپا نمی‌شود خبر صد و بیست و چهار هزار پیغمبر را رد بکند. خدایی نکرده اعتقادش این باشد که صد و بیست و چهار هزار تا به ما دروغ گفتند.

می‌تواند بگوید دوازده امام درباره قیامت دروغ گفتند، حالا یک گنهکاری می‌خواهد خودش را معالجه بکند که هم جلوی خراب شدن آخرتش را بگیرد، و هم یک دنیای پرمنفعتی برای خودش درست بکند. که درست هم می‌شود. من با  گنهکاران زیادی از روزگار اول منبرم برخورد داشتم از سال هزار و سیصد و چهل و شش، تا الان.

گنهکارانی که یک زندگی پرفتنه و پرآشوب و پردردسر داشتند دهها دل و قلب از آنها دلگیر بود، ناراضی بود، ولی ا ینها توبه کردند، البته چون خودشان وارد به قرآن نبودند به عالم دین مراجعه کردند آنها هم در محدوده کارشان یعنی کار این گنهکاران از قرآن، از اهل بیت، راهنمایی‌شان کردند اینها تبدیل به یک انسان‌های بسیار پرمنفعت شدند.

به قول امیر المومنین اینها بعد از توبه کردنشان که همیشه قفل به کارهای زن و بچه‌شان، قفل به کارهای مردم بودند و زن و بچه‌های خیلی ناراضی هم داشتند تبدیل شدند به کلید، قفل مشکلات مردم را باز می‌کردند، مشکلات خانواده‌ها را باز می‌کردند، و با بهترین حال هم از دنیا رفتند. بهترین حال. من مردن بعضی‌هایشان را شاهد بودم خیلی مردن زیبایی بود خیلی. حالا این آدمی که انحراف فکری داشته اخلاقی داشته  عملی داشته، و می‌خواهد خوب بشود داروی این آدم و بیماری‌های روحی و اخلاقی و معنوی‌اش آیات قرآن است. اگر خودش بلد باشد به قرآن مراجعه بکند کوره سوادی داشته باشد به قرآن مراجعه کند با یک ترجمه درست و نیتش هم این باشد که علاج بشود خب دوای قرآن را می‌گذارد روی دردش، درد گناه بد دردی است، سخت دردی است، آدمی که آزاد در گناه است خب برای مال مردم، برای حق مردم، برای آبروی مردم نمی‌تواند احترام قائل بشود بد کار بد می‌کند، حرف بد می‌زند و فکر بد می‌کند، نگاه بد به مردم دارد، یکی از داروهای قرآن نماز است.

چرا می‌گویم دارو؟ درست می‌گویم چون در سوره مبارکه روم در جزء بیست و دوم قرآن پروردگار می‌فرماید، یعنی طبیب داروشناس و طبیب دردشناس، ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر، خیلی جالب است که سالهای قبل من جوان که بودم اروپا روانشناسانشان گفتند ما به یک کشف جدیدی برخوردیم در روزنامه‌ها و مجلات آن زمان هم نوشتند و آن اینکه گفتند بشر ذاتا گنهکار نیست، گناه بیماری است، بیماری روحی است بیماری روانی است بیماری فکری است و قابل علاج است. این را اروپایی‌ها گفتند خیلی هم خوشحال بودند که به کشف یک حقیقت روانی پرقیمتی رسیدند.

ولی ما قرآن مجید را که می‌خوانیم می‌بینیم گنهکار را می‌گوید فی قلوبهم مرض، مریض است، بیمار است، بیماری‌اش هم علاج دارد، یا در روایت می‌بینیم پیغمبر می‌فرمود عباد الله انتم کالمرضاة و الرب العالمین کالطبیب شما گنهکاران بیمار هستید دکترتان هم پروردگار است نسخه این دکتر هم قرآن کریم است، خب گنهکاری که اراده خوب شدن کرده واقعا، اگر خودش به قرآن مراجعه بکند ببیند که خدا می‌گوید نماز از تمام گناهان آشکار و پنهان جلوی شما را می‌گیرد خود نماز، یک وقت پروردگار می‌فرمود برو نماز بخوان من جلوی گناهانت را می‌گیرم اما این را نفرموده، فرموده خود نماز جلوی گناهان را می‌گیرد چطوری؟

این یا می‌آید تحقیق می‌کند یا می‌آید از یک متخصص فن می‌پرسد که آقا نماز جلوی فحشاء و منکرات را می‌گیرد کدام نماز؟ این نماز چه نمازی است؟ خب یا بهش یاد می‌دهند یا خودش به این نتیجه می‌رسد که کسی که می‌خواهد دو رکعت نماز درست قابل قبول پروردگار را بخواند فقط حمد و سوره و رکوع و سجود و تشهد نیست، می‌بیند قبل از نماز یعنی پیش ا زاینکه وارد نماز بشود یک مقدماتی را باید طی بکند، بخشی از این مقدمات این است که نماز حتما باید روی زمین پاک مباح حلال خوانده بشود وگرنه باطل است، خب نمازی که باطل است مورد قبول پروردگار که نیست، خدا عمل صحیح را اعلام کرده قبول می‌کنم اصلا این نماز تحقق پیدا نکرده، من رفتم یک زمینی را غصب کرده یا ارث خواهر و برادرم را به نام خودم کردم یا با پول حرامی این خانه را خریدم، پول رشوه بوده، اختلاس بوده کم فروشی بوده، دزدی بوده حالا هم می‌خواهم نماز درست بخوانم. خب می‌آید می‌نشیند حساب می‌کند چقدر دزدیدند چقدر اختلاس کردند، چقدر کم‌فروشی کردند، چقدر ارث برادر و خواهر و مادرم را بردم حیله‌گری کردم و به نام خودم کردم ولی دیگر حالا می‌خواهم درست بشوم خب در این خانه که نمی‌توانم نماز بخوانم اینجا باید چی کار بکند، اینجا باید بنشیند تمام صاحبان مال را شناسایی بکند اگر پول بیرونی دارد که بدهی تمام این اشخاص را بدهد که خانه پاک بشود اگر پول بیرونی ندارد خانه را باید بفروشد و بین کسانی که حقشان را برده تقسیم بکند یعنی یک کسی که می‌خواهد وارد نماز بشود چقدر دلهای سوخته را از خودش راضی می‌کند. یعنی می‌شود منبع خیر و محبت و عاطفه هنوز وارد نماز نیامده دلش برای آنهایی که اموالشان را برده دارد می‌سوزد و دست و پا می‌زند زودتر از این چاله جهنم مال مردمخوری دربیاید.

خب حالا خانه را پاکش کرد، لباس را پاک کرد، همه چیز را پاک کرد، فرش را پاک کرد یعنی حلال کرد خب الان این نمازگزار دیگر دزدی نمی‌کند چون می‌خواهد نماز بخواند قصد کرده تا آخر عمر راه الهی را برود نما ز الان چه کار کرد؟ از دزدی برید، از رشوه برید، از اختلاس برید، از بردن حق مال مردم برید، از دزدی کردن از بیت المال برید، از اختلاس برید، از کم‌فروشی جدایش کرد، در امر مالی حالا انسان صددرصد پاک و مورد محبت خدا شده. از کجا مورد محبت خدا شده؟ شما به ما اطمینان کنید به ما که می‌شناسید و سخنرانی‌هایمان را می‌دانید که بی‌ربط و بدون مدرک نیست همه را نمی‌گویم ولی به امثال ما که دو کلمه قم درس خواندیم و دو تا آیه بلد هستیم اعتماد بکنیم حرفی که می‌زنیم مدرک دارد از کجا خدا عاشق این آدم است که قبلا دزدیده، رشوه گرفته، اختلاس کرده بیت المال را انگشت زده، ارث خواهر و برادر برده این آدم که خیلی منفور خدا بوده ان الله لا یحب الظالمین من مردم ستمکار را اصلا دوست ندارم، کسی که خدا دوستش ندارد خب قیامت باید سرش را بیندازد پایین برود جهنم نرفت می‌برند می‌اندازند.

اما الان که این آدم خوب شده، همین آدم دزد، همین رشوه‌بگیر، همین اختلاس‌چی، خدا علنی در قرآن می‌گوید عاشقش هستم ان الله یحب التوابین، بعد هم می‌گوید یحب با فعل مضارع یعنی عشق من به او ادامه دارد تا وقتی که در مسیر من در حرکت است  من رو از او برنمی‌گردانم.

ان الله یحب التوابین، خب این دیگر الان یک آدم با  منفعتی است این یک آدم بی‌ضرری است، این یک آدم بی‌ظلمی است، همین است دیگر. تا هشتاد نود سال پیش خیلی جاهای ایران جاده‌ها  که مال‌رو بود پشت تپه‌ها و زیر گردنه‌ها یک قلدرهایی بودند قافله‌ها را می‌زدند، مردم مثلا جنس بار کرده بودند از شیراز می‌آوردند اصفهان بفروشند از  اصفهان می‌بردند اهواز بفروشند، از آنجا می‌آوردند فارس بفروشند خیلی وقتها به دزدهای سر گردنه می‌خوردند، خیلی وقتها. یک آدمی که متولد صد سال پیش بود پنج شش سال پیش از دنیا رفت این در یکی از شهرهای دور جنوب ایران زندگی می‌کرد او برای من تعریف کرد. گفت که از شهر ما یک قافله‌ای را زدند هر چی هم التماس کردند به این دزدهای سر گردنه ما زن و بچه داریم نانخور داریم، عیالوار هستیم رئیس دزدها  گفت فضولی نکن و برو.

اینی که مالش را برده بودند که مال خوبی هم داشت، مستطیع شد برود مکه، هشت ماه طول می‌کشید ایرانی‌ها بروند مکه و برگردند، بعضی‌ها هم نمی‌رسیدند به حج می‌ماندند برای سال بعد بعضی‌ها هم  که عمرشان تمام می‌شد اصلا به مملکت برنمی‌گشتند البته آن وقت‌ها  می‌مردند الان می‌کشند. گفت من در عرفات بودم آن وقت هم مثلا کل کشورهای اسلامی حاجی‌هایشان مجموعا ده هزار تا  نمی‌شدند، حالا سه میلیون نفر می‌روند نشسته بودم در عرفات، داشتم دعای عرفه می‌خواندم دیدم یک کسی با اشک چشم آمد در چادر  من، نشست مزاحم من نشد، نباید هنگام عبادت عبادت‌کنندگان یا زیارت زیارت‌کنندگان آدم برود مزاحمشان بشود یک کسی الان در اوج گریه است کنار حرم حضرت رضا یک دفعه آدم برود دو زانو بزند آقا التماس دعا بنده خدا سیمش قطع می‌شود گفت نشست، من هم دعایم تمام شد آمد جلو به من گفت که من را می‌شناسی؟ قیافه را هر چی نگاه کردم دیدم محاسنی نورانیتی، حالی، نه گفتم من شما ر ا نمی‌شناسم، گفت من همان  دزد سر گردنه هستم که مالت را بردم، مال هر کسی را بردم چون معلوم بود دیگر از اینجا مال التجاره می‌رفت می‌دزدیدند گفت بعدا آمدم در آن بخش هر کسی مالش را دزدیده بودم پیدا کردم یا بهش دادم یا گفت برو نوش جانت حلال است، دنبال تو می‌گشتم پیدایت نمی‌کردم رفتم آدم شدم واجب الحج شدم، آمدم از اینجا رد شوم صدایت را شنیدم چون با صدایت سر گردنه که التماس می‌کردی آشنا بودم چقدر بردم مالت را، گفتم  صحرای عرفات است دعای عرفه ابی عبدالله است، شب مشعر است هر چی بردی نوش جونت حلال حلال، اما به من بگو تو دزد گردن کلفت چی شد برگشتی، رفتی از همه حلالیت طلبیدی،  اینجا هم دنبال من گشتی من را پیدا کردی گفت یک کسی من را با نماز آشتی داد، همین. نماز دارو است، داروی علاج فحشاء و منکرات است. حالا از نماز یک خرده بیاییم بالاتر نماز واجب است، خود این واجب بودن آدم را وادار می‌کند برود بخواند  اما گاهی این اهل قرآن امام باقر می‌فرماید فاسحر به لیلا، با کمک قرآن مقداری از شبش را که سحر است بیدار می‌ماند با کمک قرآن، ببینید جمله حضرت را اسحر بیدار می‌ماند به با کمک قرآن، به یعنی با قرآن شبش را، خب چطوری شده شب بیدار شده؟

این آمده قرآن مجید را خوانده رسیده به این آیه که یک نمازی هست پروردگار عالم در سوره اسراء اسمش را گذاشته تهجد، فاتهجد من الیل، نیم ساعت، یک ساعت به نماز صبح یک نمازی دارد اسلام یازده رکعت است، پنج تا  دو رکعت مثل نماز صبح یک  دانه هم یک رکعت حمد و سوره رکوع و سجود و تشهد می‌شود یازده تا مستحب است، یعنی اگر کسی در کل عمرش نخواند هم نخواند اما آنی که اهل قرآن است می‌بیند این نماز یازده رکعتی مستحب عجب تجارت عظیمی است، که پروردگار می‌فرماید در سوره سجده، و ما این خیلی آیه عجیبی است، فَلاٰ تَعْلَمُ نَفْسٌ، احدی را در این عالم خبر نکردم، ما تعلم نفس به قول طلبه‌ها نکره در سیاق نفی است، یعنی نه ملائکه خبر شدند، نه جن را خبر دادم، نه از آدم تا قیامت به کسی خبر دادم چی را؟ مٰا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزٰاءً بِمٰا كٰانُوا يَعْمَلُونَ  ﴿السجده‏، 17﴾ پاداشی که برای این یازده رکعت گذاشتم فقط خودم می‌دانم حالا تو برو پیش یک پیغمبر بگو آقا پاداش این یازده رکعت چیست؟ می‌گوید قرآن را مگر نخواندی خدا می‌گوید من به کسی خبر ندادم نمی‌دانم. امام باقر می‌گوید آنی که اهل قرآن می‌شود اسحر به لیلا، دو سوم شب را می‌خوابد، از ده شب یازده شب می‌خوابد، یک ساعت چهل دقیقه نهایتا بیست دقیقه مانده به نماز صبح همه هم خوابند، بیدار می‌شود تک و تنها در خلوت می‌گوید محبوب من تنگ شده دلم برایت، من دلتنگی‌ام با ایستادن در پیشگاه تو یازده رکعت نماز رفع می‌شود. حالا این یازده رکعت را از آنهایی که من دیدم چی دیدم به خدا فقط حسرتش به دلم است.

الان چهار پنج تایشان انگار جلوی چشمم هستند، اینها دو ساعت مانده به نماز صبح بیدار می‌شدند، یکیشان که در آن رکعت یازدهم سیصد تا در قنوتش العفو دارد چهل تا  مومن دعا کردن دارد، به رابطه‌مان با هم قسم یک وقتی بلند می‌شد رکعت یازدهم یک قرآن کوچک هفتاد و سه چهار سالش بود آن وقت روی دستش می‌گذاشت دست چپ بلند می‌کرد، با دست راستش هم به نشانه گدایی به طرف خدا توجه می‌کرد حالا دعاهای قبلش را که می‌خواند سیصد بار بدون اینکه گریه‌اش بند بیاید می‌گفت الهی العفو من بنده خوبی برای تو نبودم من را ببخش، هر شب. اما یکیشان را ندیدم شنیدم بعد آمدم پیش پسرش، پسرش تهران گوینده بود خیلی‌هایتان دیده بودید پدرش شهید هم شد از دنیا رفت، بهش گفتم فلانی من درباره پدرت و نماز شب پدرت از یک عالم شنیدم نه نماز واجب، نماز مستحب نصف شب، گفت چی شنیدی؟ گفتم اینجور گفتند، گریه‌اش گرفت گفت آن پدر کجا ما کجا، او چی گفت ما چی گفتیم، گفت هر شب آخه هر شب که من می‌گویم شما فکرش را بکنید من خودم شماها به زور برای نماز صبح بیدار می‌شویم، این هر شب را شما ببینید اصلا ما که کننده‌اش هم نیستیم شنیدنش برایمان سنگین نیست، گفت هر شب ده رکعت را که می‌خواند رکعت یازدهم را که شروع  می‌کرد ایستاده تا هشتاد و چهار سالش بود دستش را بلند می‌کرد کل دعای کمیل را با گریه در قنوت می‌خواند کل کمیل را، تا کی؟ گفت تا شب مردنش، که به ما خبر داد امشب پرونده من بسته می‌شود آن شب فقط نشسته این یازده رکعت را خواند ولی در قنوت کل کمیل را با گریه خواند و صورتش خیس بود و در جانماز از دنیا رفت این ارتباط با قرآن. قرآن خیلی کار می‌کند.

 


0% ( نفر 0 )
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
سخنرانی های مرتبط
پربازدیدترین سخنرانی ها
سخنرانی استاد انصاریان سخنرانی مکتوب استاد انصاریان سخنرانی ها سخنرانی استاد انصاریان در حسینیه صاحب الزمان (عج) دهه اول محرم 94 هیئت صاحب الزمان سخنرانی ششم

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^