فارسی
پنجشنبه 30 فروردين 1403 - الخميس 8 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نامه 61 - نامه به كميل بن زياد نخعی‌، به وقتی‌ كه عامل او در هيت بود   


مطلب قبلی نامه 60
نامه 62 مطلب بعدی


نحوه نمایش
متن عربی متن ترجمه
وَ مِنْ كِتاب لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از نامه های‌ آن حضرت است
اِلى كُمَيْلِ بْنِ زِياد النَّخَعِىِّ، وَ هُوَ عامِلُهُ عَلى هيت، يُنْكِرُ عَلَيْهِ
به کمیل به زیاد نَخَعی‌، به وقتی‌ که عامل او در هیت بود، او را به علت واگذاشتن دشمن که از
تَرْكَهُ دَفْعَ مَنْ يَجْتازُ بِهِ مِنْ جَيْشِ الْعَدُوِّ طالِباً لِلْغارَةِ.
منطقه او گذشته و برای‌ تاراج مسلمانان رفته اند توبیخ می‌ کند
اَمّا بَعْدُ، فَاِنَّ تَضْييعَ الْمَرْءِ ما وُلِّىَ، وَ تَكَلُّفَهُ
اما بعد، ضایع نمودن آدمی‌ آنچه را برعهده اش نهاده اند، و بر دوش کشیدن زحمت کاری‌ که به دیگری‌
ما كُفِىَ، لَعَجْزٌ حاضِرٌ، وَ رَأْىٌ مُتَبَّرٌ. وَ اِنَّ تَعاطِيَكَ الْغارَةَ عَلى اَهْلِ
واگذار شده، ناتوانی‌ آشکار، و نظریه ای‌ هلاک کننده است. تاخت و تازت به اهل
قِرْقيسيا، وَ تَعْطيلَكَ مَسالِحَكَ الَّتى وَلَّيْناكَ لَيْسَ بِها مَنْ يَمْنَعُها
قرقیسیا، و واگذاری‌ مرزهایی‌ که تو را بر آنها حکومت داده ایم و کسی‌ نیست که آنها را حفظ کند
وَ لا يَرُدُّ الْجَيْشَ عَنْها، لَرَأْىٌ شَعاعٌ. فَقَدْ صِرْتَ جِسْراً لِمَنْ اَرادَ
و سپاه دشمن را از آنها برگرداند فکری‌ است نادرست. برای‌ دشمنانت که خواهان
الْغارَةَ مِنْ اَعْدائِكَ عَلى اَوْلِيائِكَ، غَيْرَ شَديدِ الْمَنْكِبِ، وَ لا مَهيبِ
غارت دوستانت بودند پل شده ای‌، نه تو را بازوی‌ توانایی‌ است، و نه دشمن را از ناحیه
الْجانِبِ، وَ لا سادٍّ ثُغْرَةً، وَ لا كاسِر لِعَدُوٍّ شَوْكَةً، وَ لا مُغْن عَنْ اَهْلِ
تو ترسی‌، نه مرزی‌ را بستی‌ و نه شوکت دشمن را شکستی‌، و نه حاکمی‌ بودی‌ که به درد اهل
مِصْـرِهِ، وَ لا مُجْز عَنْ اَميـرِهِ. وَالسَّـلامُ.
شهرش بخورد، و نه می‌ توانی‌ از امیر خود کاری‌ را کفایت کنی‌. والسلام.



پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^